سرویس تاریخ انتخاب: نخستین وزیر اطلاعات ایران، محمد محمدی ریشهری بود که در شش شهریور ۱۳۶۳ در دولت میرحسین موسوی به عنوان وزیر این وزارتخانه جدید انتخاب شد.
به گزارش انتخاب، ریشهری در جلد سوم خاطرات خود مصائب این وزارتخانه تاسیس را اینطور تشریح کرده است:
پس از اخذ رای اعتماد مجلس شورای اسلامی در تاریخ ۶ ر. ۶ ر. ۱۳۶۳ حکم انتصاب اینجانب به سمت وزیر اطلاعات از سوی نخستوزیر صادر شد؛ بدین سان تاسیس وزارت اطلاعات آغاز شد.
اکنون من هستم و وزارتخانهای که در برابر توطئههای پیچیده ضد انقلاب داخلی و دشمنان خارجی نه تشکیلات دارد، نه نیرو، نه اسناد و امکانات مورد نیاز و نه بودجه، و در یک جمله وزارتخانهای که تنها نام دارد و وزیر در برابر کوهی از مشکلات و انتظارات است!
اما طولی نکشید که به فضل خداوند منان این وزارتخانه شکل گرفت و بر توطئهها فائق آمد و جایگاه مناسبی در اذهان توده مردم و نمایندگان آنان و مسئولان نظام، به خصوص حضرت امام خمینی رضوانالله تعالی علیه، پیدا کرد. برای آنکه عنایت حضرت حق جل و علا و تدبیر و تلاش کارگزاران این تشکیلات در نخستین سالهای تاسیس آن مشخص شود، لازم است پیش از بیان چگونگی شکلگیری آن به مشکلات تاسیس وزارت اطلاعات اشاره کنم:
نخستین مشکل تاسیس وزارت اطلاعات متمرکز کردن نهادهای اطلاعاتی بود. پیش از این اشاره کردم که قبل از تاسیس وزارت اطلاعات، مشخص نبودن جایگاه قانونی اطلاعات، و نیاز مبرم باعث شده بود تا برای امنیت کشور، مراکز متعددی مانند سپاه، کمیته، ارتش، نخستوزیری، دادستانی، دفتر تحقیقات دادگاه انقلاب ارتش کار اطلاعاتی کنند که پس از تاسیس وزارت اطلاعات، طبق قانون همه نیروها باید اسناد و امکانات خود را تحویل این وزارتخانه میدادند، ولی تمکین برای اجرای قانون به ویژه برای برخی از نهادها آسان نبود.
در آن هنگام واحد اطلاعات سپاه از نظر نیروهای کارآمد، اسناد و مکانهای مورد نیاز بیشترین امکانات را در اختیار داشت و بدین جهت انتقال همه آنها به وزارتخانه تازهتاسیس برای مسئولان سپاه بسیار سخت بود. روزی آقای مرحوم شهید محلاتی – که در آن وقت نماینده امام در سپاه بود – و نیز آقای محمد عراقی (جانشین ایشان) به تفصیل درباره اینکه انتقال امکانات اطلاعاتی سپاه به وزارت اطلاعات مصلحت نیست و سپاه نمیتواند از آن تمکین نماید با من صحبت کردند. همچنین آقای محسن رضایی (فرمانده وقت سپاه) در بیت حضرت امام خمینی در همین زمینه با من صحبت کرد و پیشنهاد نمود که شما به واحد اطلاعات سپاه کاری نداشته باشید، چه ضرورتی دراد که این واحد را به وزارت اطلاعات منتقل کنید؟ ما اطلاعات مورد نیاز شما را در اختیارتان قرار میدهیم و ضمنا اشاره کرد که اصولا انتقال اطلاعات سپاه به وزارت اطلاعات غیرممکن است.
همچنین شبی در یکی از جلسات سران قوا یکی از مسئولان اطلاعات سپاه با استناد به قانون اساسی استدلال میکرد که سپاه باید واحدا اطلاعات داشته باشد؛ چون حفظ و حراست از دستاوردهای انقلاب به عهده سپاه است...
دومین مشکل تاسیس وزارت اطلاعات اختلاف تمایلات سیاسی نیروهای اطلاعاتی بود. هرچند از نظر قانونی شرط کارگزاران وزارت اطلاعات عدم عضویت در احزاب و گروههای سیاسی بود، اما نیروهای اطلاعاتی به ویژه آنهایی که کارآیی بیشتری دارند و از هوش سیاسی بالایی برخوردارند، از این روز اگرچه عضو رسمی حزبی هم نباشند، نمیتوانند فاقد تمایلات سیاسی باشند. بدین جهت کسانی که در نهادهای مختلف اطلاعاتی کار میکردند، تمایلات و سلیقههای سیاسی گوناگون داشتند و همکاری آنان به صورت متمرکز در وزارت اطلاعات ساده نبود.
مشکل سوم، ضعف یا فقدان ابزارهای قانونی برای کسب اطلاعات بود؛ بدین صورت که بخشی از ابزارهای مورد نیاز مانند احکام تجسس و دستگیری در اختیار قوه قضاییه و بخشی مانند امکان و ابزار بازداشت موقت در اختیار نیروهای مسلح بود. اکنون باید دید وزارتخانهای که کمترین امکان قانونی برای کسب اطلاعات نداشت و یک سر کارش به دست قوه قضاییه است و سر دیگر آن در دست نیروهای مسلح بود، چگونه باید انجام وظیفه کند؟!...
همه وزراتخانهها پس از پیروزی انقلاب، کار خود را در مکان وزارتخانههای پیشین و با امکانات آنها آغاز کردند، اما وزارت اطلاعات هنگام تأسیس فاقد هرگونه امکانات بود. تنها جایی که این وزارت در اختیار داشت ساختمان مرکزی سازمان اطلاعات رژیم گذشته بود که به مرکز اسناد تبدیل شده بود و در آن زمان در اختیار حجتالاسلام و المسلمین جناب آقای سید حمید روحانی قرار داشت و به وزارت اطلاعات تحویل داده شده بود. اما در سایر استانها هیچ امکاناتی برای شروع کار وجود نداشت، البته طبق ماده ۱۴ قانون وزارت اطلاعات کلیه نهادها و ارگانها موظف بودند در زمینه در اختیار قرار دادن نیروی انسانی، امکانات و تجربیات اطلاعاتی همکاریهای لازم را با وزارت اطلاعات داشته باشند، اما مهم این بود که چگونه میتوان این امکانات را در شرایط آن روز از آنها گرفت!
وزارت اطلاعات در شرایطی آغاز به کار کرد که سازمان منافقین با هدف ناامن کردن فضای کشور خط ترورهای کور را به شدت دنبال میکرد و بمبگذاریهای عوامل بیگانه در مراکز حساس مانند نمازجمعه تهران ادامه داشت.
در این شرایط و با وجود مشکلاتی که به آن اشاره شده، مسئولان وزارت اطلاعات باید همزمان با تأسیس بنیادی این وزارتخانه و سازماندهی، تهیه مکان، نیرو و امکانات برای آنها، اقدامات پیچیدهای را برای مبارزه با تروریستها و عوامل بمبگذاریها انجام میدادند.
فعالیت همزمان در این دو جبهه کار سادهای نبود، اما به یاری خداوند متعال و تلاش مخلصانه سربازان گمنام امام عصر (عج) در هر دو جبهه موفقیت حاصل شد...
منبع: محد محمدی ریشهری؛ خاطرهها، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۸۸، صص ۶۳-۶۷.