arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۴۷۵۴
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۴۴ : ۰۸ - ۲۲ مرداد ۱۳۹۰

سرنوشت افیونی دختری در لباس پسرانه

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
یک دختر که به خاطر نداشتن سرپرست و درآمد از شدت فقر تصميم گرفت خود را به شكل پسر درآورد تا از گزندخطرات و آسيب‌ها در امان باشد و بتواند كار كند در دام بزرگ‌تري گرفتارشد.

به گزارش انتخاب؛ الهام، دختري 24 ساله است كه به جرم حمل و مصرف مواد در بازداشت پليس است.

وی در دايره مشاوره كلانتري 25 اصفهان انگيزه خود را از ارتكاب جرم چنين بيان مي‌كند: در يكي از شهرهاي جنوبي به همراه برادر و مادرم زندگي مي‌كردیم.

آخرين بچه خانواده هستم و برادران ديگرم غير از احمد كه از همه كوچك‌تر است ازدواج كرده و به خاطر فقر مالي رفت و آمد چنداني با ما ندارند و سرگرم زندگي خودشان هستند.پدرم چند سالي است مرده و احمد خرج زندگي من و مادر پيرم را تامين مي‌كرد تا اينكه احمد نيز بيمار شد و به علت فقر مالي و عدم درمان به‌موقع از دنيا رفت.

با رفتن احمد همه چيز طور ديگري رقم خورد و ما كه تنها بوديم تنهاتر شده و زندگي برايمان سخت‌تر از گذشته شد.الهام كه اشك در چشمانش حلقه زده بود، ادامه داد: كم‌كم پس‌اندازي كه حاصل زحمات كار‌گري احمد بود تمام شد‌، طوري كه ديگر هيچ‌گونه خرجي و درآمدي نداشتيم و كسي هم نبود كه به ما كمك كند.

الهام نفس عميقي كشيد و نگاهي به دستان دستبند زده‌اش كرد و گفت: اينجا بود كه تلاش كردم تا هرچه زودتر شغل مناسبي پيدا كنم و با درآمد آن به زندگيمان سر و ساماني دهم ولي متاسفانه به علت نداشتن تحصيلات كافي با بن بست مواجه شدم.

معمولا اكثر شغل‌ها متعلق به آقايان بود و اگر كسي شغلي به من پيشنهاد مي‌كرد چون دختر بودم به نوعي مي‌خواست از من سوء‌استفاده كنند.تمام افكارم شده بود پول؛ نمي‌‌دانستم چه آينده‌اي در انتظارم است نه سرپرستي نه حمايت‌كننده‌اي و نه دلخوشي‌ای كه به آن دل ببندم.

مدت زيادي به دنبال شغل مناسب گشتم اما به ناچار تصميم گرفتم براي كسب درآمد به شهر بزرگ‌تري مانند اصفهان بيايم تا شايد فرجي شود. ابتدا مادرم با آمدنم به اصفهان موافقت نمي‌كرد اما با گريه و زاري سرانجام رضايت او راكسب كردم و راهي ديار غربت شدم.

در اصفهان اقوام بسيار دوري داشتيم كه پيش آنان رفتم و سرنوشتم را براي آنان شرح دادم تا اينكه بتوانم با راهنمايي‌هاي آنان شغل مناسبي پيدا كنم. اما هر قدر گشتم بازهم با در بسته مواجه شدم تا اينكه تصميم گرفتم خودم را به شكل پسران درآورم تا از گزند خطرات و آسيب‌هاي احتمالي درامان باشم اما از بخت بدم در دام بزرگ‌تري چون اعتياد گرفتار شدم.

با اين تيپ با کسانی دوست شدم كه فروشنده مواد مخدر بودند آنها مي‌گفتند اگر براي ما كار كني مي‌تواني پول خوبي به جيب بزني من هم كه خيلي سختي كشيده بودم بدون فكر كردن قبول كردم. روزها گذشت نخستین درآمدم را براي مادرم پست كردم و برايش نامه‌اي نوشتم كه مادر جان نگران من نباش شغل مناسبي پيدا كرده‌ام كه درآمد خوبي دارد بزودي قول مي‌دهم زندگي‌مان سروسامان پيدا كند.

كنجكاوي‌هايم كار دستم داد و همين شد تا من هم شروع به مصرف مواد كردم اغلب در محفل‌هاي شبانه آنان تا صبح بيدار بودم و مواد مصرف مي‌كردم و فرداي آنروز را در خواب به سر مي‌بردم طوري شده بود که به جاي پول از آنان مواد مي‌گرفتم و گرنه از درد خماري هروئين مي‌مردم و اين باعث شد همان پول اول كه براي مادرم پست كردم پول آخر بشود.

الهام كه تا مقطع راهنمايي بيشتر درس نخوانده به خاطر بي‌پولي و فقر مالي مسير زندگي‌اش تغيير كرده و با مشكلات زيادي دست و پنجه نرم كرده، گفت: فقط براي مادر پيرم ناراحتم كه بيچاره از من هيچ خبري ندارد و فكر مي‌كند دخترش در حال كار كردن است.

الهام درباره دستگیری‌اش گفت: در پمپ‌بنزين در حال سوخت‌گيري بوديم كه پليس به ما مشكوك شد و مرا به همراه 38 گرم مواد مخدر از نوع شيشه و 9 گرم هروئين دستگير كرد. فرمانده انتظامي شهرستان اصفهان نيز در اين‌باره گفت: دختران و زنان بي‌سرپرست بيشتر از زنان ديگر در خط بزه‌ديدگي هستند و آسيب‌هاي زيادي آنان را دنبال مي‌كند كه يكي از آنان اعتياد است.

اعتياد ريشه بسياري از جرائم است و دختران و زنان معتاد در اين رابطه اغلب به جرائمي چون خودفروشي، روسپيگري، دزدي و... براي تهيه كردن مواد و خلاصي از درد خماري، دست مي‌زنند.

سرهنگ بختياري در پايان ابراز اميدواري كرد: با حمايت و تحت نظارت قرار دادن اين قشر آسيب‌پذير از جامعه مي‌توان از بسياري لغزش‌ها جلوگيري كرد و با آموزش خانواده‌ها در تحكيم بنيان خانواده مي‌توان افراد را در سيستم خانواده كنترل كرد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۹:۲۸ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۲
0
0
ابراز امیدواری حمایت و تحت نظارت قراردادن ؟؟؟ چه حرفهای قشنگی ولی چقدر دیر !!! شاید هم چقدر زود !!!
آزرمین
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۹:۳۲ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۲
0
3
همه میگن حمایت اما هیشکی این وظیفه رو به گردن نمی گیره.
نظرات بینندگان