پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : کاهش عمدي ارزش يوآن در دو هفته گذشته را به دو صورت ميتوان روايت کرد. روايت اول متاثر از کاهش رشد دومين اقتصاد بزرگ جهان است.
رشد چين در سال جاري ميلادي که از نيمه هم عبور کرده، بر مبناي پيشبينيهاي خوشبينانه 7 درصد خواهد بود، رقمي که گرچه براي بسياري از اقتصادها آرزو است، اما براي کشوري که چند سال پيش رشدهاي دورقمي داشت، رشد پاييني است. همزمان شاخصهاي متعددي نظير ميزان صادرات و واردات کالا، مصرف انرژي، تورم توليدکننده و مصرفکننده، تراز تجاري و... که بهطور ماهانه يا هفتگي چه توسط نهادهاي داخلي چين و چه توسط سازمانها و موسسات بينالمللي منتشر ميشوند حکايت از آن دارند که اوضاع اقتصاد اژدهاي آسيا بر وفق مراد نيست و پيشرفت اين دومين اقتصاد جهان کند شده است. حالا مقامهاي بانک مرکزي چين که «بانک خلق چين» نام دارد تصميم گرفتهاند در واکنش به آنچه «کندشدن رشد اقتصادي» تلقي ميکنند و براي باز گرداندن رونق به بازارها به خصوص ترغيب صادرکنندگان، از ارزش يوآن در برابر دلار به عنوان ارز جهان بکاهند. چنانکه اين مقامها ابراز ميکنند، اين تصميم براي روشن کردن دوباره آتش «جنگ ارزي» نبوده بلکه تنها يک سياست پولي به اقتضاي شرايط پيش آمده است.
در اين راستا و بر مبناي اظهارات يک اقتصاددان ارشد بانک مرکزي چين، اين نهاد عنوان ميکند مداخله آن در تعيين ارزش يوآن يک «مسير دو طرفه» دارد و اين احتمال نيز وجود دارد که در آينده هم با اوج گرفتن اقتصاد چين، ارزش يوآن در برابر دلار تقويت شود. در مجموع، آنچه «ما جون»، اقتصاددان ارشد چيني و ساير مقامات بانک مرکزي چين بيان ميکنند آن است که سياستگذاري تعيين ارزش يوآن در برابر ارزهاي خارجي بر اساس شرايط اقتصادي و بازارها بوده و از يک رويکرد علمي برخوردار است و اين نهاد قصد برافروختن جنگ ارزي را ندارد؛ جنگي که اقتصاددانها آن را براي همه طرفهاي جنگ مضر دانسته و بازنده آن را همه شرکتکنندگان ميدانند.
اما روايت دوم، رنگ و بوي اقتصاد سياسي دارد. چندهفته پيش بود که بازار سهام شانگهاي سقوطهايي پيدرپي را تجربه کرد و مقامات اقتصادي چين هدف تند و تيزترين انتقادها به خاطر عدم توانمندي در کنترل بحران پيش آمده قرار گرفتند. بسياري از صاحبان سرمايه در چندروز شاهد برباد رفتن سودهاي کلان خود بودند و بسياري که براي خريد سهام، پولهاي خرد و کلان قرض کرده بودند زيانهاي هنگفتي را در جريان ترکيدن حباب قيمت سهمهاي چيني تجربه کردند. در پي اين بود که قوانين و چارچوبهايي براي خريد و فروش سهام در بازار سهام وضع شد تا وضعيت تحت کنترل درآيد و از سقوط بيشتر بازار جلوگيري شود. حالا براي التيام زخمهايي که براي شرکتهاي چيني و در سطح کلان بر پيکر اقتصاد اين کشور به وجود آمده، بانک مرکزي چين تصميم به مداخله در نرخ ارز گرفته و قصد دارد با پايين آوردن ارزش پول ملي، تراز تجاري را مثبتتر بگرداند. علاوه بر اين، با اين اقدام، مقدار يوآن بيشتري در برابر ارز حاصل از صادرات نصيب کشور شده و وارد شبکه بانکي چين خواهد شد.
بر مبناي آمارها، 17 بانک تجاري در کشور چين در قالب تسهيلات، نقدينگي را براي خريداران سهام فراهم کرده بودند که حالا و پس از بحران پيش آمده بازپرداخت اين تسهيلات در ابهام قرار گرفته است. براي فرار از حبس حجم زيادي از نقدينگي کشور در اين تسهيلات اعطا شده که احيانا تا مدتها بازپرداخت نخواهند داشت، بانک مرکزي چين با کاهش ارزش يوآن در واقع يک سياست انبساطي را در پيش گرفته تا بتواند بانکها را از تنگناي اعتباري خارج کند. به گفته روزنامه گاردين، تنها در يک مورد بزرگترين بانک چين چيزي حدود 3/ 1 تريليون يوآن معادل 134 ميليارد پوند به بازار سهام تزريق کرده تا از سقوط بيشتر آن جلوگيري کند. اين نمونه و نمونههاي مشابه ديگر از بانکهاي چين نشان ميدهد نقدينگي موجود در اين کشور تا چه اندازه در بازار سهام آن محبوس شده است. در نتيجه علاوه بر اينکه بانک مرکزي چين راهبردي براي خروج شبکه بانکي اين کشور از تنگناي اعتباري دنبال ميکند، سياست در پيش گرفتهشده توسط اين نهاد برچسب رونقزايي و حمايت از صنعت داخلي نيز خورده است؛ موضوعي که افکار عمومي و اصناف را خشنود ميسازد. در واقع، بانک مرکزي چين با اين سياست خود قصد دارد هم به اهداف اقتصادي خود دست يابد و هم قلوب مکدرشده فعالان اقتصادي به خصوص بازيگران بازار سهام را تا اندازهاي به دست آورده و با خود همسو کند.
اينکه کدام روايت به واقعيت موضوع نزديکتر است يا اينکه آميزهاي از هر دو تفسير در رابطه با موضوع کاهش عمدي ارزش يوآن صحيح باشد شايد به اندازه اثرات اين اقدام در بازارهاي جهاني ارز اهميت نداشته باشد. در پي تصميم بانک مرکزي چين، ترس و واهمه از جنگ ارزي و در واقع گمانهزني از اقدام متقابل بانکهاي مرکزي ديگر کشورها در بازارها بالا گرفت و در نتيجه، شاخص دلار تضعيف شد و بازارهاي سهام در آمريکا و کشورهاي اروپايي قرمزپوش شدند.
طلا که هفتهها بود پي در پي ارزشش سقوط ميکرد، دوباره به عنوان کالايي امن متقاضي پيدا کرد و بازار آن کمي جان گرفت. در مجموع، با «عطسه» 3 درصدي يوآن در برابر دلار، اقتصاد جهان «تب» کرد. چين که هم اکنون دومين اقتصاد بزرگ جهان است بايد ميدانست تصميمات اقتصادي نهاد متولي بازار پول آن کشور در چارچوب مرزهاي آن کشور منحصر نخواهد شد و تمامي دنيا را متاثر خواهند ساخت. از اين روست که حتي با پذيرش اينکه قصد و نيتي براي جنگ ارزي در پشت اين تصميم کاهش ارزش يوآن نبوده، ممکن است به تبع آن واکنشهايي در بازارها و نهايتا پس از مدتي در ارزش ارزهاي جهاني مشاهده شود که منتهي به همان نتايج جنگ ارزي باشد.
حتي در پي چنين تصميمي، بسياري اقدام به گمانهزنيهايي مبني بر کاهش بيشتر ارزش براي يوآن چين تا 10 درصد ميکنند که خود سبب تلاطم بيشتر بازارهاي جهاني شده است. اما عده اي بر اين باورند که زيان اين تلاطم را خود چين، به عنوان دومين بازيگر بزرگ اقتصاد جهان خواهد ديد. در واقع، شايد جنگ ارزي سنتّي روي ندهد، ولي آنچه در پي مداخلات اين چنيني در نرخها و قيمتها توسط بانکهاي مرکزي کشورهايي مثل چين، آمريکا يا بانک مرکزي اروپا روي خواهد داد، تلاطمها و آشفتگيهايي بسيار پيچيدهتر و پردامنهتر در پي خواهد داشت.
منبع : دنياي اقتصاد