آرمان - فریبا نهاوندی: صادق زیباکلام از جمله سیاستمداران و صاحبنظران سیاسی کشور است که همواره بدون رودربایستی به ابراز عقیده و نظر خود میپردازد. این استاد دانشگاه بارها به دلیل این صراحت مورد انتقاد دوستان و همطیفانش قرار گرفته اما برایش آنچنان اهمیتی ندارد و معتقد است آنچه از دیدگاه او درست است را باید گفت. روز گذشته هم صادق زیباکلام در گفتوگوی کوتاهی که با آرمان انجام داد به موضوع اظهارات برخی اصولگرایان مانند زاکانی پرداخت که گفته بود خیر هاشمیرفسنجانی ورود به انتخابات نیست. زیباکلام اینگونه تحلیل کرد که آنها خیرخواه رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نیستند و به نوعی از حضور هاشمی ترس و واهمه دارند چراکه در صورت حضور، اصلاحطلبان پشت سر وی قرار میگیرند و بدون شک پیروز انتخابات خواهد بود. متن کامل این گفتوگو در ادامه میآید.
برخی از صاحبنظران سیاسی اصولگرا به آیتا... هاشمی رفسنجانی توصیه میکنند با توجه به اینکه ایشان در انتخابات رای نخواهند آورد، بهتر است در انتخابات شرکت نکنند و به اصطلاح نگذارند حیثیت سیاسیشان آسیب ببیند. ارزیابی شما از این توصیهها چیست؟
این ناصحان و خیرخواهان فقط شامل اصولگرایان نمیشوند. برخی مخالفان دیرینه آقای هاشمی در طیف چپ از جمله عباس عبدی هم قطعا به ایشان توصیه میکنند و هشدار میدهند که در انتخابات شرکت نکنند چون رای نمیآورند و برای آبرو و حیثیت سیاسیشان مناسب نیست.
آیا این خیرخواهی از سر صدق انجام میشود؟
چه جناح راستیها و اصولگرایان و چه مخالفان قدیمی آقای هاشمی در جناح چپ توصیهشان از باب خیرخواهی نیست. به نظر میرسد آنها به واسطه بغض و کینهای که نسبت به آقای هاشمی دارند اتفاقا برعکس دلشان میخواهد که ایشان وارد گود انتخابات شوند و شکست هم بخورند.
پس چرا به ایشان توصیه میکنند که به خاطر خودشان و از روی دلسوزی و علاقهای که به ایشان دارند و نمیخواهند آبرو و حیثیتشان برود، نصیحت میکنند؟
به نظر شما آقای عباس عبدی یا دکتر زاکانی، کوچکزاده و جناب رسایی و دیگران واقعا به آقای هاشمی رفسنجانی علاقه دارند؟
شما چه فکر میکنید؟
هیچکدامشان علاقهای به آقای هاشمی ندارند و در هر فرصتی به او نقدهای تندی داشتهاند که اکثر آنها هم چارچوب نداشتهاند یا اینگونه بگویم که هیچ فرصتی را برای توهین و بیاحترامی به ایشان از دست ندادهاند.
پس چرا به صورت حق به جانب و خیرخواهانه دارند به ایشان توصیه میکنند که در انتخابات شرکت نکنند؟
اگر در وضعیت فعلی به انتخابات برسیم یعنی وارد 24 خرداد 92 شویم و تغییر و تحول غیرمترقبهای پیش نیاید و اصلاحطلبان روی آقای هاشمی توافق کنند و پشت وی قرار گیرند، ایشان رای سنگینی خواهند آورد و جملگی نامزدهای اصولگرا را با اختلاف زیاد پشت سر خواهند گذاشت و ترس آقای عبدی یا زاکانی هم اتفاقا از همین بابت است که اگر هاشمی بیاید شانس موفقیتش خیلی زیاد خواهد بود و چون آنها چشم دیدن ایشان را ندارند و نمیخواهند ایشان موفق شود، لذا به ایشان توصیه میکنند که اصلا یا در انتخابات شرکت نکند و خود را دوستدار ایشان هم نشان میدهند و وانمود میکنند که توصیهشان از سر خیرخواهی و علاقه به آقای هاشمی است یا چون ایشان را دوست دارند، نمیخواهند ایشان در انتخابات شکست بخورند.
آیا به نظر شما آقای هاشمی در صورت ورود واقعا پیروز میشوند؟
در اینکه ایشان به راحتی اصولگرایان را شکست خواهند داد هیچ تردیدی ندارم. اما مساله این است که اصولگرایان با شرکت ایشان در انتخابات موافقت نخواهند داشت. اگر اصولگرایان با آمدن آقای هاشمی موافقت کنند یعنی همه حرفها و تحلیلهایی را که پیرامون ایشان، اصلاحطلبان و... گفتهاند پس گرفتهاند یا آن حرفها خیلی جدی و واقعی نبوده.
یعنی مشکل فقط رویدادهای بعد از انتخابات 24 خرداد است؟
این بخشی از مشکل است. مشکل اساسیتر و بنیادیتر آن است که آقای هاشمی بعد از 24 خرداد دولتی مرکب از اصلاحطلبان و کارگزاران تشکیل میدهند و فعالیتشان را آغاز میکنند و این یعنی شروع درگیری با جناح راست و اصولگرایان.برای اینکه اصولگرایان به هیچ روی حاضر نیستند قوه مجریه را به ایشان واگذار کنند و اساسا به هیچ روی حاضر به پذیرش دیدگاهها و سیاستهای آقای هاشمی نیستند.
کدام سیاستها و دیدگاهها؟
سیاستهای ایشان در عرصههای داخلی و بینالمللی. در عرصه بینالمللی و سیاست خارجی آقای هاشمی به دنبال تنشزدایی با کشورهای دیگر پیش خواهند رفت. در عرصه داخلی مهمترین و عمدهترین استراتژی و برنامه آقای هاشمی از بین بردن ایجاد اقتصادی برنامهریزی شده و کارآمد است و رفتن به سمت و سوی الگوی توسعه اقتصادی که در مالزی، هند، چین، ترکیه، برزیل، آرژانتین و کشورهای بسیار دیگری ظرف دو سه دهه گذشته جواب داده است.
یعنی همان الگوی توسعه اقتصاد آزاد؟
دقیقا. خب این هم به هیچ روی مورد موافقت اصولگرایان نیست. آنان همچنان خواهان تداوم اقتصاد دولتی هستند.
به جز روابط خارجی و اقتصاد دیگر در چه زمینههایی سیاستهای آقای هاشمی با اصولگرایان همسو نیست؟
عملا در همه زمینهها. ایشان خواهان بازتر شدن فضا و تقویت فعالیت احزاب و تشکلهای سیاسی و... خواهند بود. همه اینها ناهمسو با سیاستهای اصولگرایان بالاخص ظرف 4 سال گذشته است.
یعنی از همان ابتدا تفاوت دیدگاه میان آقای هاشمی و اصولگرایان بالا میگیرد؟
دقیقا. ببینید از همان مرداد ماه که آقای هاشمی دولتش را تشکیل میدهد و در پاستور مستقر میشود با دیواری از چین در قالب مخالفت اصولگرایان مواجه میشود. آنها نخواهند گذاشت ایشان هیچ گامی در جهت بهبود برنامههایش بردارد.
چگونه؟ بالاخره ایشان رئیسجمهور است؟
ایشان رئیسجمهور هستند ولی شما فقط بشمارید مراکز و نهادهای دیگر را که از همان ابتدا با ایشان تفاوت دیدگاه خواهند داشت.
پس اگر آقای هاشمی در انتخابات شرکت کنند و پیروز هم بشوند، شما شانسی برای تغییر نمیبینید؟
درست است. شانس زیادی برای تغییر نمیبینم. کشور برای چهار سال دیگر وارد یک دوره جدید میشود.
ولی شما قبلا به ضرورت تشکیل یک دولت آشتی ملی اشاره کرده بودید. چرا آقای هاشمی نمیتوانند دولت آشتی ملی را تشکیل دهند؟
برای اینکه دولت آشتی ملی راهحل من برای برونرفت از وضعیت فعلی است. اما اصولگرایان اساسا قبول ندارند که ما در شرایط عادی نیستیم که بخواهند به دنبال راهحل بیفتند. آنان مدیریت اصولگرایان ظرف 8 سال گذشته را در همه عرصهها خیلی موفق و خوب میدانند و اصلا قبول ندارند که مشکلی وجود دارد که حالا برای حل آن نیاز به دولت وحدت ملی یا آشتی ملی داشته باشیم. برعکس آنها آمدن هاشمی یا دیگران را سرآغاز مشکل میدانند.
پس در چشمانداز شما برونرفت از وضعیت فعلی امکانپذیر نیست؟
نه، من آنقدر هم ناامید نیستم. من بعد از اتکا به خداوند متعال، به تغییر و تحول و استحاله در میان اصولگرایان هم امیدوارم، چون در غیاب اکبر هاشمی رفسنجانی و اصلاحطلبان، آقای رحیم مشایی مثل آب خوردن اصولگرایان را در انتخابات شکست میدهد.
و اگر اصولگرایان نگذارند او وارد انتخابات شود؟
تصور میکنم در این صورت آقای ولایتی رئیسجمهور آینده خواهند بود.
و فکر میکنید ایشان بتواند به سمت دولت آشتی ملی و اهداف مدنظر هاشمی رفسنجانی حرکت کند؟
بله خوشبین هستم. چون درست است که اصولگرایان در ظاهر موضعگیریهای تندی دارند اما بسیاری از آنها در خلوت متوجه شدهاند که اوضاع نیاز به تغییر دارد.
آیا این همان تغییر و تحول و استحالهای است که اشاره کردید در اصولگرایان ممکن است اتفاق بیفتد؟
ممکن نه، بلکه یقینا اتفاق میافتد.
آقای هاشمی در کجای این تحول قرار میگیرند؟
آقای هاشمی ذوب در انقلاب و نظام هستند. اگر ببینند ولایتی یا یک رئیسجمهور اصولگرای دیگر دارد سیاستهای 8 سال گذشته را تعدیل و تغییر میدهد با همه توان پشت او قرار میگیرند و از وی حمایت میکنند.
حتی اگر به فرض آن فرد رحیم مشایی باشد؟
حتی اگر به فرض آن فرد رحیم مشایی باشد مشروط بر آنکه آقای هاشمی ببینند سیاستهای هشت سال گذشته دارند تغییر و تحول پیدا میکنند. هرکس که در جهت اصلاح و خدمت به نظام گام بردارد و هرکس در مسیر اعتدال و میانهروی کشور را هدایت کند، آقای هاشمی از او حمایت خواهند کرد چه آن فرد علیاکبر ولایتی باشد، چه اسفندیار رحیممشایی و چه قالیباف.