قسمت یازدهم/جسورترین و شیرین ترین های هفته در "انتخاب"

سلام . دوستان و یاران بزرگوار ، ما یه مدتی تعطیلات تشریف داشتیم . جان ؟ شمال ؟نه بابا، خارج کشور ؟ نه بابا، شهرهای اطراف ؟ نه عزیز جان ، همین تهران بودیم ، دنبال جایی برای سرمایه گذاری این یارانه ها که ناگهان خبر رسید ، یه سه ماهی دست نزنیم تا قیمتها پایین بیاد! دو سه هفته ای هست برگشتیم سر کار ولی هر بار که خواستیم عرض ادبی کنیم و ترین های هفته رو از دید دیدنی خودمون ، خدمتتون معرفی کنیم ، هی یه اتفاقاتی می افته و ما تا میایم یکم به دوگوله فشار بیاریم در اون مورد چیزی بگیم ، یهو یه اتفاق جدید می افته و ... بله دیگه !!! از سفر هیئت 100 نفره به نیویورک تا بزرگ ترین اختلاس تاریخ ما از یه شعبه کوچولو موچولو تو خوزستان اونم به ارزش سه هزار میلیارد تومان ! ناقابل و جلوزدن قیمت تخم مرغ از مرغ ، همه و همه مسائلی بود که پیش اومد و ما که هنوز دنبال دلایل گران شدن سکه و اقدامات بانک مرکزی در این مورد.

به هر حال ، برعکس تمام مسئولین محترم که عذرخواهی تو دهنشون نمی چرخه ، به دلیل این تاخیر زمانی عذرخواهی می کنیم و به سرعت میریم سر اصل مطلب که البته نه جسارتی در اون دیده میشه و نه شیرینی ای ، بلکه تمام و کمال وقاحت و دزدی است : بزرگترین اختلاس ایران در بانک صادرات با همراهی بانک ملی و شاید چندتا بانک دیگه ، شایدم هیچکدام ، اصلاً به ماچه؟

البته ضمن تشکر از کاشفان این اختلاس بزرگ و بالاخص مدیر عامل بانک صادرات که همون موقع رو شدن ماجرا ، فرمودند ما می دونستیم و خودمون کشفش کردیم ، تشکر از ما لطفاً ! و رییس کل بانک مرکزی هم که گفت : خودمون کشفش کردیم. و وزیر اقتصاد هم که فرمودند: ما خودمون کشفش کردیم . خلاصه هرکس در این مورد صحبت کرد ، اول گفت ما خودمون کشفش کردیم. تو این مکاشفات یهو خبر اومد مدیرعامل بانک ملی رفتند خارجه برای مأموریت! بعد قرار شد ایشون برگردن ، وگرنه براشون بد تموم میشه ، تا همین جمعه قبل که قرار بود ایشون با بریتیش ایرویز تشریف بیارن و گارد تشریفات و خوشامد رفته بودند اونجا تا حضرت ایشان بیان و ایشون نیومد.

حالا بحث های اصلی این قضیه یه طرف ، اینکه با نیومدن ایشون یه صداهایی مبنی بر اینکه "کی بود ؟ کی بود؟ من نبودم " و پاسخ هایی با این مضمون که " خاوری بود که نیومد!" به گوش می رسد هم همون طرف . این البته یه هشدار بود ، نه بابا هشدار چیه ، ما عدد این حرفا نیستیم ، همینجوری بود محض اینکه دور هم باشیم.

و یک پیشنهاد برای افراد دخیل در این اختلاس بزرگ : " تشریف ببرید بانکهای دیگه ، حساب باز کنید تا در قرعه کشی آنها برنده بشید . شاید یه بخشی از پول ها برگرده . البته خرید ربع ، سس ، دستمال کاغذی ، پوشک و قس علی هذا نیز توصیه می گردد ، جهت شرکت در قرعه کشی." موفق باشید . 

اینم بخشی از مطالبی که تو این چند هفته خواستیم بگیم و نشد و بخشیشم سانسور کردیم.

سخنگوی محترم کمیسیون آموزش مجلس فرمودند مدارس پنجشنبه ها تعطیل نیستند ، و اتخاذ این تصمیم را حاصل چالش های فراروان مجلس و آموزش و پرورش دانستند . اما این باز بودن را با همان شیوه خانه – مدرسه ارزیابی کردند که اولیا در آن به راحتی به مدرسه بیایند و دانش آموزان هم به کلاس های فوق برنامه بپردازند . به هر حال نتیجه این چالش ها این شد که هرکاری هم بکنند پنجشنبه ها تعطیل نمی شود. 

یک روز پس از این چالش، جناب وزیر ( که همانا منتخب رئیس فعلی هستند برای ریاست بعدی ) فرمودند پنجشنبه ها تعطیل رسمی است!

حالا این همه چالش و جلسات میان مجلس و وزارت آموزش و پرورش که نتیجه اش باز بودن مدارس در آن روز پنجمین بود ، چقدر مهم بوده جای بسی تامل دارد . البته شاید عوامل معلوم الحال خواسته اند وقت کمیسیون آموزش مجلس و وزارت خانه رئیس بعد از این را بگیرند ،تا در این مباحث چالشی آنها با خیال راحت با عوامل استکباریشان فیلم تنبیه دانش آموزان را  تهیه و پخش کنند.

جناب حبیب خان کاشانی پس از هفته ها نتایج جالب توجه و اعتراض هواداران بالاخره تصمیم به ترک قرمزها گرفتند و در یک گزارش کار که نامش را استعفا گذاشته بودند از سمت خود استعفا دادند ، این خبر برای هواداران هی بدک نبود ، تا مدیر عامل جدید باشگاه تعیین و معرفی شد ( البته اینکه هواداران و فوتبالی ها چقدر در این انتخاب نقش داشتند که زیاد مهم نیست ) ، بله مدیر عامل جدید رئیس  فعلی ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت است که شاید به دلیل سرعت پایین گوش های راست و چپ به این تیم اضافه شد تا شاید سوخت مناسبی به این تیم تزریق کند. چرا که برخی بازیکنان در این ایام تا سوخت ( پول) نگیرند ، راه هم نمی روند چه برسد به اینکه بخواهند بدوند و از این سر زمین بروند آن سر زمین دنبال یه توپ گرد! به قرمز ها به بسیاری دلایل برای باخت در دربی گیر ندادیم ، افتاد؟؟؟؟

بله بعد از اینکه فهمیدیم برای تولید هر کیلو سیب زمینی 250 کیلوگرم ! آب لازم است ،  حالا یک نکته جالب تر اینکه هر 500سال یکبار دریاچه ارومیه خشک می شود بعد خودش بی خود و بی جهت دوباره پر آب می شود و باز ... و این اتفاق هر 500 سال تکرار می شود.

اما یه پیشنهاد : یه یکسالی آب مورد نیاز برای تولید سیب زمینی را به دریاچه ارومیه سرازیر کنیم و سیب زمینی را مانند سایر اقلام از کشور همیشه در صحنه ،چین وارد نماییم ، بعد می فهمیم این چین زیاد هم ناقلا نیست ، گاهی هم به فکر منافع ملی ما مانند پر کردن دریاچه ارومیه از آب است. البته در سالهای آتی با واردات صد درصدی تمام اقلام کشاورزی از چین می توانیم میزان آب دریاچه ها ، دریاها و حتی اقیانوس ها را هم در حد قابل قبولی افزایش دهیم و جهان را از مشکل کم آبی نجات دهیم. 

در خبرها آمده بود اولین تلفن همراه متعلق به ناصرالدین شاه بود . اصولاً ما ایرانی ها در بسیاری موارد اولین بودیم و گذشت زمان کم کم این مقام را به دومی ، سومی و حالا آخرین بهره مندان از تکنولوژی های روز مبدل کرده . البته یکی از دلایل همین عقب ماندن از تکنولوژی شاید همین جناب ناصرالدین شاه باشد که برای استفاده از تلفن یه بخش عظیمی زمین می داد به اجنبی ها و کشور را منقبض می کرد تا یک تلفن به فلان بانوی دربار بزند و بگوید : فی الحال چگونه اید ؟ 

جناب بقایی درمورد سفر نیویورک خاطرات جالبی بیان داشتند ، یک نمونه اینکه : "بقايي پيرامون استقبال از رييس جمهوري كشورمان در سازمان ملل نيز گفت: بعد از اتمام سخنراني و خروج احمدي نژاد از سالن مجمع، بسياري از هياتهاي خارجي و كاركنان سازمان ملل دور رييس جمهوري كشورمان را گرفتند و احمدي نژاد نيز به رغم ازدحام زيادي كه صورت گرفته بود با حوصله تمام با بسياري از آنان عكس يادگاري گرفت كه اين يكي از خاطرات جالب اين سفر بود." 

گویا آقایان بجای اینکه بنشینند و سخنان آقای احمدی نژاد را گوش کنند به فرموده ی جناب بقایی رفته بودند بیرون به صف ایستاده بودند برای عکس گرفتن با دکتر. منابع خبری "ترین" ها هم از طوطیان شکر شکن نیویورک خبرآورده اند که برای این منظور عزیزانی از همان آغاز سخنرانی در محوطه خارج از صحن عمومی و محل های خروج ازصحن اقدام به فروش بلیط برای عکس یادگاری می کردند. حالا فهمیدید چرا سالن خلوت بود ، هی با اون افکار پوسیده جریان سازی کنید و اذهان را مشوش. برید رد کارتون آقا ، حالا که معلوم شد علت چی بوده ، بازم حرف دارید؟

 رییس مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانه‌های دیجیتال گفت : تلفنهای گویای طالع بینی باید مجوز بگیرند.

ما که نفهمیدیم ، طالع بینی و جادو جنبل و فال قانونیه یانه ؟ اگر قانونیه ، پس چرا بنده خداها این جریان به اصطلاح انحرافی رو با این اوصاف می خوان مسخره کنن و از دایره بندازنشون بیرون ، اگر هم قانونی نیست و برای خالی کردن جیب مردمه که دیگه مجوز گرفتنش چیه؟ 

راستی اگر مجوز بدن ، طالع بینی و فال و رمل و اسطرلاب قیمتش بالاست،  پای کارت بانک ها تو این بخش باز میشه و ما نگرانیم که اینبار یکهویی! یه جادوگر بی تربیت ، بزنه یه مبلغ گنده ای رو اختلاس نه ، ببخشید ، با اجی مجی گم و گور بکنه ها!!!خوب این کشفم نمیشه . از ما گفتنبود. آقا با جادوگر جماعت نمیشه درافتاد . ول کنید واسه فال و طالع بینی و جادو جنبل مستقیم به جادوگر مربوطه مراجعه می کنیم ، لطفاً مجوز ندین ، با تشکر ! 

 آقا ما پس از هدفمند شدن و اینکه با این پول هایی که جمع کردیم فقط کارهای بزرگ اقتصادی انجام میدیم و برای خورد و خوراک در نوبت های صبحانه و ناهار ( شام نمی خوریم) تنها از تخم مرغ و نان و گاهاً پنیر بهره صدچندان می بریم ، پس از بازگشت به ترین ها ، رفتیم تخم مرغ بخریم ، یهو دیدیم قیمت یک شانه ی تخم مرغ بیش از 100 درصد افزایش یافته و ما که مثل همیشه یه 3000 تومانی در جیب شپش زدمان قرار داده بودیم ، ناگهان متوجه شدیم ( البته با نهیب جناب بقال محل) که : شده هشت تومن اخوی ! جان ؟ واسه یه شونه تخم مرغ باس8000 تومان بسلفی! بله دیگه مثل همیشه رکورد زدیم ، قیمت تخم مرغ از مرغ گرون تره . البته یه مسئولی یه جایی می گفت تو ترکیه ، بله ترکیه ، همین بغل گوشمون هر شونه دور و ور 2500 تومانه ، اما ما تا خواستیم وارد کنین اونام گرونش کردن! و ما فهمیدیم ، دوستان دلال داخلی تا از این بازار طلایی مطلع شدند ، رفتند این کشورهای اطراف ، تخم مرغ خریدند و تا دولت اومد به خودش بجنبه برای تعدیل قیمت ها دست به واردات بزنه ، اونا شدند فروشنده ی اونور اب و باز با قیمت بالا به ما فروختند و بازار هم شد همین ! 

اما ما که دیدیم سر برخی تولید کنندگان ممکنه بی کلاه بمونه توصیه می کنیم تمام محصولات و تولیداتی که تصویر زرده ، سفیده و یا تخم مرغ سالم روی آن نقش بسته هم سریعتر به همان نسبت افزایش یابد تا مصرف کنندگان محترم درهمین حالت شوک و فقط یکبار دچار شوک تخم مرغی شوند .

جناب ده نمکی در برنامه پارک ملت گفته است : نشریاتم را می بندند و با فیلم هایم هم که می دانید چه کردند. بعد فرمودند : خیلی از ایرانیان آمریکا با تیپ های آنچنانی رفتند و فیلم  اخراجی ها را دیدند و گفتند این دفاع مقدس ماست. یک روزنامه درپیت آمریکایی یک تیتری بزند از فیلم مورد علاقه شان ، کلی سر و صدا می کنند اما روزنامه  نیورک تایمز نوشت که اخراجی ها معادلات ما را بر هم ریخت.منظورشان این بود که اگر در ایران جنگ بشود همه می آیند و برداشت آنها که فکر می کردند اگر جنگی بشود کسی به جبهه نمی رود غلط بود.

حالا ما هیچی شما بگو تیپ های آنچنانی یعنی چه ؟ اگر آنچنانی است و آنچنانی بد است و آن آنچنانی ها چون از فیلم شما خوششان آمده ، خوب هستند و اگر بروند یک فیلم دیگر ببینند باز در زمره ی آنچنانی ها قرار می گیرند ، یعنی چه ؟ چرا بعضی از ما وقتی می خواهیم بگوییم اثر تولیدی ما مورد پذیرش عامه بده ، از این آنچنانی ها بهره می گیریم ؟ 

به هر جهت ما بابت اینکه کار اول ایشان کار خوبی بوده که حرفی نداریم ، ولی یکم درجه این اعتماد به نفس کاذب رو پایین بیاریم بد نیست و اینکه انتقادها معمولاً برای یک اثر نیست بلکه عموماً با آینده نظر دارد و کارهایی که قرار است بعد ها از یک کارگردان ، بازیگر یا تهیه کننده و سناریست به نمایش درآید ، کمی جلو تر هم ببینیم بد نیست! 

جناب آقای دکتر غیراز سخنرانی در مقر سازمان ملل ، کلی مصاحبه با رسانه های ینگه دنیا داشتند و سخنان جالبی هم بیان فرمودند. یکی از آنها تحلیل مهندسی ایشان از برخورد هواپیماها با برج های دوقلو بود ، ایشان فرمودند:  من مهندسم و می دانم برخوردهواپیماها باعث فروریختن برجهای دو قلو نشد . بله ! جان؟ هیچی آقا ! اِاِاِاِ اون چی بود؟

بگذریم. در جای دیگر ، یعنی مصاحبه ی دیگر ایشان از تمایل مردم ایالت های آمریکا به تجزیه از دولت مرکزی خبر دادند و در جایی دیگر از تجزیه کشورهای منطقه انتقاد کردند. ما نفهمیدیم تجزیه ، خوبه ؟ بده ؟ هیچکدام؟ برای آمریکا خوبه ؟ بعد رای گیری ای ، چیزی شده نتایجش رو مخفی دادند به مشاوران ایشون و حالا با این افشاگری همه چی لو رفته. خدا بداد مردم آمریکا برسه که با این افشا گری دولت به شدت با اونها دچار مشکل میشه.  ول کنید بابا ، بحث رو عوض کنیم ، چه خبر ، هوا چطوره ؟ جدی ؟! 

در برنامه دو هفته قبل نود، فردوسی پور که منتقد افراد معرفی شده در هیئت مدیره قرمز و آبی های پایتخت بود ، در این مورد با برخی نمایندگان که در لیست اعضای معرفی شده این هیئت مدیره قرار دارند سخن گفت . 

در بخش نخست آقای دهقان، نماینده مجلس و مجری سابق خبر ورزشی روی خط آمد و گفت: مثلاً آقای فرزونده ( که یکی از اعضای معرفی شده است ) در نهار خوری مجلس گفته که اصلا از ورزش خوشش نمی آید و روحش از انتخابش در هیات مدیره خبر نداشته است.

لحظاتی پس از این اظهارنظر، فرزونده معاون رییس جمهور روی خط تلفن برنامه "نود" آمد و گفت: متاسفانه آقای دهقان دروغ گفته و من اصلاً ایشان را ندیدم که بخواهم چنین حرفهایی بزنم!

باز آقای دهقان روی خط آمد و گفت : من از ایشون نشنیدم ، در نهار خوری گفتند ایشون گفته!

بعد مدیرعامل جدید قرمزها ، رویانیان ، روی خط آمد و با انتقاد از دهقان گفت : ایشان سابقه ورزشی ندارد / من برنامه شما را ( یعنی 90) ساعت 12 به بعد هر هفته نگاه می کنم / بازی رو زمین خاکی که نمیشه سابقه.

از دوباره آقای دهقان روی خط آمد و فرمود: من متاسفم برای آقای رویانیان / من فوق لیسانس ورزشی دارم / بازی ملی جوانان دارم و...

البته اگر فردوسی پور بحث را تمام نمی کرد ، احتمالاً جناب دهقان شال و کلاه می کردند و می رفتند تو برنامه و هی برای هرکس اعم از نماینده و مسئول ، اظهار تاسف می کردند و ... هیچی!

ما هم با توجه به اینکه منتقد اینگونه مطرح کردن خود در میان افکار عمومی هستیم ، از طرف آقای دهقان برای خودمان متاسفیم . این رو گفتیم مشمول ذمه نباشیم ، لااقل ایشون بدونند ما انتقاد کردیم ، جواب خودمونم دادیم!