زمین امروز همه پست و بلند است و سنگلاخ و به واسطهی سیلشسته، نهرها و کالها سر راه به هم رسیده است. اسب بد راه میرود. قدری که راندیم، طرف دست راست ده «نگارمن» بود. ده کوچکی بود جزءِ بسطام است. مال شیخالاسلام است. آب خوبی از درهی آنجا میآمد، هوای خوبی داشت. همینطور الی منزل همهجا چشمه و آب جاری از کوه هست، اما در طرف دست چپ، در صحرای خشک بیآب به ناهار افتادم.
کد خبر: ۶۳۴۵۰۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۰۴
ده کلاته خیج جزء بسطام است، ده معتبری است. دویست سیصد خانوار به نظر آمد. باغات زیاد دارند. خود ده هم روی تپه است. خانوار چپیده توی هم. دور ده دیواربستِ [حصار] خیلی محکمی دارد. چون ترکمان از این ده گاهی اسیر میبرد، دیوار را سخت کردهاند.
کد خبر: ۶۳۳۸۸۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۳۱
حسینعلیخان شیخ از استرآباد آمده بود، به حضور آمد. میرزا علینقیخان دو اسب [و] چند بچه قوش آورده بود، به حضور آوردند. زن آقجهملّا با دو زن معتبر یموت که در توده گم شده بودند، گفته بودم بگیرند، گرفته بودند. به حیدرقلیخان داده شد که بفروشد، قلعهی رباطعشق را بسازد. اسمش را هم قلعهی آقجهملّا بگذارد. سه هزار تومان میخرند.
کد خبر: ۶۳۳۶۹۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۳۰
به سمت شمال رانده به ابرسیج رسیدیم. از منزل تا ابرسیج ۲ فرسنگ است. کورهراهی بود. از بالای ده راندم. باغات زیاد دارد، درخت زردآلو و گردو... جلگه بسطام [و] اردو همه پیدا بود؛ چشمانداز خوبی داشت. صد خانوار رعیت دارد، ییلاق است. در دهنه دره[ی] واقع است که همین کوه شاهوار است. به قدر سه سنگ آب میآید. این ده از این آب مشروب میشود.
کد خبر: ۶۱۸۹۰۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۳۱