ابرسیج

برچسب ها - ابرسیج
زمین امروز همه پست و بلند است و سنگلاخ و به واسطه‌ی سیل‌شسته، نهرها و کال‌ها سر راه به هم رسیده است. اسب بد راه می‌رود. قدری که راندیم، طرف دست راست ده «نگارمن» بود. ده کوچکی بود جزءِ بسطام است. مال شیخ‌الاسلام است. آب خوبی از دره‌ی آن‌جا می‌آمد، هوای خوبی داشت. همین‌طور الی منزل همه‌جا چشمه و آب جاری از کوه هست، اما در طرف دست چپ، در صحرای خشک بی‌آب به ناهار افتادم.
کد خبر: ۶۳۴۵۰۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۰۴

امروز باید رفت به ابرسیج ...  راه کالسکه خوب نبود اما می‌راندم. سواره‌ی نانکلی که از طهران آمد، استرآباد می‌روند، جلو آمده بودند. کالسکه را نگاه داشته، آن‌ها را سان دیدم... از توی ده ابرسیج رفتم، راه بدی بود. اردو پایین بود. رفتم چادر. چادر را جای بدی زده بودند. به خان‌نایب ضرب زده شد. از بس منزل بد بود خوابیدم.
کد خبر: ۶۳۴۳۷۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۰۳

به سمت شمال رانده به ابرسیج رسیدیم. از منزل تا ابرسیج ۲ فرسنگ است. کوره‌راهی بود. از بالای ده راندم. باغات زیاد دارد، درخت زردآلو و گردو... جلگه بسطام [و] اردو همه پیدا بود؛ چشم‌انداز خوبی داشت. صد خانوار رعیت دارد، ییلاق است. در دهنه دره[ی] واقع است که همین کوه شاهوار است. به قدر سه سنگ آب می‌آید. این ده از این آب مشروب می‌شود.
کد خبر: ۶۱۸۹۰۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۳۱

entekhab | وب سایت انتخاب

پربازدید ها
آخرین اخبار پربحث ترین