پس از اینکه یغما گلرویی به عدم درج نامش در تیتراژ «قاتل اهلی» به عنوان ترانه سرا اعتراض کرد، پولاد کیمیایی با انتشار یادداشتی به تندی از منصور لشگری قوچانی تهیه کننده این فیلم سینمایی انتقاد کرد. امروز یغما گلرویی در مصاحبهای گفته پس از اینکه لشگری قوچانی صدای پولاد کیمیایی را به عنوان خواننده در فیلم «قاتل اهلی» شنید، نمایشی از غش و ضعف به راه انداخت و به پولاد کیمیایی گفت که تهیه کننده آلبوم خوانندگیات را بر عهده خواهم گرفت، اما حالا نظرش برگشته است.
یغما گلرویی درباره نحوه پیوستن خود به پروژه «قاتل اهلی» به ایلنا گفت: «من از میانهی فیلمبرداری به فیلم پیوستم. در شب جشن حافظ زندهیاد علی معلم با پولاد عزیز درباره فیلم گپ زدیم و آقای کیمیایی در همان اوایل مراسم بعد از پایین آمدن از روی سن به من گفتند با هم سر فیلمبرداری برویم و اتفاقا آقای محمود دولتآبادی هم با ما همراه بودند و من نخستین بار آقای قوچانی (تهیهکننده) را همانجا دیدم. آقای کیمیایی شرح کوتاهی از داستان فیلم را برایم تعریف کردند بعد فیلمنامه را هم به من دادند با توضیح اینکه پولاد قرار است نقش یک خواننده اجتماعی و معترض را در فیلم بازی کند و باید تا سه هفته بعد سه آهنگ آماده داشته باشد که آنها راروی صحنه با ارکستر اجرا کند. خب این کار، یعنی نوشتن و ساخت و ضبط سه آهنگ و تولید نسخه تصویری از آن با ارکستر در نگاه اول کمی سخت به نظر میآمد.»
این ترانه سرا درباره خوانندگی پولاد کیمیایی در فیلم «قاتل اهلی» میگوید: «خوشبختانه پولاد با موسیقی بیگانه نیست و نوازندهی پیانوست و مادری موزیسین داشته و در خانوادهای بالیده که موسیقی بخشی جدی از آن بوده همیشه. تمام اینها باعث میشد که کار راحتتر پیش برود اما بازهم پیشنهاد اول من این بود که به دلیل کمبود وقت، آهنگها با صدای آوازخوانی ضبط شوند و بعد پولاد رویشان لب بزند اما بعد به این نتیجه رسیدیم که این نوع کار از کیفیت و حقیقی بودن شخصیت خواننده کم میکند چون قرار بر این بود که پولاد معرف صدایی جدید و معترض در فیلم باشد. چند روزه متن ترانههای فیلم را آماده کردم و اشکان دباغ و امیر دانایی که به پیشنهاد و دعوت من به این پروژه پیوستند، شبانهروزی مشغول آماده کردن آهنگها شدند. پولاد هم انصافا در این زمان کم و حین بازی در دو فیلم همزمان وقت گذاشت و تمرین کرد و بعد از چند اجرا و همچنین کمکهای آقای کیمیایی که نوعی از خواندن را برای شخصیت خواننده پیسشنهاد کردند، درست یکی دو روز مانده به زمان فیلمبرداری صحنههای کنسرت، آهنگها اجرا و آماده شد.»
او درباره انتقاداتی که به خوانندگی پولاد کیمیایی میشود، معتقد است: «نه تنها من، بلکه همهی عوامل دخیل در کار هم معتقد بودند باتوجه به این زمان محدود کارهای خوبی با اجراهای قابل قبول تولید شده. یعنی اجراها در همان سطحی هستند که اغلب خوانندگان این روزها در کنسرتها اجرا میکنند و حتا از بعضیهاشان بهتر هم هست. حالا نام از خوانندهای نمیبرم تا اسباب دشمنی نشود. آن خیلیها هم که میفرمایید از سمت و جهتی خط میگرفتند تا خواندن پولاد را بکوبند حتی پیش از شنیدنش! درضمن این اتفاق اغلب برای بازیگرانی که به خواندن رو میآورند؛ میافتد که مخاطب بهشان گارد بگیرد و موضوع تازهای نیست و اصلا چه اهمیتی دارد.»
گلرویی در ادامه روایت جالبی را در مورد نظر منصورلشکری قوچانی درباره خوانندگی پولاد کیمیایی مطرح میکند و میگوید: « همین آقای تهیهکننده که این هفتهها مدام نفت روی آتش حواشی میریزد، بعد از شنیدن کارها با صدای پولاد، یک نمایش مبسوطی از غش و ضعف برای ما بازی کردند که وای پولاد چه کرده با خواندنش و من منقلب شدم و اصلا خودم تهیهکنندهی خواندنت میشم و ... حتی درجا یک قرارداد تنظیم کرد و برای ضبط آلبوم موسیقی هم با پولاد قرارداد بست! حالا اما متحول شدهاند و نظرشان برگشته. در هر حال سه شب تا صبح را هم در آمفیتیاتر برج آزادی بخش تصویری کنسرت را هم ضبط کردیم و نتیجه تا جایی که من در تدوین اولیه دیدم، کاملا باورپذیر شد.»
این ترانه سرا با تاکید بر این موضوع که هیچگاه بحث تغییر خواننده در این فیلم مطرح نشده بود، درباره اضافه شدن امیر عباس گلاب به فیلم «قاتل اهلی» گفت: «این هم از همان حواشیست که ساخته و پرداخته تهیهکننده است. ایشان چند ماه بعد با من تماس گرفتند و گفتند میخواهند برای تبلیغ بیشتر فیلم آهنگها را با صدای یک خواننده مطرح هم منتشر کنند. یعنی موضوع اصلا ربطی به عوض کردن صدای پولاد نداشت. جالب اینکه پیشنهاد اولیه ایشان حامد همایون و رضا گلزار بود!»
او در ادامه گفت: «فکر کنید «موسیقی فیلم مسعود کیمیایی با صدای حامد همایون» چه شود! در هر حال این پیشنهادشان از طرف من رد شد. بعدها «محسن چاوشی» را مطرح کردند که من پیشاپیش میدانستم «چاوشی» این کار را نخواهد کرد و بعد اسم «رستاک حلاج» مطرح شد و آخر کار «امیر عباس گلاب». دیدم بعد از پست گلایه من از حذف نام عوامل موسیقی در تیتراژ همین آقای تهیهکننده خبری را برای خبرگزاریها فرستادهاند که «آیا معرفی امیرعباس گلاب به تهیهکننده از جانب یغما گلرویی باعث این شده که او مغضوب کیمیایی قرار بگیرد؟» خبر هم ندارد که آن خبرنگارها خیلیهاشان از دوستان من هستند و آن دروغی که برخی قصد منتشر کردند را به همراه ویس برای من هم فروارد کردهاند. دوباره دارند سعی میکنند برخی با گلآلود کردن آب ماجرا را از گردن خود باز کنند و اینطور نشان بدهند که من مغضوب آقای کیمیایی هستم و ایشان نام مرا حذف کردهاند! اصلا شیوه آنها همین به جان هم انداختن عوامل بوده از ابتدای فیلم. من آقای گلاب را فقط به این عنوان که خواننده جوان پرطرفداریست، میشناختم و میشناسم و هنوز آهنگی از او را درست نشنیدهام که بخواهم به کسی معرفیاش کنم. خواهش میکنم این حرفم را به حساب غرور و منیت من نگذارید. من اغلب کارهایی که با ترانههای خودم منتشر شده را هم یکبار بیشتر گوش ندادهام چه برسد به کار دیگران. در کل زیاد این موسیقی –به خصوص موسیقی مجاز– را دنبال نمیکنم. در هر حال آقای تهیهکننده یک روز آمدند دنبال من که برویم استودیو و به استودیویی رفتیم و من آقای گلاب را برای بار اول و آخر همانجا دیدم که آمده بودند کارها را بخوانند و عکسی هم به یادگار گرفتیم. به سبک خودشان هم اجرا میکردند و اصلا نیازی به حضور من برای ضبط قطعاتی که قرار بود فقط جنبه تبلیغاتی داشته باشند، نبود و تا نیمهی یک کار را خوانده بودند که من از همه خداحافظی کردم و برگشتم و تمام کارها بدون وجود و نظارت من ضبط شدهاند آن هم به قصد پخش برای تبلیغ فیلم نه جایگزین صدای پولاد در فیلم شدن.»
او درباره علت انتشار قطعه «نسل من» با صدای خود توضیح داد: «ببینید وقتی در کلیپی که نیازی به مجوز هیچ کسی ندارد، به شکل سرخود نام عوامل را حذف میکنند و هیچ احترامی برای پدید آورنده قائل نیستند دیگر چه جای حرفی باقی میماند. باید با آنها مثل خودشان تا کرد. اپر ایشان را آزاد بگذارند بعید نیست فردا روزی آهنگها را با صدای آقای دوربینی یا حسین فسنقری هم منتشر کنند. چون هدف که دیده شدن به هر قیمتی باشد وسیله را برایشان توجیه میکند. تازه از آنجایی که وضغیت و مشکلات مالی این سالهای مرا شنده بودند به من پیشنهاد ده میلیون تومانی دادند که اسمم را به عنوان کارگردان بخش موسیقی بیاورند که نپذیرفتم. الان که فکر میکنم میبینم آن هم نقشه بوده تا در صورت تن دادنم بعد تمام کاسه کوزهها را سر من بشکنند و شانس آوزدم قبول نکردم.»
گلرویی تاکید میکند که هیچ مشکلی با پولاد و مسعود کیمیایی ندارد و تمامی انتقادات او معطوف به منصور لشکری قوچانی تهیه کننده «قاتل اهلی» است: «من با آقای کیمیایی چه مشکلی ممکن است داشته باشم؟! جز محبت و احترام متقابل چه چیزی دیدهام از ایشان، یا پولاد که بخواهم برنجم؟! مشکل دیگرانی هستند که جای اصلی خود قرار ندارند و میخواهند آن تصوری که خودشان از کارگردان و شاعر و غیره دارند را به خود او حقنه کنند. آقای کیمیایی بیشتر از عمر تهیهکننده؛ فیلم ساختهاند. فیلمهای این سالهایشان را عدهای دوست دارند و عدهای ندارند. این چه منطق معیوبیست که همچنان توقع «قیصر» ساختن از ایشان داشته باشیم؟ تهیهکننده هم اگر فیلمهای این سالهاشان را دوست نداشتند چرا سرمایهگذار فیلمشان شده که بعد بگوید از تدوین فیلم یک نسخه تهیهکننده داشته باشد و یک نسخه کارگردان؟ حرف به این نامربوطی تا حالا شنیدهاید؟ بدا به حال سینمایی که در آن هیچکس جای خودش نیست.»