سفر آقای لاریجانی به پاکستان پس از سفر آقای ولایتی نشان دهنده نوعی توجه ویژه ایران به پاکستان است؟
اگرچه آقای لاریجانی برای شرکت در نخستین نشست مجمع مجالس اکو به اسلام آباد سفر کرده است و نمی توان آن را کاملا در چارچوب روابط دو جانبه ایران و پاکستان ارزیابی کرد؛ با این حال با توجه به مذاکرات ایشان با مقامات پاکستانی می توان گفت که به طور کلی شرایط کنونی منطقه دو کشور ایران و پاکستان را بیش از گذشته به سمت هم سوق می دهد.
دلایلی که منجر به نزدیکی ایران و پاکستان می شود چیست؟
درست است که ایران و پاکستان با هم رقابت هایی در سطح منطقه خصوصا در افغانستان دارند ولی به دلیل همسایگی و شرایط خاص دو کشور، زمینه های همکاری جدی وجود دارد.
یکی از مهم ترین دلایل، مرز مشترک ایران و پاکستان است که در سیستان و بلوچستان ایران و ایالات بلوچستان پاکستان واقع شده و به دلایل متعدد مرز آسیب پذیری است. در سالهای اخیر گروههای ضد سیستمی علیه ایران و پاکستان در این منطقه فعال هستند و فقط در سایه همکاری های مشترک ایران و پاکستان است که امکان محدودیت این گروهها وجود دارد. بنابراین ضرورت امنیتی مرزی ایجاب می کند که همکاری های ایران و پاکستان بیشتر شود.
مسئله دیگری که ایران و پاکستان را به هم نزدیک می کند مسئله مبارزه با مواد مخدر است. مواد مخدری که در افغانستان تولید و از این کشور صادر می شود دو کشور همسایه افغانستان یعنی ایران و پاکستان را از دیرباز با این مسئله درگیر کرده است. در حال حاضر نیز مبارزه با این پدیده شوم نیازمنده همکاری های ایران و پاکستان است. قراردادهایی که بین وزارت کشور ایران و وزارت کشور پاکستان امضاء شده می تواند در این موضوع قابل ذکر باشد.
علاوه بر این ضرورت های اقتصادی و تجاری دو کشور ایران و پاکستان را بیش از گذشته به هم نزدیک می کند. ایران در یک سال اخیر تحت تحریم های شدید و بی سابقه اقتصادی قرار گرفته است به نحوی که در روابط تجاری خود با کشورهای دیگر دچار مشکلات جدی شده است و بنابراین رو به مبادلات تهاتری آورده است. در نتیجه کشورهای همسایه مهم ترین راه حل برای عبور از مشکلات تحریم کنونی است. همانند عراق و ترکیه، پاکستان نیز یکی از کشورهایی است که می تواند در این زمینه مورد توجه قرار گیرد. پاکستان نیز متقابلا به دلیل مشکلات اقتصادی که با آن دست و پنجه نرم می کند به روابط اقتصادی جدی تر با ایران نیازمند است.
شما به مسئله تحریم ها به عنوان یکی از دلایل توجه ایران به پاکستان اشاره کردید، به نظر شما آیا پاکستان توانایی ها و ظرفیت هایی دارد که به ایران برای دور زدن تحریم ها کمک کند؟
شاید پاکستان به دلیل روابط تجاری که با کشورهای غربی دارد نخواهد به ایران در دور زدن تحریم ها کمک کند. چنانچه آمار و ارقام نیز نشان می دهد که پاکستان به طور کلی با تحریم های ایران همراهی نشان داده است. با این وجود پاکستان برای تامین مواد غذایی می تواند راه بسیار خوبی برای ایران باشد. پاکستان یکی از کشورهای تولید کننده برنج است و اگرچه در ایران برنج مرغوب پاکستانی مطرح نیست ولی این کشور برنج مرغوبی تولید و صادر می کند. نیمی از روابط تجاری ایران و پاکستان نیز به برنج اختصاص دارد. بنابراین اگر دور زدن تحریم ها به معنای سیاسی خود را از ذهن خارج کنیم پاکستان می تواند در تامین مواد غذایی در شرایط کنونی به ایران کمک کند.
به نیازهای پاکستان به ایران نیز اشاره کردید. این نیازها از چه نوع هستند؟
ایران یکی از تامین کننده های انرژی است و پاکستان به انرژی نیاز مبرمی دارد. چنانچه می دانید خط لوله انتقال گاز که به نام خلط لوله صلح معروف شده است در سالهای گذشته مطرح بوده است. اخیرا و همزمان با سفر آقای ولایتی به پاکستان کابینه این کشور پروژه احداث خط لوله گازی ایران-پاکستان موسوم به خط لوله «صلح» را به تصویب رساند. طبق توافقی که اخیرا صورت گرفت است ایران متعهد شده است که برای احداث این خط لوله ۵۰۰ میلیون دلار به پاکستان وام دهد و قرار است عملیات لوله گذاری، کالا و تجهیزات ساخت در خاک پاکستان را نیز شرکت ایرانی که عملیات احداث این خط از عسلویه به بلوچستان را انجام داده، به عهده بگیرد.
در سالهای اخیر به دلیل رویکرد پاکستان در افغانستان و حمایت هایی که گفته می شود از سوی ارتش پاکستان از افراط گرایی در پاکستان صورت می گیرد و خصوصا پس از کشته شدن بن لادن توسط آمریکایی ها در پاکستان اختلافاتی بین آمریکا و پاکستان شکل گرفته است. تحلیلی وجود دارد که این اختلافات پاکستان را به جبهه ضد آمریکایی یعنی روسیه، چین و ایران سوق می دهد. این تحلیل را درست می دانید؟
من این ارزیابی را درست نمی دانم. باید توجه داشت که پاکستان هم به لحاظ ساختار اجتماعی و ساختار قدرت یعنی ارتش، تسلیحات و همچنین وضعیت اقتصادی به آمریکا نیازمند است. نباید فراموش کنیم که پاکستان سالانه دو میلیارد دلار کمک بلاعوض از آمریکا دریافت می کند. این ارتباطات و تعاملات به قدری قوی است که سخت است این گونه تحلیل کنیم که پاکستان آمریکا را رها می کند و به سمت چین و روسیه می رود.
با این وجود، از آنجایی که در آمریکا در اولویت اول خود را در منطقه جنوب آسیا هند گذاشته و روابط آمریکا و هند گرم تر شده است، پاکستان فرصتی یافته است که سیاست خارجی خود را متنوع سازی کند. یعنی نزدیک تر شدن پاکستان به روسیه و چین ناشی از استقلال عملی است که در سیاست خارجی یافته است ولی نباید آن را به معنی دوری از آمریکا تعبیر کرد.
با این حال روابط پاکستان و چین به امروز مربوط نمی شود. چین و پاکستان از مدت ها قبل روابط خوبی به خصوص در بحث تولید تسلیحات نظامی داشته اند. چین و پاکستان با یکدیگر تانک و هواپیماهای جنگی تولید می کند و آمریکا هیچ گاه به این روابط و همکاری ها حساس نبوده است. بنابراین نمی توان گفت که تغییر جهتی در سیاست های پاکستان در ارتباط با آمریکا ایجاد شده است؛ حداقل من این برداشت را ندارم.
شما به موانعی که در روابط ایران و پاکستان وجود دارد اشاره کردید و رقابت دو کشور در افغانستان را یکی از این موانع دانستید. به نظر شما می توان گفت که با توجه به تحولات افغانستان این رقابت کمرنگ تر شده است و تاثیر مثبتی بر روابط دو کشور گذاشته است؟
در ظاهر رقابت ایران و پاکستان در افغانستان کمرنگ تر شده است ولی واقعیت این است که دیدگاه دو کشور در افغانستان با همدیگر سازگاری ندارد. پاکستان به دنبال بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان است در حالی که ایران نمی تواند بازگشت طالبان را بپذیرد. ایران به شکل سنتی در افغانستان حضور و نفوذ داشته است به خصوص در میان اقوام غیر پشتون، همچون هزاره ها که شیعه هستند و یا تاجیک ها که فارسی زبان هستند و در بخش هرات که از نظر فرهنگی با ایران اشتراک دارد. بنابراین دیدگاهی که در ایران و پاکستان بر اساس منافع ملی هر دو کشور وجود دارد با هم ناسازگار است و خواه نا خواه رقابت ایجاد می کند. هرچند هر دو کشور تلاش می کنند که در اثر این رقابت ها حداقل تنش در مناسبات شکل گیرد، ولی اهداف استراتژیک ایران و پاکستان در افغانستان یکسان نیست.