سرویس تاریخ «انتخاب»؛ خبرنگار اطلاعات هفتگی در نیمهی مهرماه ۶۷ سال پیش (اطلاعات هفتگی، شمارهی ۶۸۴، سال چهاردهم ۱۶ مهر ۱۳۳۳، صص ۷ و ۳۳) پیش گزارش جالبی از ترقی عجیب قیمت زمین در تهران منتشر کرد، او در این گزارش از دستهای پشت پردهای خبر داد که در تبانی با یکدیگر به یکباره نرخ زمین در یک منطقه را چند برابر میکردند. بر طبق این گزارش قیمت زمین در فاصلهی ۳۰ سال یعنی حدودا از ۱۳۰۳ تا ۱۳۳۳ در برخی خیابانهای تهران تا سیصد برابر افزایش یافته بود. گزارش یادشده را در ادامه میخوانید:
معمای زمین در این تهرانِ مظهرالعجایب دوباره چندی است که قیافهی بغرنجتری گرفته و نقل محافل پولداراها و بیپولها شده و دستهای ماهر و زرنگ و پشتهماندازی که قیمت زمین را به طور مصنوعی مرتبا بالا بردند تا به این میزان امروزی رساندند مجددا با کمال مهارت مشغول فعلیت شدهاند.
اینکه گفته شد هم پولدارها و هم بیپولها هر دو نقل محفلشان صحبت زمین و قیمت زمین است برای آن است که پولدارها حساب میکنند چقدر از معاملات زمین استفاده کردهاند و چقدر ممکن است استفاده نمایند. بیپولها هم حسرت میخورند که چرا فلان قطعه زمین را آن روز که متری چند شاهی یا چند ریال میفروختند خریداری نکردند که حالا یک بر صد و یک بر هزار بفروشند و صاحب آلاف و الوف شوند.
تومانی صد و هشتاد تومان شده است
بعد از جنگ بینالمللی اول که اوضاع اقتصادی کشورهای شرقی تکان خورد و تغییر کرد و در ایران هم جنبش اقتصادی بیسابقهای آغاز گردید قیمت زمین در همهی شهرهای بزرگ و کوچک خاورمیانه ترقی کرد ولی طبق تحقیقی که به عمل آمده است در هیچ نقطهی خاورمیانه قیمت زمین به تناسب تهران ترقی نکرده و در هیچ شهری به فاصلهی سی سال قیمت زمین تا صد و هشتاد برابر و دویست برابر و در بعضی خیابانهای تهران تا سیصد برابر ترقی نکرده و اینطور سرسامآور نشده است.
آن هم ترقی مصنوعی که با ارزش واقعی زمین و اصل عرضه و تقاضا و اصول دیگر اقتصادی سازگار نباشد و فقط به علت معاملات ظاهری که صورت میگیرد نرخ زمین اینطور در تصاعد پیش برود در سال ۱۳۰۵ بود که قطعاتی از اراضی حدود خیابان فرهنگ را مرحوم اعتصامالملک ناچار شد دو برابر طلبی که از شخصی داشت به متری سه ریال و نیم قبول کند که پس از تقریبا یک سال آن زمین را قطعه قطعه کرد و متری پنج ریال آن هم به اقساط چندماهه فروخت. ولی همان زمین تا متری نود تومان رسیده و قسمتهای جلوی خیابان همان اراضی متری پنج ریالیِ آن روز امروز تا متری صد و بیست تومان و صد و چهل تومان هم رسیده است.
این ترقیها ساختگی بود
موضوعی که شاید اغلب مردم از آن بیاطلاع هستند این است که این ترقی مرتب و تصاعدی قیمت زمین در تهران، طبیعی نبوده بلکه نتیجهی سفتهبازی و معاملات صوری ظاهری و بست و بندهای پشت پردهی یک عده بود که محرمانه با یکدیگر شرکت داشتند (و دارند) طرز کارشان این است که زمینهایی را یکی از آنها خریداری میکرد بعد در محضر به قیمت گرانتری (به یکی از افراد باند خودشان) میفروخت او هم به نوبت خود زمین را به قیمت بیشتری به شخص دیگری که او هم به نوبت خود زمین را با شریک سومی معامله میکرد شریک سومی پس از چند روزی یا چند هفته زمین را به قیمت بیشتری به شخص دیگری که او هم عضو باند خودشان بود میفروخت به همین ترتیب یک قطعه زمین میان چند نفر دست به دست میگشت و هر دفعه هم که معامله میشد مبلغی گرانتر بود. این معامله میان شرکا همانطور ادامه مییافت تا وقتی میدیدند به حد اعلای ترقی رسیده و دیگر نمیتوان قیمت را بالاتر برد آن وقت به یک مشتری حقیقی میفروختند و استفادهی خالص را میان خودشان تقسیم میکردند. هر دم که میدیدند قیمت آن زمین مرتبا بالا رفته و به فاصلهی کوتاهی چند دست معامله شده و هر خریداری هم فایدهی قابل توجهی برده است تصور میکردند این معاملات حقیقی و طبیعی است اراضی مجاور و مشابه آن زمین را به همان قیمتی که آخرین میزان آن معاملات (مصنوعی) بود خریداری میکردند و بالنتیجه قیمت زمینهای اطراف و مجاور آن زمین که مورد معاملات ظاهری بود بالا میرفت و ارزش زمینهای محلات دیگر را هم با همان تناسب بالاتر میبرد.
املاک دولت بیصاحب شده بود
ولی جالبترین واقعهای که در زمینهی زمین رخ داد ثبت دادن مقدار خیلی زیادی از اراضی خارج شهر تهران بود که چند نفری به نام خودشان ثبت داده بودند و کار ثبت و تصاحب آن میلیونها متر زمین را تا آنجا هم رسانده بودند که سند مالکیت صادر شود؛ ولی اتفاقا میان این باند با یکی از کسانی که سهم و حق میخواست اختلافی به وجود آمد و کار به کشمکش و پرونده درست کردن رسید و آن شخص که میخواست مساحت بیشتری را تصاحب کند عدهی زیادی عمله و بنا استخدام کرد که پیریزی کنند و درختهایی در مرز آن زمین بکارند که مالکیت خود را مسجل سازد.
این کار او با اعتراف اعضای باند مواجه شد و کار به ادعای تصرف عدوانی رسید. پروندهای تشکیل شد و به جریان افتاد که طبق قانون به دادسرا محول گردید. دادستان آن روز تهران وقتی پرونده را دید رای داد که ادعای هر دو طرف باطل است و باید دست هر دو طرف را کوتاه کرد. روز بعد هم به نام دولت کلیهی آن اراضی را که گویا در حدود دو سه میلیون متر مساحت داشت و قیمت آن بالغ بر هفتاد هشتاد میلیون تومان میشد به نام دولت تقاضای ثبت کرد و به این ماجرای عجیب تاریخی خاتمه بخشید.
طرز کار اعضای باند (به طوری که پرونده نشان میداد) این بود که یک نفر از ادارهی ثبت اسناد تقاضا میکرد یک قطعه زمین از اراضی بیصاحب اطراف شهر را به نام او ثبت کنند، موقعی که طبق معمول اعلان ثبتی این تقاضا در روزنامه منتشر میشد یکی دیگر از شرکای همان کمپانی اعتراض میدارد و کار به رسیدگی از طرف مقامات قضایی میرسید طرفین که در باطن با هم شریک بودند در دادگستری یک محاکمهی ظاهری و جنگ زرگری میکردند و به طوری که خودشان در باطن توافق کرده بودند یک طرف محکوم میشد و کوتاه میآمد و دادگاه رای میداد که ادعای فلان طرف صحیح است، او است که حق دارد این اراضی را تقاضای ثبت کند او هم که چنین رای محکمی در دست داشت کار را دنبال میکرد و به این ترتیب مساحت وسیعی اراضی گرانبهای اطراف تهران که مالک مشخص نداشت به تصاحب او درمیآمد.
هر وقت بازار کساد شود!
معمولا هر وقت بازار معاملات تجارتی راکد میشود بازار معاملات زمین گرم میشود و همان معاملات ظاهری توسعه مییابد. چون عدهای از بازرگانان و کسانی که پول موجود دارند و به علت اینکه وضع بازار و ترقی و تنزل نرخ ارز ثابت و روشن نیست پول خودشان را در معاملات زمین به کار میاندازند.
این اواخر هم که مجددا معاملات زمین رونق گرفت بر ای این بود که وضع نرخ ارز روشن نبود که آیا به همین وضع باقی میماند یا با امید به حل شدن قضیهی نفت نرخ دلار و لیره تنزل میکند. این مبهم بودن وضعیت ارز سبب شد که عدهای از بازرگانان در معاملات خود جانب احتیاط را رعایت کنند و از دادن سفارشهای عمده و یا خرید زیاد خودداری نمایند.
بر اثر این رکود معاملات بود که مبالغ هنگفتی سرمایه در معاملات زمین به کار افتاد.
قیمت زمین به کجا میرسد؟
قیمت زمین در تهران هنوز هم مرتباط در تصاعد است ولی عدهای از مطلعین اقتصادی معتقدند که پس از خاتمه یافتن کار نفت ممکن است قیمت زمین در تهران نه تنها متوقف شود بلکه روز به روز هم تنزل کند. چون اولا عایدات نفت که به دست دولت میرسد قرار است تا آنجا که میسر باشد صرف برنامههای عمرانی شود و نگذارند که آن هم مثل رقم برجستهی بودجهی کشور خرج میز و صندلینشینهای دولت گردد. دیگر اینکه دولت تصمیم گرفته است علاوه بر زمینهایی که تاکنون به کارمندان خود داده است در چند نقطهی دیگر تهران هم زمین به کارمندان دولت بدهد و تا آنجا که ممکن باشد وسایل ساختمان هم در دسترس کسانی که زمین میگیرند بگذارد. برای افسران و درجهداران ارتش هم که خانه میسازند بالنتیجه هزاران خانواده که تاکنون اجارهنشین بودند شاید تا یکی دو سال دیگر صاحب خانهی شخصی شوند که این هم البته در قیمت زمین موثر خواهد بود.
ولی اینها همه در صورتی است که دولت بتواند عدهی زیادی از کسانی را که از شهرستانها به تهران هجوم آورده به شهرستانها برگرداند. اگر دولت به این کار موفق نشود معلوم نیست پیشبینیهایی که میشود چقدر عملی گردد و همین زمینها در تهران به چه صورتی درآید ولی مطلعین روی حرف صریح آقای ابتهاج مدیرعامل سازمان برنامه بیش از هر عامل دیگر حساب میکنند. آقای ابتهاج در مصاحبهی خود گفت: «متوجه باشید پولتان در معاملهی زمین بند نیفتد چون پس از خاتمهی کار نفت و دریافت کمکهایی که قرار است از طرف بانکهای بینالمللی داده شود و با اجرای برنامههای عمرانی که در نظر است شروع شود، قیمت زمین تنزل میکند.»