arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۹۳۸۰۰
تاریخ انتشار: ۵۱ : ۱۰ - ۱۰ بهمن ۱۳۹۱
شرح روایتی از استاد اخلاق زنده یاد آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی؛

کسی که برای به دست آوردن روزی غصه می خورد از زبان امام صادق(ع)

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
در سالروز میلاد امام جعفر صادق(ع)، شرح روایتی از این امام همام را توسط عارف واصل و استاد اخلاق زنده یاد آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی، بخوانید.

روی أَنَّهُ جَاءَ رَجُلٌ إِلَی الصَّادِق علیه‏السلام فَقَالَ لَهُ:

«بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ عَلِّمْنِی مَوْعِظَةً فَقَالَ لَهُ علیه السلام إِنْ کَانَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى قَدْ تَکَفَّلَ بِالرِّزْقِ فَاهْتِمَامُکَ لِمَا ذَا وَ إِنْ کَانَ الرِّزْقُ مَقْسُوماً فَالْحِرْصُ لِمَا ذَا وَ إِنْ کَانَ الْحِسَابُ حَقّاً فَالْجَمْعُ لِمَا ذَا وَ إِنْ کَانَ الثَّوَابُ عَنِ اللَّهِ حَقّاً فَالْکَسَلُ لِمَا ذَا»


در روایتی منقول است که شخصی آمد خدمت امام صادق علیه‏السلام، عرض کرد: ای فرزند پیامبر(صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلام) پدر و مادرم فدای شما! پندی به من بیاموزید! «بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ عَلِّمْنِی مَوْعِظَةً»، حضرت فرمودند:

اوّل؛ «إِنْ کَانَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى قَدْ تَکَفَّلَ بِالرِّزْقِ فَاهْتِمَامُکَ لِمَاذَا» اگر خداوند متکفّل روزی است و گفته: روزی تو را کفالت می‏کنم و آن‏را به تو می‏رسانم؛ پس برای چه غصّه می‏خوری؟ آیا بچّه‏ای که پدرش متکفّل امور او است، غصّه روزی می‏خورد؟ می‏گوید: پدرم خرجی ‏ام را می‏دهد، دیگر غصّه معنا ندارد، اگر غصه بخورد، دیوانه است، تعارف ندارد. یک وقت دست پدرش خالی است، در این‏جا بحثی نیست؛ امّا این بابا همه چیز در دست او است.

دوم؛ «وَ إِنْ کَانَ الرِّزْقُ مَقْسُوماً فَالْحِرْصُ لِمَاذَا»، وقتی تقسیم‌کننده رزق خود رازق است و تو نمی‏توانی کم و زیادش کنی؛ چرا حرص می‏زنی؟!

سوم؛ «وَ إِنْ کَانَ الْحِسَابُ حَقّاً فَالْجَمْعُ لِمَا ذَا»، اگر حساب روز قیامت حقّ است، پس چرا این‏قدر انباشته می‏کنی؟ حضرت فقط بحث حساب که در رابطه با حلال را مطرح می‏کنند، «فی حلالها حساب» و بحث عقاب که در رابطه با حرام است را نمی‏فرمایند. خداوند به تو نعمت داد بعد هم به تو فرموده چگونه صرفش کن، امّا تو دائم این‏ها را روی هم انباشته می‏کنی. جا دارد خدا بگوید: این مقدار نعمتی که به تو عنایت کردم را چه می‏کنی؟ بیا در راه من مصرف کن؟ چرا روی هم می‏گذاری؟ بعد هم در قیامت باید حساب آن‏ها را پس بدهی. حدّاقل معطّلی‏ات را را در قیامت کم کن.

نقل می‏کنند بهلول زیر ساجی آتش روشن کرده بود و ‌این داغ شده بود. معروف است که بهلول عاقل بود و ما دیوانه ‏ایم. می‏رفت روی ساج، می‏گفت: بهلول و خرقه نان و جو و سرکه، بعد می‏پرید آن‏طرف. از او پرسیدند: چرا این‏طور می‏کنی؟ گفت: چون می‏گویند صحرای قیامت زمینش داغ است. برای روز قیامت تمرین می‏کنم که اگر زود جواب حساب و کتابم را بدهم، ‌چقدر کف پایم می‏سوزد.

چهارم؛ «وَ إِنْ کَانَ الثَّوَابُ عَنِ اللَّهِ حَقّاً فَالْکَسَلُ لِمَاذَا»، اگر می‏گویید پاداش الهی در مقابل اطاعت از او حقّ است، و روز قیامت پاداش می‏دهد، پس چرا در اطاعت از خدا سستی می‏کنید؟! در حالی‏که باید عجله کنی و کسالت و کاهلی را کنار بگذاری.
نظرات بینندگان