arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۹۷۳۲۰
تاریخ انتشار: ۲۰ : ۱۴ - ۰۱ اسفند ۱۳۹۱

رابطه با مصر به عمر دولت احمدی نژاد قد نمی دهد

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

بهروز شجاعی در هفته نامه آسمان با دکتر محمد صدر درباره گذشته و آینده رابطه ایران و مصر گفتگویی انجام داده که در ادامه می‌آید: قفل رابطه ایران و مصر چگونه باز خواهد شد؟ این محور گفتگوی هفته نامه آسمان با دکتر محمد صدر، معاون عربی ـ آفریقایی وزارت امور خارجه در دولت اصلاحات بود.


صدر با تحلیل سفر اخیر احمدی‌نژاد به مصر، برخوردهای صورت گرفته با رئیس دولت را تحقیرآمیز عنوان می‌کند و معتقد است رفتارهایی که احمدی‌نژاد در قبال مصر از خود نشان داده مصر را در موضع بالا و جمهوری اسلامی ایران را در موضع پائین قرار داده است.
 
او که امیدی به برقراری رابطه ایران و مصر در زمان ریاست جمهوری احمدی‌نژاد ندارد، به واکاوی علل برقرار نشدن رابطه این دو کشور در زمان دولت اصلاحات می‌پردازد و البته معتقد است راه برقراری رابطه ایران و مصر از انتخابات خردادماه سال آینده ایران می‌گذر.  به عقیده محمد صدر تنها یک رئیس‌جمهور قدرتمند و دارای مقبولیت داخلی و اعتبار بین المللی است که می‌تواند شرایط موجود سیاست خارجی را تغییر دهد و کاری کند که محمد خاتمی در سال 76 کرد یعنی گشوده شدن درهای دیپلماسی کشورهای جهان به روی ایران.
 
 - آقای احمدی نژاد اخیرا سفر به مصر داشتند و شاهد علاقه و اشتهای فراوانی دولت ایشان برای برقراری رابطه با مصر هستیم، اصولا برای برقراری رابطه سیاسی دو کشور که سال‌هاست با هم رابطه‌ای نداشتند چه اصولی باید رعایت شود؟
 
در سیاست خارجی اصل بر داشتن رابطه است و یک کشور باید سعی کند با تمام کشورهایی که آنها را به رسمیت می‌شناسد رابطه داشته باشد. داشتن رابطه، موقعیت بین المللی آن کشور را افزایش می‌دهد و هر چقدر این رابطه به لحاظ کمیت و به لحاظ کیفیت بالاتر برود موقعیت کشور هم بالاتر می‌رود، این یک اصل است . اما این اصل معنایش این نیست که رابطه به هر قیمتی باشد چون  سیاست خارجی یک امر دو جانبه است و یک طرفه نیست. یک طرف حداکثر می‌تواند 50درصد در برقراری رابطه نقش داشته باشد و 50درصد مابقی به طرف دوم بستگی دارد. اگر دو طرف به صورت کامل علاقمند بودند رابطه برقرار شود، این رابطه در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و ...بسته به تمایل دو طرف برقرار می‌شود. نکته بسیار مهم جمع این نکات است یعنی جمع اصل بر داشتن رابطه و اصل تمایل طرفین به برقراری رابطه. هیچ موقع یک دولت در مورد دولت دیگر نباید به گونه‌ای عمل کند که دولت مقابل احساس کند که دولت اولی نیاز به رابطه با او دارد. اگر چنین احساسی شود حتی اگر رابطه برقرار شود این رابطه سالمی نخواهد بود.
 
- این رابطه سالم چه رابطه‌ای است؟
 
رابطه سالم در سیاست خارجی رابطه‌ای است که بر مبنای احترام متقابل و منافع مشترک برقرار شود. رابطه سالم رابطه‌ای است که دو طرف به طور مساوی از این رابطه منتفع بشوند. اگر این رابطه اینگونه نباشد سالم نیست و حتی می‌تواند استعمار و سوء استفاده  یک طرف به صورت کامل و ضرر طرف دیگر به صورت کامل را در اذهان زنده کند.
 
- با توجه به رفتارهای دولت آقای احمدی‌نژاد در قبال مسئله مصر، به نظر شما پالس‌های مدوامی که ایران برای مصر می‌فرستد منجر به داشتن رابطه‌ای سالم می‌شود یا ناسالم؟
 
متاسفانه برخوردهای شخص آقای احمدی‌نژاد و دولت ایشان در ارتباط با کشور مصر چه در زمان مبارک و چه بعد از انقلاب مصر و آقای مرسی به گونه‌ای بوده که آنها اینطور احساس کردند که گویا دولت آقای احمدی‌نژاد نیازمند و محتاج به این رابطه است و طبیعی است که متاسفانه آنها از موضع بالا برخورد کنند.
 
در زمان مبارک آقای احمدی‌نژاد مصاحبه‌ای کرد و گفت که ما خواستار برقراری رابطه با مصر هستیم و اگر طرف مصری موافق باشد و آمادگی داشته باشد من تا عصر دستور می‌دهم که سفارت ما در مصر افتتاح شود، اصلا در دیپلماسی اینگونه صحبت نمی‌کنند! وقتی رئیس‌جمهور یک کشور می‌آید در این زمینه‌ها اظهارنظر می‌کند که هشت تا شش ماه، بدنه کارشناسی تمام اقدامات لازم را برای برقراری رابطه انجام داده باشد، مذاکرات مفصلی صورت گرفته باشد و تمام کارها آماده باشد و رابطه این دو کشور فقط منتظر یک مصاحبه  باشد که رئیس‌جمهور از این طرف مصاحبه‌ای بکند و بلافاصله همتایش در آن کشور جواب مثبت بدهد و این رابطه برقرار شود نه اینکه همینطور بی‌حساب و کتاب و بدون کار کارشناسی اظهارنظری صورت گیرد.
 
در زمان بعد از انقلاب مصر هم همینطور شده، علی رغم اینکه الان دولت اخوان المسلمین بر سر کار آمده، اقدامات آقای احمدی‌نژاد به گونه‌ای بوده که آقای مرسی با ایشان متاسفانه از موضع بالا برخورد کرده است.
 
- منظورتان از برخورد مرسی با احمدی‌نژاد از موضع بالا را شفاف‌تر بیان می‌کنید؟
 
ببینید، آقای مرسی در اجلاس سران غیرمتعهدها در تهران شرکت کرد، شرکتش در چارچوب روابط دو جانبه نبود، در چارچوب یک اجلاس بین المللی بود که شاید اگر رئیس قبلی کنفرانس نبود نمی‌آمد. چون به لحاظ بین المللی رسم است که رئیس قبلی می‌آید و د ریاست را به رئیس بعدی تحویل می‌دهد. ایشان  به همین دلیل به تهران آمد و مدت اقامت ایشان در تهران بین سه تا چهار ساعت بود، ضمن آنکه به آن تشریفات و پروتکل برای تحویل ریاست عمل نشد. سخنرانی که مرسی در اجلاس غیرمتعهدها انجام داد سخنرانی بسیار مسئله داری بود و اصلا از موضع رئیس یک کشور بزرگی مثل مصر نبود و متاسفانه رنگ و بوی طائفی داشت که خیلی از یک سیاستمدار بعید بود که در تهران این موضع‌گیری را بکند ولی انجام داد و رفت. الان آقای احمدی‌نژاد درست در موقعیت مشابه برای شرکت در یک اجلاس بین المللی که مربوط به سازمان همکاری‌های اسلامی است به آنجا رفت. اولا سه روز کامل در آنجا ماند.
 
- که البته لازم هم نبود ایران در سطح رئیس جمهور شرکت کند.
 
بله لازم نبود و کمااینکه چند کشور اصلا شرکت نکردند مثل عربستان و الجزایر و.... و ایران هم رئیس نبود که نیاز به حضور رئیس جمهور باشد.
 
نکته بعدی درباره این سفر آنکه ایشان بعد از اینکه در اجلاس شرکت کرد با شیخ الازهر صحبت می‌کند و حرف‌های بسیار تندی را شیخ الازهر در ملاقات با ایشان و بعد هم معاون ایشان در کنفرانس مطبوعاتی می‌زنند که خیلی برای رئیس دولت تحقیرآمیز است به  ایران می‌گوید در نشست کشورهای خلیج فارس شرکت نکند، ایران موضعش در قبال سوریه باید تغییر کند، با ایران در خصوص عراق ما اختلاف جدی داریم. گذشته از این حرف‌ها و مهم‌تر از آن اینکه مسئولان الازهر می‌آیند در امور داخلی کشور ما دخالت می‌کنند و می‌گویند ایران حق سنی‌ها را رعایت نمی‌کند که این حرف بسیار توهین آمیزی است و دقیقا دخالت در امور داخلی کشور ماست. مشخص است که کارشناسی برای این سفر یا انجام نگرفته یا اگر صورت گرفته طبق معمول آقای احمدی‌نژاد توجه نکرده و خودش تصمیم گرفته و آنجا رفته و ‌آن صحبت‌ها مطرح شده است.
 
- با تمام این اوصاف اشتیاق آقای احمدی‌نژاد برای برقراری رابطه کاهش نیافت!
 
بله، متاسفانه در این شرایط که آنها اینطور منفی برخورد می‌کنند ایشان خواستار گسترش رابطه می‌شود از همه عجیب‌تر اینکه آقای احمدی‌نژاد بر برقراری رابطه استراتژیک با مصر تاکید می‌کند در حالی که هنوز بین دو کشور رابطه سیاسی برقرار نیست یعنی سفارتی وجود ندارد و تنها دفتر حافظ منافع وجود دارد. توجه داشته باشید که رابطه استراتژیک یعنی رابطه‌ای که بعد از رابطه سیاسی و بعد از آن اقتصادی، فرهنگی، امنیتی و نظامی برقرار می‌شود، یعنی دو کشور باید با هم خیلی ارتباط داشته باشند که این حرف آقای احمدی‌نژاد  نشان می‌دهد ایشان خیلی ورود به سیاست خارجی ندارند و از سوی دیگر خیلی از نظر کارشناسان استفاده نمی‌کند و همین می‌شود که طرف مقابل اینطور اهانت آمیز صحبت می‌کند.از همه بدتر اینکه ایشان مثل اینکه بخواهد به مصری‌ها رشوه بدهد در مصاحبه با الاهرام می‌گوید ما به کشور مصر وام می‌دهیم، برای چه به این کشور وام می‌دهید؟ 
 
باز هم تاکید می‌کنم که رابطه خوب است اما نه به هر قیمتی. یک جمله‌ای را آقای یاسر علی سخنگوی مرسی گفته که دیدم خیلی تحقیر آمیز است، ایشان در گفتگو با کانال نیل که کانال تلویزیونی معروف مصر است می‌گوید:« جمهوری اسلامی ایران آماده برقراری رابطه نامحدود در همه زمینه‌ها با مصر است. اما نزدیکی رابطه دو کشور در گروی پذیرش افکار عمومی در جهان عرب و جهان اسلام و در مصر است و در گرو موضع تهران در قبال سوریه است.» یعنی آقای احمدی‌نژاد مرتبا برای برقراری رابطه ابراز علاقه می‌کند و آنها مرتب شرط می‌گذارند و این بسیار باعث تاسف است.بنده که بیش از سی سال است در وزارت خارجه تجربه کار دیپلماسی دارم فقط می‌توانم بگویم که متاسفم در حالی که بنده خودم در زمان مسئولیتم معتقد بودم باید با مصر رابطه برقرار شود اما همانطور که عرض کردم رابطه نه به هر قیمتی بلکه وقتی که طرفین بخواهند که این رابطه برقرار شود و وقتی یک طرف نخواهد طرف دیگر نباید اصرار کند.
 
- در دولت آقای خاتمی تلاش‌های مهمی برای برقراری رابطه انجام شد، اما آیا قبل از آن در دولت‌های آقای هاشمی رفسنجانی، آیت الله خامنه‌ای و بنی صدر هم برای برقراری رابطه بین این دو کشور تلاشی شد؟
 
تا پایان جنگ تلاش جدی و موثری صورت نگرفت، اما در زمان اصلاحات تلاش‌هایی صورت گرفت که در آن دوره که مبارک بر مصر حاکم بود به این نتیجه رسیدیم که مبارک پرونده رابطه ایران و مصر را از وزارت خارجه گرفته و تحویل مقامات امنیتی داده بود ، مقامات امنیتی هم می‌گفتند اگر رابطه با ایران برقرار شود خطرناک است و چون آنها می‌آیند اینجا و با اخوان المسلمین تماس برقرار می‌کنند و... وقتی ما به این نتیجه رسیدیم که این موانع وجود دارد، این موضوع را رها کردیم ضمن اینکه گفتیم مصر را عمق جهان عرب و مهم‌ترین کشور عربی می‌دانیم ولی رابطه نباید هیچ وقت از موضع پائین باشد بلکه باید از موضع مساوی باشد.
 
- پیشنهاد شما برای برقراری برقراری رابطه بین ایران و مصر در شرایط مساوی و نه شرایطی که شما معتقد هستید الان از پائین به بالاست، چیست؟ آیا دولت آقای احمدی‌نژاد موفق خواهد شد قفل رابطه دو کشور را در ماه‌های باقی مانده از عمرش باز کند؟
 
من معتقدم دولت آقای احمدی‌نژاد دولتی منزوی در جامعه بین الملل است و جایگاه بالایی ندارد، من فکر می‌کنم این دولت در سیاست خارجی نمی‌تواند کاری انجام دهد  چه کشور مصر و چه بقیه کشورها منتظرند عمر این دولت تمام شود و دولت بعدی بر سر کار بیاید و اگر هم بخواهند رابطه برقرار کنند با دولت بعدی که می‌تواند از یک انتخابات سالم و پرهیجان و رقابتی و خوب که تمام گروه‌ها در آن کاندیدا داشته باشد این رابطه را برقرار می‌کنند. توجه داشته باشید دولتی که از این انتخابات بیرون می‌آید اولا می‌تواند مقبولیت داخلی داشته باشد و دوما می‌تواند دارای اعتبار بین المللی باشد. من به شما قول می‌دهم همانطور که بعد از دوم خرداد همه دولت‌ها آمدند و درخواست گسترش رابطه با دولت اصلاحات می‌دادند، دولت مصر هم چنین موقعیتی پیدا خواهد کرد، بنابراین چه مصر و چه بقیه کشورها همه منتظر دولت بعدی هستند.
 
انتخابات دوم خرداد در سال 76 که برگزار شد قبل از اینکه آقای خاتمی بیاید و در دفتر ریاست جمهوری بنشیند، درهای سیاست خارجی که در زمان آقای هاشمی بسته شده بود به روی جمهوری اسلامی ایران باز شد، یعنی نفس انتخابات دوم خرداد موجب این حرکت شد. این جمله دبیرکل وقت سازمان ملل است که چند روز بعد از دوم خرداد گفته شد:« دوم خرداد یک پدیده سیاسی داخل ایران نیست، یک پدیده سیاسی مهم بین المللی است که می تواند برای کشورهای جهان سوم الگو باشد و دلیلش این است که حاکمیت ایران می‌خواست فرد دیگری رئیس جمهور شود اما مردم فرد دیگری را انتخاب کردند و حاکمیت به این انتخاب مردم تن داد و این در کشورهای جهان سوم بی‌سابقه و بسیار ارزشمند است.» بنابراین ما در خرداد آینده هم می‌توانیم دوباره چنان موقعیتی را تجدید کنیم و با برگزاری یک انتخابات با درصد شرکت کننده بالا که لازمه‌اش رقابتی بودن انتخابات است، که لازمه‌اش رقابتی بودن حضور کاندیداها از جناح‌ها و افکار مختلف است که لازمه‌اش منصفانه بودن این انتخابات است رئیس‌جمهوری انتخاب کنیم که قدرتمند باشد.
رئیس‌جمهور قدرتمند می‌تواند در سر میز مذاکره در جهت منافع ایران کار بکند بدون اینکه امتیاز بدهد، اما رئیس جمهور ضعیف نمی‌تواند در جهت منافع ایران کار بکند و اگر وارد مذاکره شود قطعا بر سر میز مذاکره امتیازات بزرگی بر ضد منافع کشور به طرف خارجی خواهد داد.
 
- سوریه یکی از نقاطی است که مرسی و همینطور جهان عرب روی آن دست گذاشته‌اند، به نظر شما سرنوشت سوریه چقدر بر رابطه ایران و مصر سایه خواهد انداخت؟ اگر انتخاباتی با مشخصه‌هایی که شما گفتید برگزار شود و چنین رئیس‌جمهوری هم انتخاب شود در صورتی که تا آن زمان موضوع سوریه لاینحل باقی بماند باز هم سوریه می‌تواند بر رابطه ایران و مصر تاثیرگذار باشد؟
 
اینکه کشورهای عربی نسبت به موضع ایران در مورد سوریه ملاحظاتی دارند شکی نیست اما اینکه این قضیه بخواهد روی رابطه ایران و آن کشورها تاثیرداشته باشد اگر آن انتخاباتی که اشاره کردم برگزار شود تاثیر جدی نخواهد داشت.
نظرات بینندگان