arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۹۴۱۷۹
تاریخ انتشار: ۴۲ : ۱۳ - ۱۳ بهمن ۱۳۹۱

توصیه سایت توکلی به بررسی مصالحه برای رفع تحریمها

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سایت الف در یادداشتی به قلم دکتر یاسر سبحانی فرد نوشت:
 

اعمال تحریم قدمتی به ژرفای تاریخ اجتماعی بشر دارد.آنگاه که دو اجتماع مختلف انسانی به دلایلی نظیر داشتن منافع مشترک و در عین حال محدود با یکدیگر دچار اختلاف شدند. در این نزاع ها اجتماع برتر می توانست با برتری خود تمامی منافع را به خود اختصاص دهد و حتی در مواردی زیاده خواهی های خود را با ابزار نابودی و یا به استثمار کشانیدن دیگری ارضاء کند. اما با شروع روشهای مقاومت اجتماع ضعیف تر، مسئله ای به نام تحریم شکل گرفت که اولین شکل آن همان محاصره شهرهای اجتماع ضعیف تر در پی کشیدن دیوار به دور اجتماعات بود. درواقع ایجاد حصار بر دور اجتماعات اولین مانع در برابر اجتماع برتر و شکل دهنده روشی به نام محاصره و یا تحریم از سوی مهاجم برتر بوده است. این روش قدمتی به بلندای تاریخ دارد. نوشتار پیش رو با تمرکز بر منطق و اتفاقات تاریخی مختلف در پی بررسی زوایای مختلف دو انتخاب در برخورد با غرب در مسئله پیش آمده اخیر می باشد.

انتخاب اول مقابله در برابر تحریم ها
در صورتی که تحریم کننده به هدف نابودی ذاتی اجتماع مورد نظر تحریم ها را اعمال کرده باشد کوتاه آمدن در برابر تحریم ها نه تنها درست نیست بلکه هیچ دردی را هم دوا نخواهد کرد. براساس همین اصل بود که پیامبر اسلام به مدت ۳ سال شدیدترین تحریم ها را که از سوی مشرکان مکه بر ایشان و پیروان اعمال شده بود تحمل نمود. ایشان نه تنها در برابر این تحریم ها کوتاه نیامدند بلکه با تحمل آن در حد مرگ پیروان، ایستادگی کردند. دلیل این واکنش این بود که در این تحریم ها و مقابله های صورت گرفته هدف مشرکان این بود که مسلمانان و پیامبر دست از اعتقادات خود کشیده و به عبارتی ذات خود را دچار استحاله نموده و تغییر هویت دهند.

چنین واکنش هایی در طول تاریخ به کرات رخ داده، آنجا که یک قوم مهاجم شهر دیگری را محاصره می کرد و از آنجا که هدف نابودی تمدن شهر مورد تهاجم بود تسلیم شدن در برابر محاصره شهر تنها مرگ را به جلو می انداخت و تغییری در هویت اجتماع ایجاد نمی کرد و برای همین شهر تا پای جان مقاومت می کرد.

بر همین اساس اگر هدف غرب از تحریم ها نابودی هویت دینی و اعتقادی و استقلال و رفتار ما تشخیص داده شود می بایست در برابر آن ایستاد و این مسیری است که اگر افتخارات تاریخی ما نظیر شاه عباس، نادر شاه، کورش کبیر و غیره هم بودند آن را انتخاب می کردند. نشانه این نوع از تحریم ها این است که اگر ما از بهانه هایی که تحریم ها به خاطر آن صورت گرفته اند کوتاه بیاییم واکنشی برای حذف و یا تضعیف تحریم ها از سوی غرب دیده نمی شود.

انتخاب دوم مصالحه در برابر تحریم ها
با بررسی تاریخی و عقلانی می توان به این نتیجه رسید که در شرایط زیر می بایست در برابر قدرت تحریم کننده به مصالحه نیز فکر نمود و تحت شرایطی این انتخاب را صورت داد.

۱- وقتی هدف تحریم ها، نابودی ذاتی نیست.
در صورتی که هدف از تحریم ها و فشارها نابودی اساس اعتقادات و استقلال یک جامعه نباشد، آنگاه باید بررسی نمود که آیا تن دادن به خواسته تحریم کنندگان برای ما بیشر زیان دارد یا مقاومت در برابر آنها. در واقع در این حالت می بایست به یک محاسبه سود و زیان و فرصت از دست رفته اقدام نمود و سپس تصمیم گرفت. همچنین باید توجه داشت که اگر کوتاه آمدن در برابر خواسته های غرب موجب گستاخی آنها شده و آنها دوباره خواسته جدیدی را مطرح می کنند آنگاه این خواسته ها و حتی سلسله خواسته های احتمالی را نیز در محاسبات دخالت داد.

به عنوان مثال اگر خواسته غرب تنها توقف غنی سازی ۲۰ درصد است باید دید آیا این موضوع به هزینه تحریم ها می ارزد؟ و اینکه آیا این آخرین خواسته غرب خواهد بود یا اینکه در پی کوتاه آمدن ما آنها سلسله خواسته های جدیدی را در سایر نقاط مثل امور نظامی و هویتی از ما طلب خواهند کرد و اینکه آیا اصلا وقتی به خواسته آنها تن دهیم آنها از موضع تحریم خود کاملا کوتاه خواهند آمد یا خیر.

 

۲- وقتی در آینده هم می توان به هدف فعلی دست یافت.
در صورتی که بدانیم هدف تحریم کنندگان از بین بردن ذات اعتقادات و هویت ما نیست باید این محاسبه را نیز انجام داد که آیا می توان در موقعیتی مناسب دوباره به خواسته فعلی خود رسید؟ چرا که اگر ذات و هویت ما باقی بماند آنگاه احتمال بازگشت به شرایط فعلی وجود خواهد داشت. بر همین اساس بود که پیامبر اسلام با انجام صلح حدیبیه، زمینه را برای رشد اسلام در سایر زمینه ها آماده نمود و این صلح چنان به اسلام نیرو داد که براندازی نظام شرک در چند سال آینده که همان هدف اسلام بود از همین رهگذر تامین شد. بر همین اساس بود که شاه عباس به طور موقت به خواسته عثمانی ها تن داد تا بعدها و پس از شکست ازبکستان و قدرتمند شدن دوباره خواسته خود را از عثمانی به چنگ آورد. تاریخ این مصالحات درست و عاقلانه را به کرات تجربه نموده است.

 

۳- وقتی اهداف تحریم دفع تهاجمات ماست.
گاهی از اوقات هدف تحریم ها دفع تهاجم اجتماع مورد تحریم است. در این صورت اگر ما دارای چنان قدرتی هستیم که تهاجم را به کمال برسانیم و به اهداف خود دست یابیم مقاومت در برابر تحریم ها می تواند سومند باشد ولی در غیر این صورت اگر قرار باشد هویت ما به همین علت در خطر باشد به هیچ وجه کار عاقلانه ای را صورت نداده ایم. مقابله با تحریم ها و اجتماعات مهاجم در این حالت همان روش سلطان محمد خوارزم شاه است که با غرور با چنگیز خان برخورد نمود و درخواستهای مصالحه او را مغرورانه برای چند بار رد کرد و اوضاع به جایی رسید که فرهنگ و تمدن ایران و اسلام به شدت مورد تهاجم واقع شد و کشور تا صدها سال به صورت مستقیم و تا به امروز و بعد از ۷۰۰ سال به صورت غیر مستقیم از تبعات آن در رنج است.

اگر در این وضعیت هستیم باید با تفکری عاقلانه خود را از اتهام تهاجم بر علیه دیگران مبرا کرده و اطمینان را به دشمن بازگردانیم که ما در پی تهاجم به شما نیستیم و نگران نباشید و اگر این کار صورت نگیرد و هویت اسلامی و فعلی ایرانی ما نابود و یا تخریب شود چه کسی پاسخگوست؟ اگر این وضعیت در حال حاضر وجود داشته باشد ما قربانی رفتار تهاجمی هستیم که اتفاقا از موضع ضعف انجام داده ایم و همراه کردن این وضعیت با غرور کاذب ممکن است تمامی ارزش ها، اعتقادات و خون دل خوردن هایی را که در این ۳۰ و اندی سال صورت داده ایم به باد فنا بسپارد.

 

نتیجه
نوشتار فوق تنها یک بررسی تاریخی و منطقی بود که وجود اطلاعات آن را تکمیل می کند. بنابراین مسئولان و تصمیم گیرندگان کشور هستند که با توجه به اطلاعاتی که دارند می توانند در این مورد تصمیم درست را اتخاذ کنند. در صورتی که تحریم های فعلی غرب ناشی از عدم اطمینان به ما بوده و در صورتی که این تحریم ها ذات و هویت ما را هدف نگرفته و در صورتی که در آینده نیز می توان به اهداف فعلی دست یافت بر مسئولان کشور است که مصالحه را بر مقابله ترجیح داده و کشور را دچار زحمت و فراتر از آن نابودی نکنند ولی در صورتی که مشخص است تمایل این کشورها به تغییر هویت و اعتقادات ماست خودکشی از ترس مرگ روا نیست و باید پیامبر گونه در برابر تحریم ها ایستاد. باشد که همچون موریانه ای که عهدنامه را خورد، دستی از غیب برون آید و کاری بکند.

نظرات بینندگان