arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۹۴۳۲
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۳۲ : ۱۸ - ۰۴ مهر ۱۳۹۰

رشیدپور: شما را به خدا، مشایی را به ما نچسبانید/ جیرانی در اندازه‌هایی نیست که حرف تعطیلی تلویزیون ما را مستقلاً زده باشد

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سایت قانون در گفتگو با رضا رشیدپور، مجری برنامه شبانگاهی شبكه ایرانیان، كه با مجوز در حال پخش برنامه از ایران است، برخی ابهامات در این زمینه را مطرح كرده است:

 -    سوال آخر را اول می‌پرسم، آیا تلویزیون ایرانیان متعلّق به آقای مشایی است؟
خیر، من چند روز پیش جلوی دوربین هم این مسئله را گفتم. گفتم آقا شما را به خدا این آقای مشایی را به ما نچسبانید. ما را هم به ایشان نچسبانید. ایرانیان یك كلمه ملی است، حالا آقای مشایی روی چند انجمن خودش اسم ایرانیان گذاشته است،‌ ربطی به تلویزیون ما ندارد.


-    مخاطب هدف شما كیست؟ قرار است رسانه‌ای برای ایرانیان خارج از كشور باشید یا مخاطب داخل كشور را هم هدفگذاری كرده‌اید؟
ما كاری به مخاطب داخل ایران نداریم. تعریف ما در این شبكه، قانون است. زمانی كه بر اساس قانون، استفاده از تجهیزات ماهواره‌ای در ایران،‌ ممنوع است، طبعاً هدفگذاری ما هم داخلی نیست. ما قرار است تصویر متفاوت‌تری از ایران ارائه كنیم. چون عموماً رسانه‌هایی كه به داخل ایران دسترسی دارند، رسانه‌های خبری با نگاه‌های سیاسی هستند. ما شبكه غیرمستقلی كه در ایران فعالانه كار غیرخبری و غیرسیاسی نداریم. عموماً شبكه‌ها نگاه سیاسی دارند و تصاویر خاصی از ایران منعكس می‌كنند. هدف ما این است كه به مردم دنیا تصویر متفاوتی از ایران نشان بدهیم و ثانیاً به ایرانی‌هایی كه در گوشه و كنار دنیا هستند، حس غرور ایرانی‌شان را بازگردانیم.
من خیلی از كشورهای دنیا را رفته‌ام و متاسفانه بعضی جاها دیده‌ام كه ایرانی‌ها خودشان را به ملیّت‌های دیگر معرفی می‌كنند، مثلاً در چین می‌گویند ما ایتالیایی هستیم، در دوبی می‌گویند كه ما تركیه‌ای هستم. این شكست فرهنگی خیلی بزرگی برای ایرانی‌ها در گوشه و كنار دنیاست. هدف ما این است كه غرور ایرانی را بازگردانیم؛‌ ما هر كجا هستیم، سر خود را بالا بگیریم و با افتخار بگوییم كه ایرانی هستیم.


-    ببینید قانون ممنوعیت ماهواره وجود دارد، اما استناد به این قانون و استنباط این نكته كه مردم به دلیل وجود این قانون، ماهواره نمی‌بینند كمی غیرواقع‌بینانه به نظر می‌رسد. آمار رسمی در این زمینه وجود دارد كه چند درصد مردم ماهواره دارند و ...، با این اوصاف، آیا واقعاً هیچ گوشه‌چشمی به داخل كشور ندارید؟
بخشی از آن به سلیقه و عقیده شخصی من بر می‌گردد. من شخصاً با قانون ممنوعیت ماهواره مخالفم و فكر می‌كنم ماجرایی كه در دهه 60 برای ویدئو اتفاق افتاد، در دهه 80 برای ماهواره هم خواهد افتاد. اما این نگاه شخصی من است، نگاه رسمی شبكه این نیست. نگاه رسمی شبكه كار كردن روی محمل قانونی است. به همین دلیل سایت اینترنتی شبكه را طوری تنظیم می‌كنیم كه حتی با اینترنت كم‌سرعت ایران هم تصاویر شبكه ما قابل دریافت باشد، زمانی كه این سامانه اینترنتی ما كامل راه‌اندازی شود، هدفگذاری‌های داخل ایران هم خواهیم داشت.‌ برای اینكه در آن صورت خیالمان بابت قانون راحت خواهد بود. امّا فعلاً تاكید می‌كنم، سیاست رسمی شبكه برای ایرانیان خارج از كشور است. حالا اگر عده‌ای در داخل كشور-مانند خانواده خود من كه ماهواره دارند- تماشا می‌كنند، ما به دیده منّت می‌پذیریم، اما سیاست شبكه در حال حاضر ایرانیان خارج از كشور است.


-      شفاف بگویم آقای رشیدپور، برخی معتقدند شبكه شما تمهیدی رسمی از سوی مراجع ذیصلاح است برای از رونق انداختن سكه برخی كانال‌های ماهواره‌ای، خواهش می‌كنم شما هم شفاف پاسخ دهید كه آیا شما قرار است مخاطب تلویزیون‌هایی همچون «من و تو» و «فارسی‌وان» را جذب كنید؟
من به طور شفاف نظرم را در مورد تلویزیون من و تو قبلاً گفته‌ام. گفته‌ام كه این تلویزیون الزاماً تلویزیون خبیثی نیست، تلویزیون زرنگی است. این رسانه از نیازهایی كه ما نتوانسته‌ایم برآورده كنیم، استفاده می‌كند، برنامه‌های حرفه‌ای می‌سازد. مثلاً در زمینه موسیقی یك برنامه خیلی شیك حرفه‌ای می‌سازد و مخاطب را جذب می‌كند. مستند‌های فوق‌العاده خوبی پخش می‌كند. به عنوان مثال من مستند‌های پیام اضطراری من و تو را حتما نگاه می‌كنم و همیشه افسوس می‌خورم كه چرا این مستند را شبكه سه تلویزیون خودمان نخریده است. چرا كه این مستند نه منع پخش دارد و نه مورد خاصی دارد، اتفاقاً‌ مستند فوق العاده‌ جذابی است. تلویزیون‌های داخلی ما وقتی می‌خواهند مستند بخرند، می‌روند بنجل‌ترین مستند موجود با كمترین قیمت ممكن را می‌خرند، كارهایی كه متعلق سال‌ها پیش است و هیچ جذابیتی برای بیننده ندارد.
من  هدفم این نیست كه با شبكه‌های ماهواره‌ای بجنگم، ‌رسانه عرصه رقابت هست، ‌اما عرصه جنگ نیست. من بله دوست دارم با «من و تو» رقابت كنم، «فارسی‌وان» را ریز می‌بینم و آن را تلویزیون كثیفی می‌دانم و هیچ لزومی برای رقابت با آن هم احساس نمی‌كنم،‌ ولی «من و تو» تو را دوست دارم،‌ تلویزیون باهوش و زرنگی است و شاید بخواهیم با او رقابت كنیم اما هدفمان از تاسیس این نیست كه بیاییم من و تو را منكوب كنیم. آن یك رسانه هستند، ما هم یك رسانه‌ایم. ما بچه‌های داخل ایرانیم و اگر خیلی عرضه داشته باشیم می‌آییم و برنامه خوب می‌سازیم، اما هدفمان این نیست كه «رو كم كنی» كار كنیم.


-    هویت رسانه خود را توضیح دهید، این تلویزیون در چه حیطه موضوعی كار خواهد كرد و اساساً به دنبال چیست؟
من به این سوال خیلی شفاف و عامیانه جواب می‌دهم. ببینید این تلویزیون نه برای این تاسیس شده كه ما به دروغ بگوییم فضایی آزادی در ایران خیلی گل و بلبلی است و نه قصد حضور در انتخابات مجلس یا ریاست جمهوری دارد. ما هیچ ربطی به فضاهای انتخاباتی نداریم. من به مردم هم قول می‌دهم؛ تا زمانی كه من در این شبكه هستم، این شبكه به هیچ وجه كار سیاسی نخواهد كرد. هر لحظه‌ای كه احساس كنم به نفع هر كسی مثلاً آقای احمدی‌نژاد،‌ آقای خاتمی یا هر كسی دیگری بخواهد قدم بردارد، این شبكه را با تمام زحماتی كه برایش كشیده‌ام ترك خواهم كرد. به همین خاطر تا زمانی كه من در این شبكه هستم اجازه نخواهم دادم كار سیاسی صورت بگیرد. این شبكه كاملاً شبكه LifeStyle است و هدفش امیدبخشی و نشاط و ارائه یك سری برنامه‌های متفاوت است.

 
خط قرمز‌های صداوسیما سلیقه‌ای است


-    كارهای كه در این تلویزیون انجام می‌شود را می‌توان در تلویزیون ایران هم انجام داد؟
اگر سلیقه‌ای برخورد نكنیم، بله می‌توان انجام داد. تلویزیون ما پر از خط قرمزهای سلیقه‌‌ای است. ما هیچ كار غیرقانونی در شبكه ایرانیان انجام نمی‌دهیم. عین همین كارها را می‌توان در شبكه‌های سراسری انجام داد، منتهی مدیران رسانه دولتی سلیقه‌ای برخورد می‌كنند و امكان انجام این كارها از بین می‌رود.


-    اما شما تصویر ساز و كنسرت پخش می‌كنید،‌ خود شما در برنامه پیراهن آستین‌كوتاه می‌پوشید...
هیچ قانونی در صداوسیما وجود ندارد كه شما نباید آستین‌كوتاه بپوشید،‌ یا قانونی وجود ندارد كه شما نباید ساز پخش كنید. اینها سلیقه‌های مدیران است كه بعد از سالها تكرار، به رویه تبدیل شده است. وگرنه شما در نظامنامه قانونی حراست سازمان صداوسیما، چنین مسائلی را نمی‌بینید.


-    صداوسیما نظامنامه حرفه‌ای دارد؟
یك سری اصول مدوّن، تحت عنوان اصول پرسنلی دارد، ‌اما چون به‌روز نشده، سلیقه‌های مدیران به تدریج در آن رسوب كرده و به رویه تبدیل شده است.


-    منظورم از نظامنامه‌ حرفه‌ای، سندی است كه در اكثر سازمان‌های رسانه‌ای معتبر و بزرگ دنیا وجود دارد و مثلاً اگر هم قرار باشد تصویر ساز پخش نشود،‌ در آن به طور شفاف اشاره شده و جایی برای تفاسیر سلیقه‌ای باقی نمانده است...
آقای لاریجانی زمانی كه نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری شده بود، در گفتگوی انتخاباتی خود، گفت: من هم نمی‌دانم كه باید آن را پخش كنم یا خیر. وقتی رئیس صداوسیما نمی‌داند، مشخص است كه وضعیت تهیه‌كنندگان به چه شكل خواهد بود.


-    یعنی واقعاً در این حد سلیقه‌‌ای است؟
بله، شما می‌توانید به تیزرهای تبلیغاتی آقای لاریجانی رجوع كنید. فكر می‌كنم آقای ملاقلی‌پور فیلم انتخاباتی ایشان را ساخته بود. در آن فیلم وقتی از او پرسیدند كه چرا هنگام ریاست بر سازمان ساز پخش نمی‌كردید، پاسخ دادند: من خودم هم نمی‌دانستم كه بالاخره باید پخش كنم یا نكنم.


-    واكنش‌های اهالی صداوسیما نسبت به تاسیس این تلویزیون و برنامه شما چگونه بوده است؟
یك سری واكنش‌ها رسمی است و در جلسات رسمی سازمان عنوان می‌شود و من هم از آنها خبر دارم،‌ كه شاید زیاد مثبت نباشند. اما به صراحت عرض می‌كنم و فایل ضبط شده صوتی هم دارم كه بیش از ده مدیر برجسته سازمان با من تماس گرفتند و موفقیت این برنامه را به شدت تبریك گفتند. تاكید می‌كنم بیش از ده مدیر عالی‌رتبه سازمان برای تبریك گفتن موفقیت این برنامه با من تماس گرفتند.


-    خب چرا دیدگاه رسمی مثبت نیست؟
به هر حال صداوسیما علاقمند هست كه انحصار برنامه‌های تلویزیونی را در اختیار خود داشته باشد. من به دوستان عرض می‌كنم كه دچار یك سوءتفاهم قانونی شده‌اند. ما نه می‌خواهیم انحصار پخش را از تلویزیون بگیریم و نه تلویزیون خصوصی هستیم. ما تلویزیون ثبت شده بین‌المللی هستیم، دفتر مركزی ما در آمریكاست. علاوه بر آن در مالزی، فرانسه ، امارات و لندن هم دفتر داریم. در كنار این دفاتر یك شعبه نمایندگی هم در تهران داریم.
در این شعبه نمایندگی ما موظف هستیم كه تمام قوانین جمهوری اسلامی را رعایت كنیم. در دفاتر دیگر اما اینگونه نیست، شاید ما برنامه ای بسازیم كه با قوانین داخل ایران منطبق نباشد. مثلا ممكن است در دفتر مالزی مجری بی‌حجاب جلوی دوربین بیاوریم، این مسئله به دفتر مالزی یا هر دفتر خارجی دیگری مربوط خواهد بود. امّا هر آنچه كه در تهران تولید می‌كنیم با قوانین جمهوری اسلامی منطبق است.


-    شما می‌گویید موضع‌گیری‌های رسمی مثبت نیست، اما بیش از 10 مدیر برجسته البته به صورت غیررسمی واكنش مثبتی نسبت به برنامه شما در شبكه ایرانیان نشان داده‌اند، این موضوعی است كه برخی منتقدان هم در مورد صداوسیما به آن اشاره می‌كنند، چرا اظهارنظر رسمی با مواضع غیررسمی افراد در این سازمان فاصله دارد؟
یكی از دلایل افت بیننده‌های سازمان صداوسیما، همین تفاوت سلیقه‌های شخصی افراد با سیاست‌های رسمی صداوسیماست. این دوگانگی حتی در مدیران عالی‌رتبه تلویزیون هم وجود دارد. مشخصاً من مدیر عالی‌رتبه‌ای را می‌توانم نام ببرم، اما چون ممكن است راضی نباشد نام نمی‌برم. ایشان چهار سال به انگلیس رفتند و در مركز اسلامی لندن كار كردند. از مدیران برجسته شبكه یك بودند و به شدت علاقه‌ داشتند كه در این شبكه، كنسرت‌های فاخر ضبط و پخش شود. یكی دوبار هم موفق شدند چنین كاری بكنند، امّا جلوی ایشان را گرفتند. بعد از این واقعه ایشان دچار افسردگی مقطعی شدند و به لندن رفتند، كه اخیراً گویا بازگشته‌اند. برنامه‌سازهای تلویزیون یا مدیران عالی‌رتبه این رسانه دچار دوگانگی سلیقه‌ای و رسمی هستند. سلیقه‌ خودشان چیزی می‌گوید، اما موازین رسمی چیز دیگری می‌گوید. همین دوگانگی را بیننده هم می‌فهمد، یعنی می‌فهمد كه اینها تكلیفشان با خودشان هم مشخص نیست. به همین خاطر خیلی وقت‌ها جذابیت لازم را نداریم و دچار افت می‌شویم.


-    برخی می‌گویند،‌ تفاوت در مواضع شخصی و كردار سازمانی افراد مختص صداوسیما نیست و اگر در حد تفاوت باشد پذیرفتنی است،‌ اما در مورد صداوسیما گاهی اوقات به نظر می‌رسد این تفاوت به شكاف یا حتی تعارض تبدیل شده، در این صورت تكلیف چیست؟
بله من هم قبول دارم. یك زمانی هست كه شما می‌گویید مثلاً من چلوكباب خیلی دوست دارم. اگر چلوكباب جلویت بگذارند و شما گرسنه باشی، خیلی با اشتها می‌خوری و لذت می‌بری. اما یك زمانی هست كه می‌گویی من از ماهی بدم می‌‌آید،‌ حتی اگر گرسنه باشم هم نهایتاً دو قاشق می‌توانم ماهی بخورم كه ضعف نكنم. این شكاف شدید بین سلیقه و مواضع سازمانی هم مثل همین چلوكباب و ماهی‌پلو می‌ماند. اگر طرف را به دنبال سوژه مورد علاقه‌اش بفرستیم، آن موقع تا خط مقدم هم می‌رود،‌ جلوی تفنگ هم می‌ایستد و گزارش مطلوب را تهیه می‌كند، ولی زمانی كه شما یك موضع سازمانی را دیكته می‌كنی،‌ می‌گویی بر اساس این موضع برو یك چیزی بساز و بیاور. آن موقع طرف هم یك سرهم‌بندی می‌كند تا رفع تكلیف شود و كار سازمانی مورد انتظار به انجام برسد.


-    در این فضا می‌توان انتظار خلاقیت داشت؟
بله، حالا اوضاع در این حد هم خراب نیست، بالاخره ما برنامه‌های پربیننده هم در سازمان تولید می‌كنیم. مثل برنامه‌ای كه آقای علیخانی ماه رمضان ساخته بود،‌ یا برنامه‌هایی كه فرزاد (حسنی) گاهاً در تلویزیون می‌سازد یا برنامه عادل فردوسی‌پور،‌ بالاخره بچه‌ها با تكیه بر دانش فردی و خلاقیت خودشان بعضی وقتها موفق عمل می‌كنند. منتهی سازمان این موفقیت را بلافاصله به نفع حساب بانكی خودش مصادره می‌كند. مثلاً می‌گوید كه شبكه 3 در جذب بیننده موفق بود، در حالی كه ‌عادل فردوسی‌پور در جذب بیننده موفق است نه شبكه سه تلویزیون. اینها خلاقیت‌های فردی بچه‌هاست كه سازمان را خیلی جاها نجات می‌دهد.

 
تلویزیون ایرانیان انتخاباتی نیست

 


-    از بحث اصلی فاصله نگیریم، نسبت شما با تلویزیون ایرانیان چیست؟
این جزء اسرار است.


-    شما گفتید تا زمانی كه در اینجا هستید اجازه نخواهید داد تلویزیون كار سیاسی كند،‌ شاید برای مخاطب جذاب باشد كه بدانید شما در این رسانه چه سمتی دارید كه اینگونه در موردش صحبت می‌كنید، آیا سهامدارید، ‌یا صرفاً برنامه‌سازی می‌كنید؟
اگر جذابیتش در همین حد كه چیزی ندانند باقی‌بماند، بهتر است.


-    خب از این سوال عبور می‌كنم، آقای رشیدپور، شما دیگر نمی‌خواهید به تلویزیون خودمان برگردید؟ به این دلیل می‌پرسم كه شاید این تلقی در برخی اذهان شكل گرفته باشد كه شما با حضور در یك كانال ماهواره‌ای، عطای حضور در صدا وسیما را به لقایش بخشیده‌اید...
اصلا اینطور نیست، به صراحت عرض می‌كنم كه طرح مجله «شب شما به خیر» با نام میز تهران حدوداً 8 ماه پیش به شبكه تهران، به مدیریت آقای «ناصر كریمان» ارائه شده و من هیچ جوابی نگرفتم. نظیر همین برنامه را می‌خواستم برای شبكه پنج تلویزیون ایران بسازم اما آنها هیچ جوابی ندادند. مدیر شبكه پنج هم فكر می‌كنم با ایسنا گفتگو كردند و فرمودند كه منعی برای اجرای من(رشیدپور) در تلویزیون وجود ندارد؛ منتهی من خودم هیچ طرحی به آنها نداده‌ام و یا هیچ تهیه‌كننده‌ای سراغ من نیامده است،‌ من از طریق رسانه شما می‌گویم كه من در طول سه سالی كه در تلویزیون نبودم، بیش از 300 پیشنهاد تلویزیونی را رد كردم. پیشنهاد سریال تلویزونی داشتم، مسابقه سینمایی كه شبكه چهار درحال حاضر پخش می كند، شبكه دو، برنامه راز شبكه چهار، صبح به خیر ایران در شبكه یك، برنامه شبانه شبكه پنج و ...، تهیه‌كننده‌هاشان سراغ من آمدند و اتفاقاً در خیلی از موارد من پذیرفته‌ام اما سازمان با حضور من مخالفت كرده است. بنابراین من از این دروغ خیلی بدم آمد. نخیر، از اجرای من ممانعت كردند و طرحی كه هشت ماه روی میزشان بود را حتی پاسخ منفی هم ندادند. بالاخره من هم كارم رسانه‌ است و باید یك محمل قانونی پیدا كنم، الحمدلله به تلویزیون بی‌بی‌سی كه نرفتم كار كنم. تلویزیونی كه در راستای قوانین كشورمان است، راه‌اندازی كرده‌ایم و با علاقه در آن كار می‌كنیم.


-    خب، حضور در این رسانه، شرایط را بدتر نخواهد كرد؟
صداوسیما هر موقع احساس كند كه به حضور من نیاز دارد،‌ من با آغوش باز می پذیرم. رسماً اعلام می‌كنم كه هر وقت احساس كنند كه من می‌توانم كمی بكنم، صداوسیما از طرف من ممنوع‌الكار نیست، بلكه از طرف صداوسیما رشیدپور ممنوع‌الكار است. هر وقت این مشكل آنها حل شود،‌ برای آنها برنامه می‌سازم و اجرا می‌كنم.


-    دلیل این ممنوع‌الكار بودن را خودتان می‌دانید؟
متاسفانه یكی از سیاست‌های گل‌آلود سازمان صداوسیما این است كه نه نامه رسمی برای ممنوع‌الكار بودن افراد وجود دارد و نه دلیلی ارائه می‌شود. اینگونه اتفاقات معمولاً به صورت پچ‌پچ‌های درگوشی در میان مدیران می‌پیچد. احتمالاً خیلی از مواقع هم دلیل آنها این است كه مثلاً فلانی پررو شده است،‌ فعلاً به او برنامه ندهیم. نه سندی دارند و نه نامه یا مدركی ارائه می‌كنند. من هم همیشه از این بابت گلایه‌مند بودم. لذا برای ممنوعیت كار من هم هیچ نامه رسمی وجود ندارد،‌ چیزی است كه مدیران می‌گویند و من‌هم نفهمیدم كه دلیل آن چیست.


-    چون بعد از آن برنامه مثلث‌شیشه‌ای كه قطع شد، شما باز هم اجرا داشتید...
بله،‌ من حتی بعد از حوادث انتخابات 88 هم دو ویژه‌برنامه مفصل برای تلویزیون ساختم. دو برنامه «روی ماه» برای عید فطر و «هشتمین عاشق» برای 8/8/88 كه دومی 12 ساعت برنامه زنده بود. نمی‌دانم مشكلشان با من چیست. من آدمی هستم كه بسیار سیاست علاقمندم،‌خط مشی سیاسی‌ام هم كاملاً مشخص است،‌ منتهی وقتی آنتن به عنوان امانت در اختیار من قرار می‌گیرد، هیچ وقت خط مشی سیاسی خودم را به برنامه سازی ربط نمی‌دهم. حالا دلیل این را كه چرا در ذهن آنها سوء تفاهم به وجود آمده،‌ نمی‌دانم.

 
محمد خاتمی را سیاستمدار محبوبی می‌دانم

 


-    داخل پرانتز یك سوال بپرسم، به آدم‌های محبوب سیاست اشاره كردید، این افراد برای شما چه كسانی هستند؟
من آقای محمد خاتمی را به شدت سیاستمدار محبوبی‌ می‌دانم. طیف اصلاح‌طلبان در ایران را چزء آدمهای باهوش می‌دانم. اصولگرایانی كه عاقلانه عمل می‌كنند همچون آقای علی‌مطهری و عماد افروغ جزء سیاستمداران محبوب من هستند. من به سیاست عملگرایانه نگاه می‌كنم،‌ هر چیزی كه به لحاظ منطقی نتیجه خوبی بدهد من با آن موافقم،‌ چه اصولگرا باشد،‌چه اصلاح‌طلب. خیلی از اصلاح‌طلبان هستند كه من آنها را نمی‌پسندم، خیلی از اصولگرایان هم هستند كه من از آن‌ها خوشم می‌آید.
-    به همان بحث ممنوع‌الكار بودن خودتان برگردیم،‌ یك سوال كلی برای خیلی‌ها وجود آمده كه آیا تلویزیون ایران با افرادی كه ستاره می‌شوند مشكل دارد، شما چه فكر می‌كنید؟
جامعه ایران،‌ جامعه نخبه‌كش و ستاره‌كشی است و صداوسیما هم بخشی از جامعه‌شناسی نخبه‌كشی را در وجود خودش پرورش داده است. ما ایرانی‌ها كلاً آدمهای ضد‌ستاره‌ای هستیم.


-    لطفاً به شكل اخص در مورد صداوسیما توضیح دهید.
نظر من این است كه برایند این خصلت ایرانی در سازمان صداوسیما هم وجود دارد. ما همه جای فرهنگمان خوب نیست. صحبت مدام از 2500 كردن دردی از ما دوا نمی‌كند. بخش‌هایی از فرهنگ ما مریض است. علی دایی در هر كجای دنیا بود، چندین مجسمه از او در شهرهای مختلف نصب می‌كردند، ولی ما در استادیوم‌ها به او فحش ناموسی می‌دهیم، ناصرحجازی هم همینطور. حتی با وجود تشییع جنازه باشكوهی كه برای او گرفتند،‌ ولی بی‌مهری‌ها هرگز جبران نشد. من حرف‌های دیگر استقلالی‌ها راجع به ناصر حجازی را هیچ وقت فراموش نمی‌كنم. در ورزشمان همین است، در سیاستمان همین است، در هنرمان همین است و .... یك شبه آدمها را بالا می‌بریم. شجریان را به خاطر اینكه گفته من صدای خس و خاشاكم اسطوره می‌كنیم، یعنی اینقدر هیجانی هستیم كه یك‌ شبه یك نفر را به بت تبدیل می‌كنیم، در حالی كه آقای شجریان فارغ از این مسائل سیاسی، بت هنری هستند. نیازی نبود كه ما یك موج سیاسی اینچنینی درست كنیم. از آن طرف علیرضا افتخاری را به این دلیل كه رئیس‌جمهور را بغل كرده،‌ به اسفل‌السافلین تبدیل می‌كنیم و با تریلی از رویش رد می‌شویم و می‌گوییم كه آقا تو اصلاً ... بیش نیستی. كلا ذات مردم ایران همین است،‌ آدمها را یك شبه بالا می‌برند و یك شبه از آن بالا بر زمین می‌كوبند. شما ببنید ما چقدر آدمهای سیاسی و مدیران درجه‌یك خود را سوزانده‌ایم. بنابراین همه‌جای كشور همین است و صداوسیما هم بخشی از كشور است.

 
دستمزد فردوسی‌پور یك و نیم میلیون نیست

 


-    خب اگر این یك رویه است،  چرا  مثلاً در مورد عادل فردوسی‌پوراین اتفاق نیفتاده است؟
اجازه بدهید در مورد این ماجرا حرف نزنم،‌ چون من یكبار حرف زدم و سوءتفاهم بزرگی به وجود آمد. در این حد می‌گویم كه من احساس می‌كنم كه مدیران فرهنگی از ایجاد حاشیه‌های كاذبی كه توجه بی‌خود به خودش جلب كند،‌ حمایت هم می‌كنند. شاید به همین خاطر است كه برنامه 90 اینقدر می‌تواند با تند و تیزی جلو برود و خط قرمزها را بشكند. به این نتیجه رسیدم كه شاید عده‌ای این جنجال‌ها را دوست دارند و حمایت می‌كنند.


-    راستی شما در برنامه خودتان در مورد دستمزد فردوسی پور صحبت كردید؟ ماجرا چه بود؟
بله، اوایل برنامه بود. من اعتقادم این بود كه حساب كتابی كه عادل فردوسی‌پور در نود كرد،‌ اولاً‌ ربطی به بیننده ندارد. ما مجاز نیستیم كه وقت برنامه را به این صرف كنیم كه حساب كتاب برنامه‌مان را به مردم توضیح دهیم، این حاشیه رفتن است. 90 كه می‌خواهد حاشیه‌های فوتبال را كم كند، نباید خودش نقض غرض و حاشیه‌سازی كند. دوماً اینكه اگر هم حساب كتاب می‌كنیم، من به شوخی عرض كردم كه دیگر درآمد تهیه‌كننده یك و نیم میلیون هم نیست، بالاخره ما هم در آن سازمان برنامه ساخته‌ایم. مسلماً یك و نیم میلیون نیست.


-    به شوخی گفتید یا جدا نظرتان همین است؟
بله الان هم به شوخی عرض می‌كنم. ببینید نه اینكه درآمدش 15 میلیارد باشد،‌ در آن برنامه هم گفتم، برای تهیه‌كننده یك برنامه اینچنینی در سازمان، حداقل ماهی 5-6 میلیون تومان درآمد وجود دارد، یعنی یك و نیم میلیون هم نیست. نه از این طرف بام بیفتیم نه از آن طرف آن. من حرفم این بود.


-    خب در جواب انتقاد اول، شاید بحث خبرسازان را پیش بكشند، مدتها بود كه در مورد فردوسی‌پور و دستمزدش حاشیه‌سازی و شیطنت می‌كردند، شاید این كار را در 90 كردند كه این حرف و حدیث‌ها یك بار برای همیشه تمام شود...
خیر،‌ جای آن در برنامه 90 نیست. آنتن باید به طور حرفه‌ای مورد استفاده قرار گیرد. آقای پورمحمدی یا آقای فردوسی‌پور می‌توانستند یك كنفرانس مطبوعاتی بگذارند،‌ حساب كتاب برنامه‌شان را كامل توضیح دهند. اینكه ما بیاییم وقت بیست میلیون بیننده را بگیریم و حساب كتاب برنامه را بگوییم به خاطر شیطنت 100 نفر درست نیست، خب آن تعداد محدود شیطنت كرده‌اند، آن 19 میلیون و 900 نفر كه گناهی ندارند، ما وقت آنها را بگیریم.


-    حالا كه به اینجا رسیدیم، دوست دارم نظرتان را در مورد اجرای فردوسی‌پور هم بدانم
فوق‌العاده سمپاتیك، باهوش و یك شومن بسیار درجه یك. من معتقدم كه شومن بودن الزاماً به فن بیان و میمك صورت نیست. ما شومن‌های درجه‌یكی در دنیا داریم كه نه خوشگل هستند و نه فن بیان خوب دارند. حالا عادل فردوسی‌پور كه چهره جذاب و صدای قشنگی هم دارد. به نظر من فوق‌العاده مجری و شومن موفقی است.

 
شب شما به خیر؛ برنامه‌ای كه قرار بود برای شبكه پنج ساخته شود

 


-    در مورد برنامه «شب شما به خیر» برایمان بگویید.
این برنامه یك مجله تلویزیونی كه قسمت‌های مختلفی دارد. از سیاست گرفته تا طنز و مستند در آن وجود دارد. هر چیزی كه احساس كنیم با ذائقه بیننده منطبق است،‌ شب‌ها در این برنامه پخش می‌كنیم.


-    سیاست هم جزء موضوعات هست؟
بله


-    اما شما گفتید كه این تلویزیون یك كانال LifeStyle است و غیرسیاسی خواهد بود...
من گفتم تلویزیون سیاسی نخواهد شد. اما سیاست یك بحث اجتماعی است. ما سیاست را از منظر جامعه نگاه می‌كنیم. همین پریشب داشتیم در مورد سه هزار میلیارد صحبت می‌كردیم كه با این پول در كشور چه كارهایی می‌شد انجام داد. ما به سیاست از منظر جامعه نگاه می‌كنیم، اما تلویزیون ما خط و ربط سیاسی ندارد.


- یعنی در سیاست‌ رسمی كشور، ورود پیدا نمی‌كنید و به شكل رسمی موضع نمی‌گیرید؟
اصلاً به لحاظ حرفه‌ای رسانه چنین حقی ندارد. اعلام موضع رسمی كار یك حزب است. منتهی چون ما در ایران فرهنگ تحزب نداریم، روزنامه‌ها اغلب به ارگان یك حزب تبدیل می‌شوند و تلویزیون‌ها نیز گاهی اوقات خودشان نقش حزب را بازی می‌كنند. رسانه باید مثل آینه باشد و هرچه كه اتفاق می‌افتد را منعكس كند، قرار نیست موضع بگیرد.


-    تخمینی از وضعیت و تعداد بیننده‌های برنامه‌تان دارید؟
ما هر شب نزدیك 1500 ایمیل داریم. بیش از 6-7 هزار پیامك داخل ایران داریم. حدود 500-600 تماس تلفنی با برنامه داریم. احساسمان این است كه این روند به شكل تصاعدی در حال رشد است. خوشحالیم و تشكر می‌كنیم.

 
با شبكه‌های برون‌مرزی صداوسیما رقابت می‌كنیم

 


-    تصویر یا دورنمایی از یك ماه یا دوماه آینده دارید، منظورم این است كه مثلاً می‌توانید در آینده رقیبی برای تلویزیون خودمان باشید یا خیر؟
ما همین الان هم رقیب هستیم،‌ منتهی حوزه رقابتمان خارج از كشور است. ما با شبكه‌های جام جم صداوسیما رقابت می‌كنیم.


-    منظورم بیننده‌های داخلی بود...
به بیننده داخلی كاری نداریم.


-    اما شما همین چند دقیقه پیش گفتید كه اگر بتوانید تلویزیون را بر روی اینترنت هم پخش كنید، برای داخل هم برنامه‌ریزی می‌كنید.
بله،‌ ما اگر از طریق اینترنت به صورت قانونی بتوانیم در داخل ایران پخش داشته باشیم،‌ مسلماً بیننده بسیار زیادی جذب خواهیم كرد.


-    در آن صورت به رقابت هم فكر خواهید كرد؟
بله صد درصد،‌ البته فقط رقابت سالم. ما مثل برنامه هفت نیستیم كه دیگران را ناجوانمردانه بزنیم. ما برنامه با كیفیت تولید می‌كنیم و بیننده را دعوت می‌كنیم تا برنامه خوبی ببینید.


-    مگر برنامه هفت چه اتفاقی افتاد؟
یكی از جنجال هفته قبل بود كه گفتند، مجوز تلویزیون ما باطل شده است. در حالی كه تنها یك حس رقابت الكی بود كه ما بیاییم چنین چیزی را در یك برنامه پربیننده بگوییم تا اینها را زده باشیم.


-    فكر می‌كنید این مسئله به برنامه هفت و آقای جیرانی برمی‌گشت یا...
مسلماً‌ آقای جیرانی در حد و اندازه‌هایی نیست كه این حرف را مستقلاً در آنتن زده باشد.


-    ساعت نزدیك به 2:30 نیمه شب است،‌ راستی شما چرا این وقت شب برنامه ضبط می‌كنید؟
زمان را باید تغییر دهیم، الان ما دچار نوعی فشردگی و به هم‌ریختگی زمانی هستیم. ولی كم كم سعی می‌كنیم آن را تغییر دهیم و بعد از ظهر برنامه را ضبط كنیم.


-    دوست دارم در پایان یك سوال غیرجدی از شما بپرسم، با توجه به اینكه بازی دربی هم اخیرا انجام شد، شاید برای مخاطبان قانون جذاب باشد كه بدانند رضا رشیدپور طرفدار پرسپولیس است یا استقلال.
پرسپولیسی هستم.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۳:۴۱ - ۱۳۹۰/۰۷/۰۵
4
3
رضا رشیدپور بعد از این همه حاشیه هنوز هم مرد درجه یک اجرا در ایران
نظرات بینندگان