شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۲
۱۳ ذی القعده ۱۴۴۴
- Saturday 03 June 2023
  • ارتباط با انتخاب
  • |
  • پیوندها
  • |
  • آب و هوا
  • |
  • اوقات شرعی
  • |
  • مجله الکترونیک
  • |
  • نظرسنجی
  • صفحه نخست
  • سیاست
  • بین الملل
  • تاریخ
  • اقتصاد
  • اجتماع
  • فناوری
  • فرهنگ و هنر
  • حوادث
  • ورزش
  • خواندنی ها
  • سلامت
  • ویدیو
  • عکس
جستجو
ویدئو جدیدترین اخبار پربیننده ترین
لایو خبر عکس خواندنی ها اخبار ویژه
  • صفحه نخست
  • سیاست
  • بین الملل
  • تاریخ
  • اقتصاد
  • اجتماع
  • فناوری
  • فرهنگ و هنر
  • حوادث
  • ورزش
  • خواندنی ها
  • سلامت
  • ویدیو
  • عکس
  • درباره انتخاب
  • ارتباط با انتخاب
  • پیوندها
  • آب و هوا
  • اوقات شرعی
  • مجله الکترونیک
  • نظرسنجی
  • آرشیو
ویدیو / رئیس سازمان مالیاتی: اگر قانون مالیات بر عایدی سرمایه با تعدیل تورمی اجرایی شود، بی خاصیت می‌شود / مراجع نظارتی بالادستی جلوی بازدارندگی این قانون را نگیرند

ویدیو / رئیس سازمان مالیاتی: اگر قانون مالیات بر عایدی سرمایه با تعدیل تورمی اجرایی شود، بی خاصیت می‌شود / مراجع نظارتی بالادستی جلوی بازدارندگی این قانون را نگیرند

ویدیو / وحشت سرنشینان خودروها از تماشای تصاویر توفان شن در مصر

ویدیو / وحشت سرنشینان خودروها از تماشای تصاویر توفان شن در مصر

ویدیو / گل‌محمدی شایعات جدایی‌اش از پرسپولیس را قوت بخشید: شاید نیم‌فصل استراحت کنم یا در تیمی باشم که تنش کمتری داشته باشد

ویدیو / گل‌محمدی شایعات جدایی‌اش از پرسپولیس را قوت بخشید: شاید نیم‌فصل استراحت کنم یا در تیمی باشم که تنش کمتری داشته باشد

 تولد نخستین کره گورخر ایرانی در پارک ملی کویر

 تولد نخستین کره گورخر ایرانی در پارک ملی کویر

ویدیو / زمین‌خوردن بایدن در یک مراسم رسمی

ویدیو / زمین‌خوردن بایدن در یک مراسم رسمی

ویدیو / جنجال وسط کنسرت؛ لحظه جشن قهرمانی یک جیمی‌جامپ پرسپولیسی در کنسرت راغب

ویدیو / جنجال وسط کنسرت؛ لحظه جشن قهرمانی یک جیمی‌جامپ پرسپولیسی در کنسرت راغب

کد خبر: ۱۳۲۹۷۹
تاریخ انتشار: ۴۰ : ۱۶ - ۲۲ مهر ۱۳۹۲
صفحه نخست >> سیاست
پ

جایزه کدام فوتبالیست‌ها شیرخشک و شیر خرما بود؟

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

طنین فریاد ایران ایران، تمام فضای اردوگاه را فرا گرفته بود.بچه‌هایی که از لحظه آغاز اسارت تا آن وقت به سختی می‌توانستند حتی نام ایران را بر زبان جاری کنند اینک آزادانه فریاد می‌زدند و پیروزی و سربلندی کشورشان را طلب می‌کردند. هیچ کدام از سربازان بعثی هم نمی‌توانستند در این مورد اعتراضی بکنند.

جملات بالا بخشی از خاطرات سرهنگ آزاده حسین یاسینی است.

در ادامه این خاطره می‌خوانیم: در روزهای سخت و طاقت‌فرسای اسارت در اردوگاه رمادیه 19 تکریت، هر کدام از بچه‌ها سعی می‌کردند به نحوی خود را سرگرم کنند. گروهی کلاس‌های درسی تشکیل داده بودند، عده‌ای کارهای هنری انجام می دادند و بعضی دیگر هم به ورزش می‌پرداختند.

تعدادی از اسرا علاقه شدیدی به ورزش فوتبال داشتند اما به خاطر نداشتن توپ، امکان بازی کردن نبود. مدتی گذشت تا این که روزی یکی از اسرا با استفاده از لباس‌های کهنه و دوختن آنها به یکدیگر، توپی درست کرد و آن را در اختیار سایرین قرار داد. به این ترتیب، بازی فوتبال در سطح اردوگاه آغاز شد.

سربازان عراقی ابتدا با این کار مخالفت کردند اما وقتی با شور و اشتیاق بیش از حد اسرا مواجه شدند دست از مخالفت برداشتند و به تدریج چند عدد توپ هم در اختیار بچه‌ها قرار دادند. با ورود توپ، تیم‌های فوتبال یکی پس از دیگری تشکیل شد و چندی بعد یک دوره مسابقه در اردوگاه برگزار شد. هر روز ورزشکاران در قالب تیم‌های ورزشی با شور و حالی وصف ناشدنی در مسابقات شرکت می‌کردند و مسابقات را با توجه به نتایج به دست آمده تیم خود و سایرین دنبال می‌کردند.

بعضی از تیم‌ها از نتیجه راضی بودند و بعضی دیگر هم که نتایج قابل قبولی کسب نکرده بودند برای هرچه بهتر شدن کارشان، جلساتی تشکیل می‌دادند و ساعت‌ها به بحث و گفتگو می‌پرداختند.

در پایان هر فصل، تغییر باشگاه نیز بر اساس ضوابط خاصی صورت می‌گرفت. اخذ رضایتنامه از باشگاه سابق و کسب موافقت مسئولین باشگاه جدید از شرایط اصلی پذیرش بازیکنان به حساب می‌آمد. اگر هم بازیکنی بدون مجوز در تیمی بازی می‌کرد، خاطی محسوب شده و به مدت یک دوره از شرکت در مسابقات محروم می‌شد.

در پایان مسابقات هر فصل، جوایزی به تیم برتر تعلق می‌گرفت که این جوایز را معمولاً کارهای دستی خود بچه‌ها تشکیل می‌داد. به تیم‌هایی هم که مقام دوم و سوم را کسب می‌کردند، جوایزی مثل قوطی شیرخشک و شیره خرما تعلق می‌گرفت. آقای گل مسابقات نیز جایزه جداگانه‌ای دریافت می‌کرد اما در این بین آن چه که بیش از همه به حساسیت مسابقات می‌افزود، صعود تیمهای قوی‌تر به دسته اول و سقوط تیم‌های ضعیف به رده‌های پایین‌تر بود.

مدتی گذشت. سطح بازی‌ها نسبت به گذشته به مراتب بهتر شده بود. اشتیاق به حضور در مسابقات و رجزخوانی‌های معمول قبل از شروع هر بازی از شیرین‌ترین لحظات ایام اسارت به حساب می‌آمد. حضور بی‌شمار تماشاگران مشتاق نیز به بازی‌ها، گرمای خاصی می‌بخشید.

چند ماهی از شروع مسابقات گذشته بود. فرمانده اردوگاه که کیفیت بالای مسابقات بچه‌ها را مشاهده کرده بود از ما تقاضای انجام یک دیدار دوستانه کرد. ما هم که موقعیت را مناسب دیدیم درخواستش را پذیرفتیم و زمان برگزاری مسابقه را یک هفته بعد اعلام کردیم.

من که سمت مربیگری تیم را بر عهده داشتم پس از مشورت با سایرین تصمیم گرفتم که بهترین نفرات را انتخاب کنم تا بتوانیم با قدرت بیشتر در مقابل تیم متخب سربازان عراقی قرار بگیریم.

از همان روز، تمرینات سخت و فشرده بازیکنان ما آغاز شد. در خلال تمرینات، سربازان عراقی مرتب رجزخوانی می‌کردند و توان بالای تیمشان را به رخ اسرا می‌کشیدند اما بچه‌ها بدون توجه به آنها به کارشان ادامه می‌دادند به طوری که در پایان هفته، کاملاً آمادگی لازم را کسب کرده بودند. در طول این مدت هم گروهی از بچه‌ها، کارهای آماده‌سازی زمین را انجام دادند و آن را از هر جهت برای اجرای مسابقه مهیا کردند.

سرانجام روز موعود فرا رسید. آن روز در اردوگاه حال و هوای دیگری داشت. تمام اطراف زمین مملو از تماشاگران مشتاقی بود که بی‌صبرانه انتظار شروع بازی را می‌کشیدند. بازیکنان دو تیم هم درون زمین مشغول گرم کردن خود بودند. قبل از شروع بازی، فرمانده اردوگاه مرا مورد خطاب قرار داد و گفت: شرطی برای برگزاری این بازی دارید؟من که قبلاً با بچه‌ها در این مورد مشورت کرده بودم قاطعانه گفتم: بله. ما دو شرط داریم. اگر ما در این بازی شکست خوردیم حاضریم به تعداد بازیکنان حاضر در داخل زمین، اسرای جوان ما را تبعید و یا اعدام کنید اما اگر پیروز شدیم شما باید قول بدهید که به تعداد ما، اسرای پیر و ضعیف را آزاد کنید!

فرمانده اردوگاه که با شنیدن صحبت‌هایم یکه خورده بود، به زور لبخندی زد و گفت: یعنی شما تا این حد به تیم تان مطمئن هستید؟

در جوابش گفتم: به هر حال اول به خدا بعد هم به همت و تلاش بچه‌ها چشم دوخته‌ایم. همه سعی و تلاش‌مان را هم خواهیم کرد. تا خدا چه بخواهد.

فرمانده اردوگاه که توپ را در زیر پایش گرفته بود و آن را بین پاهایش اینطرف و آن طرف می‌کرد گفت:ما هم تمام تلاش‌مان را می‌کنیم اما هیچ یک از شروط شما را نمی‌پذیریم.

با سوت داور، مسابقه آغاز شد و هم زمان با آن فریاد ایران ایران، فضای اردوگاه را فراگرفت. سربازانی که کنار زمین ایستاده بودند هاج و واج به اسرا نگاه می‌کردند اما هیچ کاری از دست شان ساخته نبود.

در همان دقایق اول بازی در پی اشبتاه مدافعان، دو گل پیاپی وارد دروازه ایران شد و برای چند لحظه، فضای اردوگاه را در هاله‌ای از غم فرو برد. من که دیدم بچه‌ها با دریافت این دو گل، قافیه را باخته‌اند، خیلی سریع اقدام به تعویض کردم و دو یار تازه نفس را به میدان وارد کردم. بچه‌ها هم که تازه به خود آمده بودند با حرکات تند و تیزشان، بازیکنان عراقی را در لاک دفاعی فرو بردند. دوباره فریاد تشویق تماشاچیان اوج گرفت. بازی چنان جدی پیگیری می‌شد که برای چند لحظه فکر کردم بازی واقعی بین تیم‌های ملی دو کشور در جریان است.

حضور فرمانده اردوگاه و چند نفر از نگهبان‌ها که خیلی بچه‌ها را مورد آزار و اذیت قرار می‌دادند نیز گرمای خاصی به بازی بخشیده بود. هر وقت یکی از آنها نقش زمین می‌شد، صدای فریاد و شادی تماشاچیان بیشتر می‌شد.

بالاخره حملات پی در پی بچه‌ها در دقایق پایانی نیمه اول نتیجه داد و گل اول وارد دروازه حریف شد. چند لحظه بعد هم در حالی که هنوز تلخی گل اول از کام بازیکنان حریف نرفته بود، گل دوم به تور دروازه آنها دوخته شد.

صدای تشویق تماشاگران حتی برای لحظه‌ای قطع نمی‌شد. تعدادی از اسرای «اردوگاه پنج» که هیاهوی حاکم بر اردوگاه ما را شنیده بودند برای آگاهی از وضعیت به بالای پشت بام آمده بودند و وقتی متوجه موضوع شدند، هم صدا با سایر تماشاگران به تشویق تیم ایران پرداختند.

فرمانده ی اردوگاه و اعضای تیم منتخب سربازان که به شدت از وضع موجود عصبانی شده بودند، تمام تلاش خود را برای به ثمر رساندن گل برتری به کار بستند اما در همین بین، عیسی (گلزن شماره یک تیم) گل سوم را وارد دروازه حریف کرد. کار به همین جا خاتمه نیافت و لحظات بعد چهارمین گل نیز به سود تیم ایران رقم خورد.

با صدای سوت داور، نیمه اول خاتمه یافت. تماشاگرانی که از شدت خوشحالی سر از پا نمی‌شناختند بی‌اختیار به داخل زمین هجوم آوردند و همچون نگینی، بازیکنان را در بر گرفتند و همه با هم به طرف آسایشگاه شماره 2 به راه افتادند. در داخل آسایشگاه هر کس به نوعی از تلاش و زحمت بچه‌ها قدردانی می‌کرد. من که از نتیجه بدست آمده خیلی راضی بدم،نکات لازم را به تک تک اعضای تیم گوشزد کردم و نقاط ضعف دشمن را به آنها یادآور شدم. در پایان هم بعد از نوشیدن نوشابه‌ای که با ولخرجی فرمانده اردوگاه تهیه شده بود، خود را برای شروع نیمه دوم آماده ساختیم.

نیمه ی دوم آغاز شد. در همان دقایق اول به لحاظ خشونت بیش از حد بازیکنان حریف، یکی از آنها از داور مسابقه، کارت زرد دریافت کرد. عراقی‌ها که به کلی رشته کار را از دست داده بودند، گل‌های پنجم و ششم را نیز پذیرا شدند. فرمانده اردوگاه که جو حاکم بر اردوگاه را متشنج می‌دید با عصبانیت زمین را ترک کرد. یکی از بچه‌ها که نگرانی بیش از حد فرمانده اردوگاه را مشاهده کرد، فریاد زد و گفت: «طرف چهار صد تا نوشابه داده بود که در برابر تیم‌اش ببازید نه این که این طوری آبرویش را بریزید!»

فرمانده اردوگاه بدون اینکه نگاهی به پشت سرش بیندازد از اردوگاه خارج شد. با خروج او، شیرازه تیم عراق از هم پاشیده شد و بازی با همان نتیجه به پایان رسید. روز بعد یکی از بچه‌ها با خطی خوش در تابلوی اعلانات این جمله را نوشت: مسابقه مهیج فوتبال بین تیم ایران و عراق با نتیجه 6 بر 2 به سود تیم قهرمان ایران خاتمه یافت.

آن روز هر یک از اسرا که با سربازان عراقی برخورد می‌کردند با دو انگشت خود، علامت پیروزی ایران را به آنها نشان می‌دادند. وقتی این اخبار به گوش فرمانده اردوگاه رسید دستور تعطیلی تمام مسابقات را صادر و تمام توپ‌ها و وسایل ورزشی را نیز جمع آوری کرد. اما سربازان بی‌رحم عراقی به این کار بسنده نکردند و به بهانه‌های مختلف، اسرا را مورد آزار و اذیت قرار می‌دادند تا شاید به این ترتیب، تلخی شکست خود را فراموش کنند.

انتهای پیام

لینک کوتاه
ارسال به تلگرام
بازید از صفحه اول ارسال به دوستان نسخه چاپی
گزارش خطا
0
وب گردی
سرنوشت مادر بابک خرمدین چه شد؟

سرنوشت مادر بابک خرمدین چه شد؟

بریده شدن گلوی نوجوان ۱۶ ساله عمدی بود یا بر اثر تصادف؟

بریده شدن گلوی نوجوان ۱۶ ساله عمدی بود یا بر اثر تصادف؟

سرقت‌های سریالی باند «دو انگشتی» در ایستگاه آخر

سرقت‌های سریالی باند «دو انگشتی» در ایستگاه آخر

تتلو عاشق اجرا زنده در برج میلاد بود/ اگر جای او بودید، درباره بخش‌های دردناک زندگی‌تان صراحت به خرج می‌دادید یا پنهان کاری می‌کردید؟

تتلو عاشق اجرا زنده در برج میلاد بود/ اگر جای او بودید، درباره بخش‌های دردناک زندگی‌تان صراحت به خرج می‌دادید یا پنهان کاری می‌کردید؟

خانم مجری از آگهی بازرگانی تلویزیون سر درآورد!

خانم مجری از آگهی بازرگانی تلویزیون سر درآورد!

نظرات بینندگان
تصاویر
۱/۴
۱/۴
تصاویر: «جشنواره آدم‌برفی» بر فراز قله توچال

تصاویر: «جشنواره آدم‌برفی» بر فراز قله توچال

۲/۴
تصاویر: از قشلاق تا کوچ برای ییلاق عشایر لرستان

تصاویر: از قشلاق تا کوچ برای ییلاق عشایر لرستان

۳/۴
تصاویر: مسابقات شیرجه خیابانی

تصاویر: مسابقات شیرجه خیابانی

۴/۴
تصاویر: سی و سومین دوره مسابقات زیبایی اسب اصیل عرب

تصاویر: سی و سومین دوره مسابقات زیبایی اسب اصیل عرب

ببینید!

ویدیو / دیزاین مدرن میدان آزادی توسط هوش مصنوعی

ویدیو / قذافی با امام موسی صدر چه کرد؟ / قسمت اول

ویدیو / پادشاه اردن به پسر تازه دامادش «شمشیر هاشمی» هدیه داد

ویدیو / استقبال از حجاج ایرانی در عربستان

ویدیو / لحظه بالا بردن کاپ قهرمانی جام حذفی توسط امید عالیشاه و جشن قهرمانی پرسپولیسی‌ها

ویدیو / دور افتخار بیرانوند در ورزشگاه روی دوش بازیکنان

ویدیو / درگیری ساپینتو پس از اخراج از زمین با هواداران روی سکو

آرشیو
پربازدیدها
روز هفته ماه سال

پرویز پرستویی: آقای جبلی! قطع ارتباط هنرمندان با صداوسیما، بدین خاطر است که نمی‌خواهند قیافه‌ی شما را ببینند

پهپاد نظامی آمریکا که با هوش مصنوعی کنترل می‌شود، در آزمایش مجازی، اپراتور خود را کشت

شورای رقابت: خودروسازان باید خودروهای خود را با نرخ ما در سامانه یکپارچه عرضه کنند

فرمانده نیروی هوایی ارتش: به سوخو‌های جدید نیاز داریم، اما نمی‌دانیم کی وارد اسکادران ما می‌شود / سال گذشته ۳۰ فروند هواپیما را اورهال کردیم / در آینده از سایر پایگاه‌های زیرزمینی رونمایی می‌کنیم

پیشنهاد تیم عربستانی به بیرانوند

طرح فروش چانگان، ۲۶۰ میلیون بالاتر از نرخ شورای رقابت

عرضه خودرو‌های وارداتی در بازار، پس از ۴ سال کلید خورد

ویدیو / وحشت سرنشینان خودروها از تماشای تصاویر توفان شن در مصر

اطلاعیه مرزبانی سیستان و بلوچستان: مرزبانان‌هنگ مرزی زابل با افراد مسلح ناشناس که قصد ورود به خاک ایران را داشتند، در نقطه صفر مرزی درگیر شدند / مرزبانان با برتری آتش سنگین و تحمیل تلفات، خسارات جدی را به آنان وارد کردند

سخنان یک مقام ارشد نظامی امریکا درمورد ایران که اسرائیل را حیرت زده کرد / توانایی تهران برای تولید کلاهک اتمی و نصب آن بر روی موشک ظرف چند ماه / «یا ژنرال میلی اشتباه می‌کند یا ما در این مدت خواب بودیم»

رئیس‌ بانک مرکزی به آمریکا سفر کرد

کارمند هندی برای نجات موبایل آب مخزن سد را خالی کرد

ویدیو / حمله طالبان به پاسگاه مرزی ایران

پرویز پرستویی: آقای جبلی! قطع ارتباط هنرمندان با صداوسیما، بدین خاطر است که نمی‌خواهند قیافه‌ی شما را ببینند

پهپاد نظامی آمریکا که با هوش مصنوعی کنترل می‌شود، در آزمایش مجازی، اپراتور خود را کشت

ویدیو / اولین تصاویر از درگیری طالبان با مرزبانان ایرانی در مرز

روایتی از چگونگی شهادت ۵ مرزبان در سراوان/ نماینده مجلس: تروریست‌ها برجک را تخریب کردند / یک ساعت درگیر بودند / تروریست‌ها از مرزبانان خواسته بودند که تسلیم شوند، اما مرزبانان شهادت را بر تسلیم شدن ترجیح دادند / مشخص است که سرویس‌های بیگانه آن سوی مرز با گروهک تروریستی ارتباط تنگاتنگ داشتند

اطلاعیه مرزبانی سیستان و بلوچستان: مرزبانان‌هنگ مرزی زابل با افراد مسلح ناشناس که قصد ورود به خاک ایران را داشتند، در نقطه صفر مرزی درگیر شدند / مرزبانان با برتری آتش سنگین و تحمیل تلفات، خسارات جدی را به آنان وارد کردند

آغاز پرداخت مستمری اردیبهشت‌ماه بازنشستگان / اعمال افزایش حقوق‌ها و واریز مابه‌التفاوت فروردین

ویدیو / رونمایی از نخستین قطار هوایی با خط مغناطیسی معلق در چین

سخنان یک مقام ارشد نظامی امریکا درمورد ایران که اسرائیل را حیرت زده کرد / توانایی تهران برای تولید کلاهک اتمی و نصب آن بر روی موشک ظرف چند ماه / «یا ژنرال میلی اشتباه می‌کند یا ما در این مدت خواب بودیم»

رئیس‌ بانک مرکزی به آمریکا سفر کرد

نگاهی به سوابق دبیر جدید شورای عالی امنیت ملی / علی اکبر احمدیان، از دندانپزشکی تا ریاست مرکز راهبردی سپاه

انتشار فیش حقوقی ۱۰۶ میلیونی کارمند شهرداری تهران

دایی مهسا امینی: مهسا کاملاً سالم بود؛ بیماری قلبی مادرزادی او دروغ مطلق است

ویدیو / واکنش امیر قطر به برد ایران مقابل ولز

ویدیو / آزار و اذیت شیطانی دختر دانشجو توسط این ۵ آدم‌ربا

ساعت و تاریخ بازی ایران - آمریکا

ویدیویی که پلیس از مهسا امینی منتشر کرد

۱۲ حقیقت شگفت انگیز درباره قوم باستانی آزتک که ثابت می کند جلوتر از زمان خود بودند

بازگشت ملوانان ایرانی از جهنم یک کشور آفریقایی بعد از ۱۰ سال: غذا‎ فقط روزی یک وعده ذرت کوبیده بود و یک تُشک برای خوابیدن۶ مرد

ویدیوی کامل حادثه حمله به حرم شاهچراغ در ۴ آبان ۱۴۰۱ (۱۸+)

خواندنی ها
تاثیر عجیب جونگکوک کوچکترین عضو گروه بی تی اس در بازار / او هرچه دوست دارد نایاب می‌شود

تاثیر عجیب جونگکوک کوچکترین عضو گروه بی تی اس در بازار / او هرچه دوست دارد نایاب می‌شود

مطالعه جدید: سکته قلبی شش سال به سن مغز اضافه می‌کند

مطالعه جدید: سکته قلبی شش سال به سن مغز اضافه می‌کند

با توت‌عنخ‌آمون ملاقات کنید؛ بازسازی چهره فرعون جوان مصر پس از ۳۳۰۰ سال

با توت‌عنخ‌آمون ملاقات کنید؛ بازسازی چهره فرعون جوان مصر پس از ۳۳۰۰ سال

هجوم صدها تن در آمریکا برای تماشای جسد راهبه‌ای که پس از ۴ سال سالم باقی مانده است

هجوم صدها تن در آمریکا برای تماشای جسد راهبه‌ای که پس از ۴ سال سالم باقی مانده است

آخرین اخبار مهمترین عناوین روز

سازمان اداری و استخدامی: شناوری زمان شروع به کار ادارات در تهران لغو شد / ساعت آغاز به کار ادارات بدون استثنا ۶ صبح است

ورود سامانه بارشی به تهران/ افزایش دما تا سه‌شنبه

داوطلبان نمایندگی مجلس تا ۲۵ خرداد استعفا دهند / ثبت‌نام از ١٩ آذر

امام جمعه کرج: بعضی‌ها آرزو می‌کنند که نظام اسلامی نباشد، دنبال دموکراسی غربی هستند؛ این می‌شود کفران نعمت / کفران نعمت نشانه پستی و پلیدی شخص است / کفران نعمت که شود، بلا می‌آید / ولایت فقیه یکی از نعمت‌های معنوی خداوند به مردم است / کسانی که قسمتی از حکومت طاغوت را هم درک کرده باشند می‌فهمند که نظام اسلامی معنایش چیست

همتی خطاب به دولت: از مذاکرات چه خبر؟ / بعد از دیدارهای اخیر برنامه‌تان چیست؟ / شرط لازم اختیار است، شرط کافی برای استفاده از اختیار، شجاعت است

نشریه اسپانیایی: مسی سه‌شنبه به الهلال بله خواهد گفت

محسن رضایی: بخشی از نیاز بازار خودرو با واردات رفع می‌شود

اینفوگرافیک / امروز ۱۳ خرداد ۱۴۰۲ قیمت ها چقدر است؟

زن عنکبوتی هم می‌آید

آخرین آمار کرونا در ایران، ۱۳ خرداد ۱۴۰۲: فوت ۴ نفر در شبانه روز گذشته / شناسایی ۴۲ بیمار جدید

استقبال وزیر خارجه اتریش از دو زندانی تازه آزاد شده این کشور از ایران

اینفوگرافیک / امروز ۱۳ خرداد ۱۴۰۲ قیمت ها چقدر است؟

قیمت طلا و سکه، امروز ۱۳ خرداد ۱۴۰۲

قیمت دلار در مرکز مبادلات، امروز ۱۳ خرداد ۱۴۰۲

صدور هشدار سفر به ایران توسط باکو: شهروندان در صورت لزوم سفر به ایران، محتاط باشند

رئیس صنف جایگاه‌داران: بنزین سوپر در شهرستان‌ها کمیاب است/ کسری توزیع بنزین در جایگاه‌های مناطق گرمسیر

وضعیت جاده‌ها و راه‌ها، امروز ۱۳ خرداد ۱۴۰۲ / ترافیک نیمه سنگین در آزادراه تهران - شمال

وضعیت آب و هوا، امروز ۱۳ خرداد ۱۴۰۲ / وزش باد شدید همراه با رگبار و رعد و برق در شرق کشور

طرح فروش چانگان، ۲۶۰ میلیون بالاتر از نرخ شورای رقابت

محسن رضایی: اقتصاد ایران با دستور‌های اخیر رهبری ۲۰ سال جلو می‌افتد

لاوروف به امیرعبداللهیان: آماده ایم برای نهایی‌کردن سند همکاری‌های جامع بلندمدت دو کشور گفت‌وگوها را ادامه دهیم / توافق شد تیم حقوقی دو کشور در آینده نزدیک با یکدیگر دیدار کنند

افزایش شمار جان‌باختگان سانحه قطار در هند به ۲۸۸ نفر

وزارت نیرو: تابستان امسال دوشنبه‌ها از ساعت ۱۱ تا ۲۳ در شهرک‌های صنعتی قطعی برق خواهیم داشت

رئیس اتحادیه گوشت گوسفندی: فروش مغازه‌داران ۳۰ درصد کاهش یافته

وزیر خارجه عربستان: به‌زودی به تهران سفر می‌کنم / امیرعبداللهیان: از تسهیلات خوب عربستان برای حجاج ایرانی تشکر می‌کنیم

آمریکا شرکت ابرآروان،‌ ۲ مدیر و شرکت وابسته به این شرکت در امارات را تحریم کرد / واشنگتن: دلیل این تحریم، «سانسور اینترنت» در ایران است

آخرین آمار کرونا در ایران، ۱۲ خرداد ۱۴۰۲: فوت ۱ نفر در شبانه روز گذشته / شناسایی ۲۰ بیمار جدید

پرویز پرستویی: آقای جبلی! قطع ارتباط هنرمندان با صداوسیما، بدین خاطر است که نمی‌خواهند قیافه‌ی شما را ببینند

عمان میانجیگری در آزادی ۳ زندانی اروپایی در ایران را تایید کرد

جزئیات واگذاری زمین دولتی به خانوارهای دارای ۳ فرزند

دومین دیدار وزیران خارجه ایران و عربستان پس از توافق دو کشور / امیرعبداللهیان و بن فرحان در کیپ تاون ملاقات کردند

شورای رقابت: خودروسازان باید خودروهای خود را با نرخ ما در سامانه یکپارچه عرضه کنند

پلیس: اعضای باند ۱۵ نفره تولیدکننده محتوا‌های تصویری مروج بی حجابی در استان بوشهر دستگیر شدند / سر شاخه این باند، با ۳ سالن مد و زیبایی همکاری می‌کرد / این باند دارای فیلمبردار، عکاس، تدوین گر، طراح لباس، مزون و… بود

هواشناسی: تهران از امروز تا یکشنبه توفانی می‌شود

دارایی‌های اردوغان در روزنامه رسمی ترکیه منتشر شد: یک خانه در استانبول، یک قطعه زمین، یک خودروی برقی، ۸۶ هزار دلار دارایی و ۲۵۰ هزار دلار بدهی به برادرش

رئیس بانک مرکزی: امیدواریم امسال تورم در کانال ۳۰ درصد قرار بگیرد

وزیر اطلاعات: دشمن قطعاً به دنبال براندازی است؛ کوتاه هم نخواهد آمد

خطیب جمعه قم: از سعودی انتظار داریم نسبت به آزادی برخی جوانان دربند که برخلاف مصالح امت اسلام زندانی هستند، اقدام نماید

امام جمعه تبریز: قطعا با افزایش جمعیت، اقتصاد کشور رشد پیدا کرده و نخبه‌یابی زیادتر می‌شود

آرشیو
  • صفحه نخست
  • سیاست
  • بین الملل
  • تاریخ
  • اقتصاد
  • اجتماع
  • فناوری
  • فرهنگ و هنر
  • حوادث
  • ورزش
  • خواندنی ها
  • سلامت
  • ویدیو
  • عکس
  • درباره انتخاب
  • |
  • ارتباط با ما
  • |
  • پیوندها
  • |
  • آب و هوا
  • |
  • اوقات شرعی
  • |
  • مجله الکترونیکی
  • |
  • نظرسنجی
  • |
  • جستجو
  • |
  • آرشیو
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به انتخاب است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی و تولید : "ایران سامانه"
کد خبر: ۱۳۲۹۷۹
تاریخ انتشار: ۴۰ : ۱۶ - ۲۲ مهر ۱۳۹۲
صفحه نخست >> سیاست
پ

جایزه کدام فوتبالیست‌ها شیرخشک و شیر خرما بود؟

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

طنین فریاد ایران ایران، تمام فضای اردوگاه را فرا گرفته بود.بچه‌هایی که از لحظه آغاز اسارت تا آن وقت به سختی می‌توانستند حتی نام ایران را بر زبان جاری کنند اینک آزادانه فریاد می‌زدند و پیروزی و سربلندی کشورشان را طلب می‌کردند. هیچ کدام از سربازان بعثی هم نمی‌توانستند در این مورد اعتراضی بکنند.

جملات بالا بخشی از خاطرات سرهنگ آزاده حسین یاسینی است.

در ادامه این خاطره می‌خوانیم: در روزهای سخت و طاقت‌فرسای اسارت در اردوگاه رمادیه 19 تکریت، هر کدام از بچه‌ها سعی می‌کردند به نحوی خود را سرگرم کنند. گروهی کلاس‌های درسی تشکیل داده بودند، عده‌ای کارهای هنری انجام می دادند و بعضی دیگر هم به ورزش می‌پرداختند.

تعدادی از اسرا علاقه شدیدی به ورزش فوتبال داشتند اما به خاطر نداشتن توپ، امکان بازی کردن نبود. مدتی گذشت تا این که روزی یکی از اسرا با استفاده از لباس‌های کهنه و دوختن آنها به یکدیگر، توپی درست کرد و آن را در اختیار سایرین قرار داد. به این ترتیب، بازی فوتبال در سطح اردوگاه آغاز شد.

سربازان عراقی ابتدا با این کار مخالفت کردند اما وقتی با شور و اشتیاق بیش از حد اسرا مواجه شدند دست از مخالفت برداشتند و به تدریج چند عدد توپ هم در اختیار بچه‌ها قرار دادند. با ورود توپ، تیم‌های فوتبال یکی پس از دیگری تشکیل شد و چندی بعد یک دوره مسابقه در اردوگاه برگزار شد. هر روز ورزشکاران در قالب تیم‌های ورزشی با شور و حالی وصف ناشدنی در مسابقات شرکت می‌کردند و مسابقات را با توجه به نتایج به دست آمده تیم خود و سایرین دنبال می‌کردند.

بعضی از تیم‌ها از نتیجه راضی بودند و بعضی دیگر هم که نتایج قابل قبولی کسب نکرده بودند برای هرچه بهتر شدن کارشان، جلساتی تشکیل می‌دادند و ساعت‌ها به بحث و گفتگو می‌پرداختند.

در پایان هر فصل، تغییر باشگاه نیز بر اساس ضوابط خاصی صورت می‌گرفت. اخذ رضایتنامه از باشگاه سابق و کسب موافقت مسئولین باشگاه جدید از شرایط اصلی پذیرش بازیکنان به حساب می‌آمد. اگر هم بازیکنی بدون مجوز در تیمی بازی می‌کرد، خاطی محسوب شده و به مدت یک دوره از شرکت در مسابقات محروم می‌شد.

در پایان مسابقات هر فصل، جوایزی به تیم برتر تعلق می‌گرفت که این جوایز را معمولاً کارهای دستی خود بچه‌ها تشکیل می‌داد. به تیم‌هایی هم که مقام دوم و سوم را کسب می‌کردند، جوایزی مثل قوطی شیرخشک و شیره خرما تعلق می‌گرفت. آقای گل مسابقات نیز جایزه جداگانه‌ای دریافت می‌کرد اما در این بین آن چه که بیش از همه به حساسیت مسابقات می‌افزود، صعود تیمهای قوی‌تر به دسته اول و سقوط تیم‌های ضعیف به رده‌های پایین‌تر بود.

مدتی گذشت. سطح بازی‌ها نسبت به گذشته به مراتب بهتر شده بود. اشتیاق به حضور در مسابقات و رجزخوانی‌های معمول قبل از شروع هر بازی از شیرین‌ترین لحظات ایام اسارت به حساب می‌آمد. حضور بی‌شمار تماشاگران مشتاق نیز به بازی‌ها، گرمای خاصی می‌بخشید.

چند ماهی از شروع مسابقات گذشته بود. فرمانده اردوگاه که کیفیت بالای مسابقات بچه‌ها را مشاهده کرده بود از ما تقاضای انجام یک دیدار دوستانه کرد. ما هم که موقعیت را مناسب دیدیم درخواستش را پذیرفتیم و زمان برگزاری مسابقه را یک هفته بعد اعلام کردیم.

من که سمت مربیگری تیم را بر عهده داشتم پس از مشورت با سایرین تصمیم گرفتم که بهترین نفرات را انتخاب کنم تا بتوانیم با قدرت بیشتر در مقابل تیم متخب سربازان عراقی قرار بگیریم.

از همان روز، تمرینات سخت و فشرده بازیکنان ما آغاز شد. در خلال تمرینات، سربازان عراقی مرتب رجزخوانی می‌کردند و توان بالای تیمشان را به رخ اسرا می‌کشیدند اما بچه‌ها بدون توجه به آنها به کارشان ادامه می‌دادند به طوری که در پایان هفته، کاملاً آمادگی لازم را کسب کرده بودند. در طول این مدت هم گروهی از بچه‌ها، کارهای آماده‌سازی زمین را انجام دادند و آن را از هر جهت برای اجرای مسابقه مهیا کردند.

سرانجام روز موعود فرا رسید. آن روز در اردوگاه حال و هوای دیگری داشت. تمام اطراف زمین مملو از تماشاگران مشتاقی بود که بی‌صبرانه انتظار شروع بازی را می‌کشیدند. بازیکنان دو تیم هم درون زمین مشغول گرم کردن خود بودند. قبل از شروع بازی، فرمانده اردوگاه مرا مورد خطاب قرار داد و گفت: شرطی برای برگزاری این بازی دارید؟من که قبلاً با بچه‌ها در این مورد مشورت کرده بودم قاطعانه گفتم: بله. ما دو شرط داریم. اگر ما در این بازی شکست خوردیم حاضریم به تعداد بازیکنان حاضر در داخل زمین، اسرای جوان ما را تبعید و یا اعدام کنید اما اگر پیروز شدیم شما باید قول بدهید که به تعداد ما، اسرای پیر و ضعیف را آزاد کنید!

فرمانده اردوگاه که با شنیدن صحبت‌هایم یکه خورده بود، به زور لبخندی زد و گفت: یعنی شما تا این حد به تیم تان مطمئن هستید؟

در جوابش گفتم: به هر حال اول به خدا بعد هم به همت و تلاش بچه‌ها چشم دوخته‌ایم. همه سعی و تلاش‌مان را هم خواهیم کرد. تا خدا چه بخواهد.

فرمانده اردوگاه که توپ را در زیر پایش گرفته بود و آن را بین پاهایش اینطرف و آن طرف می‌کرد گفت:ما هم تمام تلاش‌مان را می‌کنیم اما هیچ یک از شروط شما را نمی‌پذیریم.

با سوت داور، مسابقه آغاز شد و هم زمان با آن فریاد ایران ایران، فضای اردوگاه را فراگرفت. سربازانی که کنار زمین ایستاده بودند هاج و واج به اسرا نگاه می‌کردند اما هیچ کاری از دست شان ساخته نبود.

در همان دقایق اول بازی در پی اشبتاه مدافعان، دو گل پیاپی وارد دروازه ایران شد و برای چند لحظه، فضای اردوگاه را در هاله‌ای از غم فرو برد. من که دیدم بچه‌ها با دریافت این دو گل، قافیه را باخته‌اند، خیلی سریع اقدام به تعویض کردم و دو یار تازه نفس را به میدان وارد کردم. بچه‌ها هم که تازه به خود آمده بودند با حرکات تند و تیزشان، بازیکنان عراقی را در لاک دفاعی فرو بردند. دوباره فریاد تشویق تماشاچیان اوج گرفت. بازی چنان جدی پیگیری می‌شد که برای چند لحظه فکر کردم بازی واقعی بین تیم‌های ملی دو کشور در جریان است.

حضور فرمانده اردوگاه و چند نفر از نگهبان‌ها که خیلی بچه‌ها را مورد آزار و اذیت قرار می‌دادند نیز گرمای خاصی به بازی بخشیده بود. هر وقت یکی از آنها نقش زمین می‌شد، صدای فریاد و شادی تماشاچیان بیشتر می‌شد.

بالاخره حملات پی در پی بچه‌ها در دقایق پایانی نیمه اول نتیجه داد و گل اول وارد دروازه حریف شد. چند لحظه بعد هم در حالی که هنوز تلخی گل اول از کام بازیکنان حریف نرفته بود، گل دوم به تور دروازه آنها دوخته شد.

صدای تشویق تماشاگران حتی برای لحظه‌ای قطع نمی‌شد. تعدادی از اسرای «اردوگاه پنج» که هیاهوی حاکم بر اردوگاه ما را شنیده بودند برای آگاهی از وضعیت به بالای پشت بام آمده بودند و وقتی متوجه موضوع شدند، هم صدا با سایر تماشاگران به تشویق تیم ایران پرداختند.

فرمانده ی اردوگاه و اعضای تیم منتخب سربازان که به شدت از وضع موجود عصبانی شده بودند، تمام تلاش خود را برای به ثمر رساندن گل برتری به کار بستند اما در همین بین، عیسی (گلزن شماره یک تیم) گل سوم را وارد دروازه حریف کرد. کار به همین جا خاتمه نیافت و لحظات بعد چهارمین گل نیز به سود تیم ایران رقم خورد.

با صدای سوت داور، نیمه اول خاتمه یافت. تماشاگرانی که از شدت خوشحالی سر از پا نمی‌شناختند بی‌اختیار به داخل زمین هجوم آوردند و همچون نگینی، بازیکنان را در بر گرفتند و همه با هم به طرف آسایشگاه شماره 2 به راه افتادند. در داخل آسایشگاه هر کس به نوعی از تلاش و زحمت بچه‌ها قدردانی می‌کرد. من که از نتیجه بدست آمده خیلی راضی بدم،نکات لازم را به تک تک اعضای تیم گوشزد کردم و نقاط ضعف دشمن را به آنها یادآور شدم. در پایان هم بعد از نوشیدن نوشابه‌ای که با ولخرجی فرمانده اردوگاه تهیه شده بود، خود را برای شروع نیمه دوم آماده ساختیم.

نیمه ی دوم آغاز شد. در همان دقایق اول به لحاظ خشونت بیش از حد بازیکنان حریف، یکی از آنها از داور مسابقه، کارت زرد دریافت کرد. عراقی‌ها که به کلی رشته کار را از دست داده بودند، گل‌های پنجم و ششم را نیز پذیرا شدند. فرمانده اردوگاه که جو حاکم بر اردوگاه را متشنج می‌دید با عصبانیت زمین را ترک کرد. یکی از بچه‌ها که نگرانی بیش از حد فرمانده اردوگاه را مشاهده کرد، فریاد زد و گفت: «طرف چهار صد تا نوشابه داده بود که در برابر تیم‌اش ببازید نه این که این طوری آبرویش را بریزید!»

فرمانده اردوگاه بدون اینکه نگاهی به پشت سرش بیندازد از اردوگاه خارج شد. با خروج او، شیرازه تیم عراق از هم پاشیده شد و بازی با همان نتیجه به پایان رسید. روز بعد یکی از بچه‌ها با خطی خوش در تابلوی اعلانات این جمله را نوشت: مسابقه مهیج فوتبال بین تیم ایران و عراق با نتیجه 6 بر 2 به سود تیم قهرمان ایران خاتمه یافت.

آن روز هر یک از اسرا که با سربازان عراقی برخورد می‌کردند با دو انگشت خود، علامت پیروزی ایران را به آنها نشان می‌دادند. وقتی این اخبار به گوش فرمانده اردوگاه رسید دستور تعطیلی تمام مسابقات را صادر و تمام توپ‌ها و وسایل ورزشی را نیز جمع آوری کرد. اما سربازان بی‌رحم عراقی به این کار بسنده نکردند و به بهانه‌های مختلف، اسرا را مورد آزار و اذیت قرار می‌دادند تا شاید به این ترتیب، تلخی شکست خود را فراموش کنند.

انتهای پیام

ارسال به تلگرام
  • صفحه نخست
  • سیاست
  • بین الملل
  • تاریخ
  • اقتصاد
  • اجتماع
  • فناوری
  • فرهنگ و هنر
  • حوادث
  • ورزش
  • خواندنی ها
  • سلامت
  • ویدیو
  • عکس
  • درباره انتخاب
  • |
  • ارتباط با ما
  • |
  • پیوندها
  • |
  • آب و هوا
  • |
  • اوقات شرعی
  • |
  • مجله الکترونیکی
  • |
  • نظرسنجی
  • |
  • جستجو
  • |
  • آرشیو
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به انتخاب است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی و تولید : "ایران سامانه"