پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : به نظر من از يك نگاه مجلس دهم را ميتوان مهمترين مجلس در دوران اخير ايران دانست. اين واقعيت برآمده از وضعيتي است كه در آن قرار گرفتهايم. معمولا آثار اقتصادي هر دوره هشت ساله تا چندين سال بعد از آن ادامه دارد. براي نمونه آثار رشد اقتصادي دوره ٧٦ تا ٨٤ تا دوره اول دولت بعد نيز ادامه داشت. در اين ميان ما دردولت به گروگان گرفته شدهاي كه در دام مسير طي شده قبل قرار داشت، كار را آغاز كرديم و هنوز اسير آثار و نتايج عملكرد اقتصادي دولت قبل هستيم. اقتصاد در شرايط ركود است، انباشته نيروي كار جذبنشده به بازار كار فشار اجتماعي و اقتصادي زيادي ايجاد كرده است، ناكارآمديهاي نظام بانكي و بازارهاي پول و سرمايه آشكار شدهاند، محيط زيست در شرايط بحراني قرار گرفته و بالاخص بحران آب و خاك ظرفيتهاي توسعهاي كشور را تحت فشار قرار داده است؛ آسيبهاي اجتماعي نگرانيهاي جدي برانگيختهاند و كاستيهاي ساختاري در نظام رفاهي كشور سبب شده اجراي سياستهاي حمايت از نيازمندان كه بر اثر فشارهاي ساختاري ناشي از وضعيت اقتصادي و اجتماعي موجود تحت فشار قرار گرفتهاند، دشوار شود. با وجود گشايشهاي حاصلشده در سياست خارجي بر اثر اجراييشدن برجام، وضعيت تنشآميز منطقهاي مسالهساز است.
من معتقدم كه دولت دكتر روحاني فراتر از وظايف عادي يك دولت نقشي تاريخي و پارادايمي در عبور دادن از شرايط سخت به عهده دارد كه در اين مجال قصد پرداختن به اين مساله را ندارم. در اين ميان مردم و نظام مطمئن هستند كه حمايت از خطمشيهاي ترسيمشده توسط مقام معظم رهبري، راهگشاي برونرفت از اين وضعيت است، اما اجراييشدن سياستهاي كلي ابلاغشده در بخشهاي مختلف نيازمند مجلسي متفاوت از گذشته و متناسب با شرايط فعلي كشور است.
امروز به يك اجماع فراگير و درك مشترك و تبيين دقيق از مسائل و مشكلات كشور نياز داريم و ضروري است مجلس و دولت بايد در اين مسير گام بردارند.
باور من اين است كه چارچوبهاي كمككننده به دولت و مجلس براي نيل به اين اهداف ميتواند توجه به موارد زير باشد:
١- اصرار بر حفظ ائتلاف اعتدالي، نخستين ويژگي شايسته مجلس دهم است. اعتدال شعار دولت يازدهم است، اما منظور من از «ائتلاف اعتدالي» قرار دادن مجلس ذيل شعار و رويكرد دولت نيست. من معتقدم مشكلات كشور به اندازهاي مهم و پيچيده هستند كه حتي اگر همه نخبگان، نيروهاي سياسي، بخش دولتي و بخش خصوصي با هم منسجم عمل كنند، زمان زيادي براي رفع آنها نياز داريم. اعتدال يعني تلاش براي حاكم كردن فضايي بر سياستورزي و سياستگذاري كه نتيجه آن حاكميت رويكردهاي روشمند، مبتني بر كار كارشناسي، برآمده از گفتوگوي اجتماعي و اجماع نخبگاني و توام با شجاعت تصميمگيري و ايستادن پاي هزينههاي اجراي تصميمات است.
٢- مجلس ميتواند جايگاهي براي آرامشبخشي به فضاي اجتماعي و فضاي سياستگذاري باشد. سرمايهگذاري در فضاي پرتنش صورت نميگيرد. اغلب واژه سرمايهگذاري را براي فعاليتهاي اقتصادي و صرف سرمايه مالي و پولي لحاظ كردهاند، اما در فضاي پرتنش، سرمايهگذاري سياسي، اجتماعي، فردي و زماني هم صورت نميگيرد. وزرا، مديران دولتي و بخش خصوصي در فضاي پرتنش دست زدن به هر گونه سرمايهگذاري را پرهزينه و ريسكآميز تلقي ميكنند. لذا مجلس دهم ميتواند زير سايه ائتلاف اعتدالي، در آرامش و بر اساس انصاف وظايف نظارتي خود را اعمال كند. جامعه، مديران، بخش خصوصي و سرمايهگذار خارجي بايد احساس كنند مجلس و دولت يكصدا در پي ايجاد فضاي آرامش براي تسهيل سرمايهگذاري انواع منابع هستند.
٣- ويژگي ديگري كه شايسته مجلس دهم است، اصرار بر سياستگذاري برآمده از فرآيند دقيق سياستپژوهي است. رفع مشكلاتي نظير ركود، بحران آب و محيط زيست يا مسائل صندوقهاي بازنشستگي، فارغ از شعارهاي تاريخ مصرفدار عدالت، رويكرد عدالتخواهي و مبارزه با فقر و نابرابري و توانمندسازي جامعه، نيازمند سياستگذاري درست است. قانونگذاري و تنظيمگري در مجلس در نهايت به توسعه پايدار و افزايش اقتدار و عزت ملي منتهي ميشود. بايد به گونهاي عمل كنيم كه فضاي يأس در مردم ايجاد نشود. مجلس نبايد مطيع دولت باشد، بلكه بايد در عين اجراي وظايف ذاتياش، ياسزدا و شاديآفرين باشد بلكه كيفيت عملكردش به مردم نشان دهد كه ميشود در سايه همكاري دولت يازدهم و مجلس دهم، اميدوارانه زندگي كرد.
٤- مجلس دهم به هرحال «مجلس اميد» است. واژه اميد را از ليست اميد برنگرفتهام، بلكه اصولگرايان و مستقلهاي مجلس نيز بايد به خلق مجلس اميد كمك كنند. واژه اميد بزرگتر و زيباتر از آن است كه به گرايش يا رويكرد سياسي مشخص منحصر شود. اميد وصف ائتلافي است كه بايد براي برونرفت از مسائل و مشكلات اساسي كشور شكل بگيرد. مجلس دهم بايد چنان عقلاني، همهجانبهنگر و مستقل از منافع مخل سلامت سياستگذاري باشد كه اميد را در دل مردم برانگيزد.
در اين ميان ويژگي مهم ديگر مجلس حضور دو شخصيت مهم و بارز (دكتر عارف و دكتر لاريجاني) است كه بيشك پيشتاز روند تعامل و همگرايي با دولت خواهند بود و همراهي و همفكري آنان نتايج ملموسي براي تامين حقوق ملت، امنيت ملي و توسعه پايدار كشور به همراه خواهد داشت.
همينجا بايد از فرصت استفاده كرده از تلاشها و اقدامات برادر عزيزم دكتر عارف نيز تقدير كنم. عارف در زمره سياستورزاني است كه قواعد يك نظام مردمسالار را ميشناسد و به آن قواعد احترام ميگذارد. ايشان در موقعيتهاي مختلف نشان دادهاند كه منافع و مصلحت مردم ايران را بر هر منفعتي ديگر ترجيح ميدهند و در راه نظام شكوهمند اسلامي از هيچ فداكاري دريغ ندارند. هر زمان كه احساس تكليف كنند در عرصههاي مختلف حضور مييابند و با حضورشان نه تنها بر درخت پرثمر و اميد كشور عزيزمان ميافزايند بلكه با نفس حضورشان درس يك مبارزه اخلاقي سياسي هم ميدهند. سرمشقي براي نسل جوان كه به ياد بياورند در عرصه سياست هم ميشود بدون غوغاسالاري و اقدامات پوپوليستي، در قلب مردم جا داشت و هميشه بهترين نقش را براي به حد اعلا رسيدن منافع مردم ايفا كرد.
*اعتماد