رفتیم به هوتل آسترا شام خوردیم. خیلی شیک و گران بود. بعد رفتیم به تئاتر آتنه، بازی Amour quand tu nous tiens خیلی مضحک بود و هرزگی هم نداشت.
کد خبر: ۵۸۴۳۸۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۲۳
عصر به هوتل سوسیته ساوانت رفتیم. کنفرانس سوسیالیستها بود. حرفهای خوب زدند. مقصودشان این بود که بنمایند سوسیالیسم مخالف صنایع و هنرمندان نیست بلکه مشوق آنهاست. اینها همه صحیح اما پرگرام عملی که سوسیالیستها میخواهند اجرا کنند چیست؟ در این باب با وحیدالملک در بین راه مباحثه کردیم اما او طریق خاصی برای مباحثه دارد و این طرف و آن طرف میجهد و روی هم رفته چیزی نمیفهمد.
کد خبر: ۵۸۴۱۰۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۲۰
امروز روز عید متارکه جنگ بود اما چندان شور و شوقی و ذوقی در مردم نمانده. در تئاتر بین دو پرده شعری راجع به فتح انشاد کردند اما ضمنا اشاره به عزاداری فرانسویان هم کردند. اتفاقا همین امروز عملهجات چاپخانههای روزنامهها تعطیل کرده و هیچ روزنامه نبود.
کد خبر: ۵۸۳۹۲۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۲۰
مسیو رنار و لقمانالدوله و حکیمالدوله آمدند. معلوم شد امشب آنها را در لژ پذیرایی میکنند و توقع دارند من حاضر شوم. با وحیدالملک رفتیم شام خوردیم. بعد به شرق اعظم [گراند اوریان فرانسه یا شرق اعظم یکی از مهمترین و بزرگترین لژهای فراماسونری اروپا] رفتم. خیلی دیر شروع کردند و به ترتیبات معموله اقدام کردند. جوابهای حضرات چندان عالی نبود. مخصوصا در فرانسه بیان کردن مطالب خیلی عاجزند. در هر صورت با اغماضی که در این موارد هست آنها را پذیرفتنی دانسته قبول کردند.
کد خبر: ۵۸۳۷۴۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
رفتیم از برج ایفل صعود کردیم با آسانسور. منظر خیلی قشنگی داشت. آدمها مثل مورچه از بالا به نظر میآمدند. منظر باغهای اطراف مثل پرده نقاشی که روی آن شیشه کشیده باشند به نظر میآمد.
کد خبر: ۵۸۳۵۴۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۱۷
[احمد] شاه و اتباع بعدازظهر وارد شدند. نصرتالدوله [وزیر خارجه] و اتباع لندن ماندهاند، سه چهار روز دیگر خواهند آمد. شهابالدوله [رئیس تشریفات دربار] را دیدم میگفت پذیرایی انگلیس خیلی عالی بود. همینطور هم بوده و میبایست باشد.
کد خبر: ۵۸۳۳۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۱۷
وحیدالملک آمد رفتیم شام خوردیم. خواستیم به سیرک برویم، بلیط تخفیفی که داشتیم چون جمعیت زیاد بود طفره رفتند. رفتیم به المپیا. Revue de Schah بود، عبارت از اینکه مردی که با خانم اعلان بازیها را میکردن جقه گذاشته و اسمش را شاه گذاشته بودند. بازیها کما فیالسابق رقص و تصنیف بود و اعمال ورزشکاری که حقیقتا حیرتانگیز است.
کد خبر: ۵۸۳۲۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۱۵
صبح مشغول اتمام راپرت کار کمیسیون آذربایجان شدم. چون تمام شد سراغ انتظامالملک را گرفتم که به او بدهم. گفتند رفته است. متعجب شدم. بعد، از گار [ایستگاه راهآهن] تلفون کرد که «من فراموش کردم حالا معجلا بفرستید.» فرستادم، اما به او نرسید و حیف شد.
کد خبر: ۵۸۲۴۹۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۱۱
منزل آذربایجانیها رفتم. موارد معهود را نوشته بودند، قدری هم بهتر از آنکه بنا بود. آنجا چای خوردیم و آمدم منزل قدری از راپرتی که باید در این خصوص برای نصرتالدوله [وزیر خارجه] حاضر کنیم نوشتم.
کد خبر: ۵۸۲۲۹۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۰۹
ناهار من و مستنصرالسلطنه مهمان آذربایجانیها بودیم. از سر میز صحبت کردیم تا ساعت پنج و توپچیباشوف هم بود. در واقع امروز از زیر بار کمیسیون در رفتند و قرار شد فردا عصر برویم و نتیجه تصمیم خود را بگیند و روی کاغذ بیاورند.
کد خبر: ۵۸۲۱۸۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۰۹
با مستنصرالسلطنه به هوتل موریس رفته عمل نطقها را تمام کرده به اتفاق به کمیسیون آذربایجانیها رفتیم و دنباله مذاکرات را گرفتیم. بیچاره آذربایجانیها خودشان درست نمیفهمند چه میخواهند. مذاکرات به جایی رسید و قرار شد فردا ناهار مهمان آنها باشیم و بعد از ناهار تعشقیب کنیم.
کد خبر: ۵۸۲۰۳۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۰۸
صبح زودتر به هوتل موریس رفته بعضی نطقها که شاه در انگلستان باید بکند و به انگلیسی نوشته شده بود به فرانسه ترتیب دادیم. انگلیسی را ظاهرا ناصرالملک نوشته است. مستنصرالسلطنه هم در این کار کمک کرد.
کد خبر: ۵۸۱۸۶۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۰۶
عصر به اتفاق مستنصرالسلطنه رفتیم، چون مقصود نصرتالدوله [وزیر خارجه] این است که من و مستنصر از طرف خودمان اعضای کمیسیونی باشیم که در کار آذربایجان مباحثه باید بکنیم. مستنصر به ترکی ترجمه میکرد. گفتند «ما همه اعضای خودمان را معین کرده فردا پیش از ظهر شروع به کار میکنیم.» و ساعت یازده و نیم به ما قرار دادند.
کد خبر: ۵۸۱۶۹۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۰۵
انتظامالملک ما را برد در مجلس رقصی که در مُنمارتر در پلاس پیگال است. آنجا هم شامپانی خوردیم. دختری که در یک طرف نشسته بود، فوقالعاده خوشگل بود. همه دل به او باختیم و بیشتر مست شدیم... خلاصه تا یک ساعت و نیم بعد از نصف شب بیرون بودیم و امشب هم یکی از شبهای مستی و بیعاری ما بود.
کد خبر: ۵۸۱۳۶۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۰۴
موقع چای به هتل کلاریج به منزل آذربایجانیها رفتم. آقاخان و حاجی اصفهانی و ممتازالسلطنه [وزیرمختار ایران در پاریس] بودند. صحبتهای خوب کردیم و بالاخره منتهی شد به اینکه باید با هم بنشینیم و قرار و مدار کارمان را بدهیم و قرار شد فردا عصر نصرتالدوله [وزیر خارجه] به بازدید آنها برود.
کد خبر: ۵۸۱۱۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۰۲
میریعقوب مهدی اف آمده، من و انتظامالملک و نصرتالدوله [وزیر خارجه] را برای فردا به چای دعوت کرد. مبلغی در مسائل آذربایجان و لزوم اتفاق با یکدیگر صحبت کردیم. میگفت: «خطر برای ما از طرف روسیه است و ما اصل مقصودمان این است که دوباره گرفتار روس نشویم و عقیدهام این است که این مقصود با موافقت انگلیس صورت میگیرد؛ با ایران به هر شکل باشد کنار میآییم. شما انگلیسیها را برای این کار حاضر کنید.»
کد خبر: ۵۸۱۰۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۰۱
حاجی اصفهانی مرا کنار کشیده گفت: «من برای این به پاریس آمدهام که به اتفاق آقاخان محلاتی در مسئله آذربایجان و اتصال آن به ایران کار کنیم و با آذربایجانیها گفتوگو کردهایم و قرار شده است روز شنبه شما و ما به چای مهمان ایشان باشیم و صحبت کنیم.»
کد خبر: ۵۸۰۹۱۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۳۰
دکتر رلان... میخواهد مستخدم ایران شود اصراری دارد... روزی یکی دو مرتبه یا تلفون میکند یا میآید و من درمانده شدهام. یک نفر روزنامهنویس هم هست که به اصرار میخواهد از دولت ایران پانزده هزار فرانک پول بگیرد و با آنکه جواب صحیح نمیشنود دست برنمیدارد. آن هم مرا اذیت میکند. نزدیک است از دست این اشخاص از پاریس فراری شوم.
کد خبر: ۵۸۰۷۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۲۹
شخصی موسوم به توپاکیان ارمنی که میگفت قنسول ژنرال ایران در آمریکا هستم آمده کاغذی از ارباب برای شهابالدوله داشت. شرحی تعریف میکرد از اینکه چگونه بعضی آمریکاییها فدوی عبدالبها هستند.
کد خبر: ۵۷۹۵۸۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۲۳
ممتازالسلطنه [سفیر ایران در فرانسه] از قراری که دیروز انتظامالملک میگفت مسلم شده است که خیلی در کارها شیطنت کرده و با انگلیسها راه داشته یعنی راپرتچی آنها بوده و اخلالها کرده و حالا برای خودشیرینی پیش نصرتالدوله از همه بد میگوید؛ از مشاورالممالک و میرزا حسین خان و حتی از برادر خودش و از این قبیل چیزها. من که تعجب نکردم و او را خیلی خوب میشناسم. کمظرفی او هم طوری است که تمام حالاتش از وجناتش ظاهر میشود.
کد خبر: ۵۷۹۰۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۲۰