arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۰۲۳۶
تاریخ انتشار: ۵۷ : ۱۵ - ۰۲ اسفند ۱۳۸۹

شخصيت علمي امام صادق (ع)؛ دانشگاهي به گستره تاريخ

امشب سيماي خورشيد مدينه گلگون مي شود. ستاره ديگري از آسمان ولايت قبل از خورشيد طلوع کرده، ستاره اي درخشان تر از هر چه نور و روشني از سلاله پيامبر اکرم(ص) که عطر و بوي او را مي دهد و شکوه بي مانند....
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
امشب سيماي خورشيد مدينه گلگون مي شود. ستاره ديگري از آسمان ولايت قبل از خورشيد طلوع کرده، ستاره اي درخشان تر از هر چه نور و روشني از سلاله پيامبر اکرم(ص) که عطر و بوي او را مي دهد و شکوه بي مانند آخرين خاتم نبوت را يادآور مي شود. معلمي بي مانند، که علم لدني اش، چهار هزار نفر و بلکه تمام سلسله فقاهت را خوشه چين خرمن خويش ساخته است و کتب فقهي را سرمست از گلستان بي مانند احاديثش! امام جعفرصادق(ع) همچون پدران راستين خويش، درياي علم الهي بود و چشمه جوشان انوار آسماني. آن حضرت با تأسيس دانشگاه علوم مختلف، پايه گذار نهضت علمي بي مانندي شد که قرنهاست آثار و برکات آن را ديده و مي بينيم. همزمان با ميلاد پربرکت اين پيشواي برجسته دين، گفتگويي داشته ايم با حجة الاسلام دکتر ناصر رفيعي محمدي، نويسنده و استاد حوزه و دانشگاه که در ادامه مي خوانيد.

* جناب رفيعي! عصر امام صادق (ع) يکي از طوفاني ترين ادوار تاريخ اسلام است و سرشار از اغتشاشها و انقلابهاي پياپي گروه هاي مختلف، براي شروع بحث گريزي بزنيد به آن دوران.

** درست اشاره کرديد، عصر امام صادق (ع) عصر انقلابهاي مکرر گروه هاي مختلف بويژه خون خواهان امام حسين(ع) است که سرانجام همين حرکتها، پايه شوم حکومت بني اميه را ويران کرد و مردم را از يوغ ستم آنها نجات داد.

اما سرانجام بني عباس با توطئه و مکر و فريب افکار عمومي، از اين انقلابها به ناحق بهره گرفتند و خلافت را تصاحب کردند. بنابراين، انتقال حکومت هزار ماهه بني اميه به بني عباس پر هرج و مرج ترين دوراني بود که زندگاني امام صادق(ع) را دربرداشت.

* آقاي دکتر! در تاريخ ثبت است که عصر آن حضرت، عصر برخورد مکاتب و عصر تضاد افکار فلسفي و کلامي مختلف هم بوده، در اين مورد چه نظري داريد؟

** به نکته خوبي اشاره کرديد. اين تضاد افکار و برخورد مکتبها ناشي از برخورد ملتهاي مسلمان با کشورهاي فتح شده و همچنين روابط مراکز اسلامي با دنياي خارج بود. همين مسأله در مسلمانان نيز شور و هيجاني براي فهميدن و پژوهش ايجاد کرده بود. در اين دوران حساس، کمترين کم کاري يا عدم هوشياري و تحرک پاسدار حقيقي اسلام؛ يعني امام صادق(ع)، مي توانست موجب نابودي و از ميان رفتن آموزه هاي حيات بخش اسلام هم از درون و هم از بيرون شود.

* امام صادق(ع) در اين شرايط چه تدابيري انديشيدند.؟

** امام (ع) در گيرو دار چنين بحراني بايد از يک سو به فکر نجات افکار توده مسلمانان از الحاد، بدبيني و کفر و همچنين مانع انحراف اصول و معارف اسلامي از سير راستين باشد و از سوي ديگر، شيعه را از اضمحلال و نابودي برهاند؛ شيعه اي که در خفقان و شکنجه حکومت پيشين، آخرين رمق ها را مي گذراند در اين دوران، رجال و مردان با ارزش شيعه يا مخفي بودند و يا در زرق و برق حکومت غاصب ذوب شده بودند. امام صادق (ع) تلاش مي کرد شيعه را به جايگاه حقيقي خود نزديک کند.

* جناب رفيعي! از امام جعفر صادق(ع) به عنوان رئيس مذهب شيعه ياد مي کنند. برخي تصور مي کنند مذهب شيعه از زمان ايشان ابداع شده، در صورتي که عنوان رئيس مذهب براي ايشان، به شرايط ديگري برمي گردد. در اين مورد توضيح مي دهيد؟

** بله، به نکته مهمي اشاره کرديد، زيرا مذهب همان مذهب رسول خدا (ص) است که تمام امامان دوازده گانه پيرو و مروج همان مذهب که اسلام حقيقي است، بوده اند.

اجتهاد به رأي نکرده اند و دين را از روي قياس و ظن به دست نياورده اند. شيعه، به نقل از شيعه و سني، همان تفسير آيه «اولئک هم خير البرية» اند.

اما دوران امامان قبل از امام صادق(ع)، شيعيان در تنگناي بسياري روزگار مي گذراندند، ضمن اينکه بسياري از احاديث نبوي و اهل بيت(ع) دستخوش تحريف شدند. امام صادق(ع) از فرصت نزاع امويان و عباسيان به نفع اسلام بهره گرفت و از اين فضا براي تربيت شاگردان متعهد و متعدد استفاده کرد؛ شاگرداني که پايه هاي اسلام را استحکام بخشيدند. امام صادق (ع) استادي به تمام معناست و شاگردان مکتب انسان سازش در حوزه هاي مختلف صاحب انديشه، ديدگاه و تخصص اند.

از اين رو، حضرت را پايه گذار و تحکيم بخش مذهب شيعه مي دانند و از آنجا که عصر آن حضرت مصادف با پيدايش مذاهب اربعه بود و هر گروهي خود را به يکي از فرقه ها منتسب مي کردند، شيعيان هم نام مذهب خويش را «جعفري» گذاشتند و امام صادق (ع) را به عنوان رئيس مذهب معرفي کردند.

* ما چطور مي توانيم به درک عظمت فکري امام جعفر صادق (ع) نايل شويم؟

** براي درک اين اهميت، دو راه بيشتر نداريم. اول شناختن آثار و کلمات او و دوم شناختن شاگردان و تربيت يافتگان مکتب الهي اش. آثار و احاديث بسياري که از اين امام همام نقل شده، آن قدر پربار و گرانبهاست که قطره اي از آن تشنگان علم و دين را سيراب مي کند. حضرت احاديثي را که دستخوش تحريف قرار گرفته بودند، اصلاح و در اختيار شاگردان خويش قرار مي داد. شاگردان آن حضرت بيش از چهار هزار نفر بودند که هر کدام تخصص ويژه اي داشتند. دانشگاه بزرگ جعفري، منحصر به شيعيان نبود، بلکه از پيروان اهل سنت هم از مکتب آن حضرت برخوردار مي شدند، به گونه اي که پيشوايان اهل سنت، بي واسطه و با واسطه شاگردان آن بزرگوار بودند.

* اگر ممکن است به مهمترين شاگردان آن حضرت اشاره اي داشته باشيد؟

** حوزه وسيع علمي امام صادق (ع)، شاگردان بزرگ و برجسته اي را در رشته هاي مختلف علوم عقلي و نقلي آن روزگار تربيت کرد که هر کدام شخصيتهاي برجسته علمي بودند. از ميان اين شاگردان مي توان از «هشام بن حکم» نام برد که دانشمندي برجسته، متکلمي بزرگ، داراي بياني رسا و شيرين و البته مسلط به فن مناظره بود.

دانشمند ديگر، «جابر بن حيان» است که از نوابغ جهان اسلام به شمار مي رود. او در همه علوم و فنون بويژه شيمي، تبحر داشت. نوشته هاي زيادي دارد و در همه رساله هايش نقل کرده که (جعفر بن محمد(ع) به من چنين گفت يا حديث کرد) از اکتشافهاي او، تيزآب و الکل است. در دوره رنسانس، 300 رساله از جابربن حيان به زبان آلماني ترجمه شد که در کتابخانه هاي برلين و پاريس نگهداري مي شود. از ديگر تربيت يافتگان مکتب امام صادق (ع)،«مفضل بن عمر» است که کتابي دارد به نام «توحيد مفضل» که کتابي است جامع در علوم اعتقادي.

* مليحه پژمان

نظرات بینندگان