کد خبر: ۸۹۵۹۴۲
تاریخ انتشار: ۳۹ : ۲۳ - ۲۸ آبان ۱۴۰۴

قسمت هشتاد و پنجم خاطرات میلسپو: وقتی مسئله امتیاز یا نفعی که به ایران تعلق می‌گرفت، مطرح بود، روس‌ها کند می‌شدند

وقتی مسئله امتیاز یا نفعی که به ایران تعلق میگرفت، مطرح بود، روس‌ها معمولاً در کارشان کند می‌شدند. تا جایی که من اطلاع دارم آنها در هیچ یک از موافقتنامه‌هایی که با ایران امضا کردند، حاضر نشدند بپذیرند که اختلافات فیمابین بوسیله یک طرف طرف ثالث بیطرف حل و فصل شود.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»: کتاب ماموریت آمریکایی‌ها در ایران اثر آرتور میلسپو ترجمۀ حسین ابوترابیان در سال ۱۳۵۶ است.

 

آرتور میلسپو متولد مارس ۱۸۸۳ در روستایی در میشیگان، حقوقدان و کارشناس مالی آمریکایی که در سالهای ۱۹۲۲-۱۹۲۷ و ۱۹۴۲-۱۹۴۵ برای اصلاح مالیه به استخدام دولت ایران درآمد. او دانش آموخته (دکترای) دانشگاه جانز هاپکینز و (کارشناسی ارشد) دانشگاه ایلینوی بود‌.

 

پس از عزیمت من در فوریه ۱۹۹۵، همانطور که انتظار می‌رفت دولت‌های ایران و شوروی یک موافقتنامه بازرگانی پایاپای امضا کردند. 

من سعی کردم انگیزه‌هایی که شوروی‌ها را وادار به اینگونه عملیات بازرگانی مشکوک می‌کند، کشف کنم. آنان در توجیه بعضی از این عملیات اظهار داشتند که نیاز به اسکناس ایرانی دارند. این مطلبیم بی شک صحیح بود. زیرا تعداد نیرو‌های شوروی در ایران سه چهار برابر بیش از احتیاجاتشان بود، ولی شوروی‌ها اصولاً مایل بودند از موقعیت زمان جنگ خود برای گسترش تجارت در شمال و نیز بهره برداری از نقاط ضعف دولت ایران استفاده کنند. 

بطور کلی تعدادی بسیار ناچیز از معاملاتی که بین دو دولت صورت گرفت، بر اساس روحیه انصاف بود و منافعی را که دولت ایران به حق انتظار داشت به آن دولت می‌رساند. چنین می‌نمود که مقررات قانون اساسی و سایر قوانین ایران هیچ ارزشی در نظر شوروی‌ها ندارد. 

مقامات ایرانی خواه قبلاً رشوه دریافت کرده یا نکرده بودند، معمولاً مذاکرات را با این اعتقاد شروع میکردند که در پایان باید تسلیم شوند. روس‌ها این مطلب را فهمیده بودند و لذا قرص و محکم می‌ایستادند. اگر ایرانی‌ها زیاد طول می‌دادند، همسایگان شمالی آنان را به «رفتار غیر دوستانه» یا قصد بر هم زدن «مناسبات دوستانه» بین دو کشور متهم می‌کردند. اگر بن بست ادامه می‌یافت، روس‌ها متوسل به تهدید و تلافی میشدند و توطئه‌هایی ترتیب یا فشار‌هایی وارد می‌ساختند تا مذاکره کننده سرکش ایرانی را از میدان بدر کنند و شخصی را که نرم‌تر و ملایمتر است، به جای او بگذارند. وقتی هم که سرانجام موافقتنامه امضا می‌شد، پاره‌ای از مسائل اصلی را به موافقتنامه بعدی موکول می‌کردند. هنگامی که زمان انعقاد موافقتنامه بعدی فرا می‌رسید، روس‌ها هر چه را می‌خواستند بدست آورده بودند، در حالیکه برای ایرانیان قدرت چانه زدن ناچیزی باقی مانده بود. وقتی مسئله امتیاز یا نفعی که به ایران تعلق میگرفت، مطرح بود، روس‌ها معمولاً در کارشان کند می‌شدند. تا جایی که من اطلاع دارم آنها در هیچ یک از موافقتنامه‌هایی که با ایران امضا کردند، حاضر نشدند بپذیرند که اختلافات فیمابین بوسیله یک طرف طرف ثالث بیطرف حل و فصل شود؛ بنابراین همانطور که دولت شوروی در داخله کشورش اقتصاد و سیاست را در هم آمیخته بود، در ایران نیز این دو ابزار را با هم بکار می‌برد تا شمال ایران یا سراسر این کشور را تبدیل به یک ضمیمه و زائده اقتصادی و نیز یکی از اقمار سیاسی خود بنماید.

نظرات بینندگان