هر چه به بزنگاه انتخابات نزدیک‌تر می‌شویم، فعالیت انتخاباتی جریان‌های مختلف بیشتر می‌شود و رقابت‌های انتخاباتی آنها هم، پررنگ و پررنگ‌تر. این روزها حتی شاهد این امر هستیم که در بین سیاسیون کشور اختلاف سلیقه‌هایی پیش می‌آید که می‌توان ریشه آن را هم در رقابت‌های انتخاباتی جست. از طرفی اصولگرایانی که در انتخابات قبلی ریاست‌جمهوری، محمود احمدی‌نژاد را به‌عنوان کاندیدای خود معرفی کردند، حالا حمایت خود را کمرنگ‌تر کرده‌اند و قصد دارند تا با کاندیدایی منتقد دولت وارد انتخابات شوند. نزدیکان دولت هم می‌خواهند با معرفی کاندیدای مطلوب خود وارد انتخابات شوند. از طرفی هم بخشی از اصلاح‌طلبان که هشت سال است به طور کامل از قدرت کنار رفته‌اند، قصد حضور در انتخابات را دارند و با وارد کردن نقد صریح به سیاست‌های اجرایی دولت و همین طور به اصولگرایان، معتقدند آنها هستند که می‌توانند مشکلات را کاهش دهند. به هر صورت انتخابات پیش رو هم به دلیل تقابل این سه قطب با هم و هم به دلیل فشار تحریم‌ها می‌تواند تا حدی حائز اهمیت‌تر از انتخابات‌های گذشته باشد. از همین رو گفت‌وگویی با حجت الاسلام جعفر شجونی، از اعضای جامعه روحانیت مبارز و از چهره‌های حامی اصولگرایان انجام دادیم که متن آن در ادامه می‌آید:
برنامه انتخاباتی شما و جامعه روحانیت مبارز چگونه است؟
ما جزئی از جبهه روحانیت هستیم و مدرسین و کاندیدای ما از بین اصولگراهاست و اصولگراها باید کاندیدای خود را معرفی کنند تا ببینیم باید از چه کسی حمایت کنیم. بعضی از اصولگرایان گفته‌اند که ما قصد داریم 9 نفر را به‌عنوان کاندیدا معرفی کنیم، این را جامعه روحانیت نگفته و بعضی‌ها گفته اند. آنها گفته‌اند 9 نفر اصولگراها معرفی می‌شود و می‌بینیم که کدام گزینه رای‌آورتر است و هر کدام رای‌آورتر بود، می‌رویم و از او حمایت می‌کنیم. در حال حاضر ما هیچ شخص مشخصی را مد نظر نداریم و جامعه روحانیت هم کسی را معرفی نکرده است. البته ساعت 7 بعد از ظهر سه‌شنبه هفته گذشته جامعه روحانیت جلسه انتخاباتی گذاشت و من چون در شهر کازرون هستم، دقیقا نمی‌دانم در این جلسه چه اتفاقی افتاده است.
سفر شما به کازرون سفر انتخاباتی است؟
خیر، این سفر من به دلیل حضور ما در ایام انقلاب است و به همین دلیل 2 شب را در کازرون میهمان هستم.
اما معمولا با نزدیکی به انتخابات، شخصیت‌های سیاسی سفرهای انتخاباتی خود را شروع می‌کنند. شما برای تبلیغ کاندیدای مورد نظرتان برنامه سفرهای انتخاباتی ندارید؟
در حال حاضر خیر.
بحث ائتلاف 1+2 را که در درون اصولگرایان مطرح شد، ما شاهد بودیم که از درون خود اصولگراها به این ائتلاف یا به طور کل، وحدت‌ها و ائتلاف‌های این چنینی هجمه وارد شد. از طرفی هم اصولگرایان مدام شعار وحدت سر می‌دهند. دلیل این امر که اصولگرایان با وجود قصد برای اتحاد، نمی‌توانند به اتحاد برسند، چیست؟
بعضی خودشان را لایق‌تر از دیگران می‌دانند و این هوای نفسی است که در همه کس وجود دارد. هر کسی در هر جریانی که کاندیدا بشود، خودش را لایق‌تر و اصلح نسبت به سایرین قلمداد می‌کند. این بیماری‌ای است که در همگان موجود است و کسی که کاندیدا می‌شود، می‌گوید من از همه اصلحم و این در همه جا دیده می‌شود. لفظ 1+2 هم لفظی است که روزنامه نگارها درست کرده‌اند و چیزی نیست که جامعه روحانیت یا اصولگرایان درست کرده باشند. به هر صورت هر چه به انتخابات نزدیک‌تر می‌شویم، آن زمان است که شرایط بهتر می‌شود و وحدت‌ها حول محور یک نفر بیشتر می‌شود البته 1+2 هم اگر با هم متحد باشند و یک نفر رئیس‌جمهور بشود و دیگران مثلاً معاون اول و از این قبیل سمت‌ها بگیرند، این چیز بدی نیست اگر انجام بشود.
به هر صورت 1+2 در داخل طیف اصولگرایان مطرح شده است و نشان از عدم وحدت اصولگرایان دارد.
خب ممکن است که اتفاقی منفی باشد ولی مردم منتظر هستند تا ببینند رهبری نسبت به انتخابات چه شاخصه‌هایی را مطرح می‌کنند تا مردم براساس آن شاخصه‌ها کاندیداها را بسنجند و این گونه تکلیف خودشان را روشن کنند ولی هنوز موقع این امر نرسیده است.
نظر شما در رابطه با اتفاقات اخیر مجلس چیست؟
ما اگر به این مقوله وارد بشویم و راجع به آن بحث بکنیم، ما نیز کمک به این موضوع کرده‌ایم.
به هر صورت نمی‌توان ساده از کنار این اتفاق عبور کرد.
عقیده من این است که هر دو طرف این اختلاف، اشتباه کردند و طرفی که ابتدا اشتباه کرده است، بیشتر از طرف دیگر گناه کار است.
هر دو طرف، از طیف شما یعنی اصولگرایان بودند. این امر از دید شما چطور توجیه پذیر است؟
عیبی ندارد. شما هم اصولگرا هستید و بنده هم اصولگرا هستم و ممکن است که با هم اختلاف داشته باشیم و این بلامانع است. این بر می‌گردد به سلیقه اشخاص و همه چیز یکسان نمی‌شود. خود شما با خانمتان یک جور فکر نمی‌کنید و این اسمش اختلاف و دعوا نیست و این یک نوع تنوع است.
تاثیر مستقیم این اختلاف سلایق چه تاثیری بر مردم خواهد داشت؟
مردم را اذیت می‌کند و این کارها خلاف اخلاق است.
جامعه روحانیت مبارز قدمی برای کاهش این اختلاف سلیقه‌ها برداشته است؟
من تهران نیستم، من کازرون هستم و از جلسات وگفته‌های جامعه روحانیت در حال حاضر خبر ندارم.
جامعه روحانیت مبارز با دولت هم جلساتی نداشته تا نکات لازم را به اعضای دولت گوش‌زد کند؟
دولت هم کارهای مثبت داشته است و هم کارهای منفی. دولت باید به حرف جامعتین گوش بدهد زیرا سی و سه سال است که جامعتین هر کجا که وارد شده، مایه سربلندی بوده است.
اصلی‌ترین نقد شما به دولت در حال حاضر چیست؟
همین اتفاقات اخیر مجلس یا صحبت‌های آقای احمدی نژاد در فرودگاه. این درست نیست به هیچ وجه. این دولت خدمت زیاد کرده و درست نیست که به خاطر یک سری مسائل جزئی بخواهد همه را اذیت کند و قوه دادگستری را بگوید همه اش برای یک خانواده است؛ اینها درست نیست.
اصولگرایان در حال حاضر جدی‌ترین فعالان انتخاباتی هستند و قصد دارند باز هم کاندیدا معرفی کنند. آنها چه تضمینی می‌دهند که کاندیدایی معرفی کنند و پس از سه سال و نیم نگویند او را نمی‌شناختیم.
البته در حال حاضر باد به پرچم اصولگرایان می‌وزد و آنها رای می‌آورند و دیگر، باید اینها را سفارش کرد تا گاف ندهند. باید سفارش کرد چون انسان قابل تغییر است و آنهایی که این حرکت را می‌کنند دیگر اصولگرا نیستند و زحمات مردم را به باد می‌دهند.
ولی مردم تضمین می‌خواهند. چه تضمینی وجود دارد که کاندیدای اصولگرایان باز هم از اصولگرایی مد نظر امثال شما، خارج نشود؟
کسی به کسی تضمین نمی‌دهد. چه تضمینی؟ برویم دفتر اسناد رسمی قول بدهیم؟ نه خیر! زندگی است دیگر. دو آقا با هم شریک می‌شوند، یا یک زن و شوهری با هم ازدواج می‌کنند، بعدها خیلی حوادث ممکن است پیش بیاید که اینها از هم جدا بشوند. اینها تضمین ندارد که. حتی اگر بروند دفتر اسناد هم بنویسند ممکن است باز هم اتفاق دیگری بیفتد. صحبت این است که همه ما خودسازی کنیم و تبعیت از اولی‌الامر کنیم.
ولی ما در کشورهای دیگر هم می‌بینیم که وقتی کاندیدای جریانی به‌عنوان رئیس جمهور انتخاب می‌شود و خوب عمل نمی‌کند در دوره بعدی این جریان مسکوت می‌ماند و کاندیدا نمی‌دهد تا بتواند مجددا خود سازی بکند. آیا اصولگراها بعد از آقای احمدی نژاد نیاز به این استراحت ندارند؟
نه آقا! آنقدر در اصولگرایان آدم خوب هست که می‌تواند بیاید و نیاز نیست صبر کنیم تا آن فرد خودش را درست کند. داستان در این مایه‌ها هم نیست. بعدها اگر کسی خودسازی کند و بیاید و مردم هم او را بپذیرند بله، ولی در حال حاضر آنقدر آدم خوب داریم که بیاید و رئیس جمهور بشود، رئیس دادگستری بشود و رئیس بنیاد شهید بشود. اینها هستند، آدم‌های لایق ما زیاد داریم.
به جز اصولگرایان و دولت، جریان اصلاحات هم هست که می‌تواند قطب سوم انتخابات آتی باشد. اصلاح طلب‌ها هم قصد شرکت در انتخابات دارند. شما این امر را چگونه می‌بینید؟
آنها اگر وطن فروشی نکردند، اگر خیانت نکردند، اگر به اسرائیل و آمریکا گرا ندادند، اگر صلاحیت داشته باشند، شورای نگهبان می‌آید صلاحیت اینها را تایید می‌کند که بیایند و شرکت کنند. اگر رای آوردند یا علی مدد، اگر هم رای نیاوردند صبر کنند، فرار نکنند و بروند خارج از کشور جاسوسی کنند. یک عده از اینها رفتند و رسوایی به بار آوردند. یک عده‌شان حتی اسرائیل هم رفتند. اینها مثل یوسفی اشکوری، مثل مهاجرانی فرار کردند و رفتند و گند زدند و آبروی هر چه اصلاح طلب هست هم بردند. اینها حق ورود به نظام را ندارند. مردم اینها را نمی‌خواهند. اینها گلی به سر مردم نزده‌اند که مردم بگویند اینها اگر بیایند چقدر خوب می‌شود. مگر چه کار خوبی کرده‌اند که شهرت جهانی پیدا کرده باشند؟ امیرکبیر هستند؟ ماهاتما گاندی هستند؟ اینها کی هستند؟
اما اصلاح طلبان از اصولگرایان گلایه دارند. می‌گویند اینها ما را برنمی‌تابند. به نظر می‌رسد که اصولگرایان نسبت به اصلاح طلب‌ها نگاه صاحبخانه‌ای دارند.
تمام این الفاظ هم مملکت را ضایع می‌کند و هم دروغ محض است. چه نگاهی دارند؟ شماها بی‌لیاقتی کردید، در آن مجلس ششم‌تان رفتید و داخل نظام اپوزیسیون شدید، شما تحصن کردید، شما از مجلس استعفا دادید، شما بد شدید که اصولگراها آمدند جلو. صاحبخانه یعنی چه؟ بله، مردم ممکن است به اصولگراها بگویند شما صاحبخانه هستید، باد به پرچم شما می‌خورد، ما به شما رای می‌دهیم، این پیش می‌آید. یک آدمی که خلاف کرده و مردم نسبت به او هیچ اقبالی ندارند، باید طلب کار هم باشد؟
اصلاح‌طلب‌هایی که به خارج از کشور رفته‌اند را نمی‌گویم. منظور من اصلاح‌طلب‌های داخل ایران هست که به شکل قانونی در حال فعالیت هستند.
اینها هم بیایند و نامنویسی کنند و اگر پرونده‌ای از اینها در شورای نگهبان نبود، بیایند و فعالیت کنند. ما که بخیل نیستیم. تهمت زدن به طرف مقابل که تو صاحبخانه‌ای که درست نیست. تو خودت خلاف کردی، تو خودت بد شدی، تو خودت حرف مفت زدی، اینها بگو مگو ندارد و خیلی روان و آسان است. اینها از چشم مردم افتادند و مردم به هاشمی رفسنجانی اش هم رای نمی‌دهند چه برسد به شما.
نزدیکان دولت هم قصد شرکت در انتخابات را دارند. شرکت این طیف در انتخابات را چطور می‌بینید؟
حامیان دولت می‌گویند ما می‌خواهیم بمانیم. دولت 4 سالش دارد تمام می‌شود و حامیانش می‌گویند ما می‌خواهیم باز هم بمانیم. می‌گویند‌‌ای مردم به فلان کس رای بدهید و ما یارانه تان را چهار برابر می‌کنیم، این صحیح نیست. مردم تمام اقدامات را رصد می‌کنند و به‌موقع نسبت به برخی اقدامات براساس وظیفه عمل خواهند کرد. کسی که بخواهد با دروغ بیاید، با فریب بیاید، این که بنزین را کردند لیتری چهار هزار تومن که هنر نیست، در این صورت من هم می‌توانم رئیس جمهور بشوم و به مردم ماهی دویست هزار تومان بدهم.
