پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»؛ محمدصالحخان چند روز بود از سیستان آمده بود، او را با دبیرالملک آمد دیدم. عصری رفتم زیارت؛ اول به مدرسهی میرزا جعفر که جنب صحن است رفتم، مدرسهی بسیار بزرگ خوبی است و بسیار مهیب است، خرابی زیاد داشت، از ریختن کاشیها، باید تعمیر شود. بعد زیارت کرده، آمدیم منزل. حرم هم رفتند.
امروز بادمجان آوردند، شب خورش شد؛ الحمدالله. زهراسلطان باز زیارت نرفته بود. زعفرانباجی، اقولبکه [و] کُرد دایرهزن هم نرفته بودند. حسینخان، آقا علی [و] محقق صیغه گرفتهاند. دبیرالملک هم میگفتند زن گرفته است. مشهد یک علیِّ بسیار بیمزه دارد. امروز رفتم حمام سرتنشوری، آقا فرج پایش باد آورده بود، ناخوش بود.
منبع: روزنامه خاطرات ناصرالدینشاه، از ربیعالاول ۱۲۸۳ تا جمادیالثانی ۱۲۸۴ به انضمام سفرنامه اول خراسان، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم، ۱۳۹۷، ص ۲۴۱.