arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۴۵۹۶۶
تعداد نظرات: ۸ نظر
تاریخ انتشار: ۰۲ : ۱۷ - ۱۰ آذر ۱۳۹۰

بهترين كارگردانان دنياي سينما از نگاه IMDB

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
«آكي‌را كوروساوا»، كارگردان، تهيه‌كننده و فيلم‌نامه‌نويس افسانه‌اي سينماي جهان به‌عنوان بهترين خالق فيلم‌هاي غيرانگليسي انتخاب شد.

به گزارش انتخاب به نقل از ایسنا، وب‌سايت سينمايي IMDB در گزارشي فهرست بهترين كارگردانان دنياي سينما كه خالق ماندگارترين فيلم‌هاي غيرانگليسي در تمام ادوار بوده‌اند را منتشر كرد كه غول ژاپني و افسانه‌اي سينما در رتبه اول ديده مي‌شود.

** «فدريكو فليني»، كارگردان نامدار ايتاليايي در رتبه دوم اين فهرست قرار دارد. وي از بزرگ‌ترين و مستعد‌ترين فيلم‌سازان دنياي سينما بود كه با فيلم‌هاي «جاده»، «هشت‌ونيم» و «زندگي شيرين» به اوج شهرت جهاني رسيد. در ميان تمامي كارگرداناني كه كسب اسكار را تجربه كرده‌اند، «فدريكو فليني» توانست چهاربار جايزه اسكار بهترين فيلم غيرانگليسي را كسب كند و از اين حيث همچنان ركورددار است. فليني در سال‌هاي ‌١٩٥٦ براي «جاده»، ‌١٩٥٧ براي «شب‌هاي كابيريا»، ‌١٩٦٣ براي «هشت‌ونيم» و در سال ‌١٩٧٤ براي «آماركورد» چهار اسكار بهترين فيلم غيرانگليسي را براي سينماي ايتاليا به‌همراه آورد.

فليني كه اولين‌بار در سال ‌١٩٥١ براي فيلم «شيخ سفيد» پشت صندلي كارگرداني نشست، امروزه الهام‌بخش كارگردانان بزرگ سيننماي جهان چون «امير كاستاريكا»، «ديويد لينچ»، «وودي آلن»، «پدرو آلمادوار»، «تيم برتون»، «مارتين اسكورسيزي» و «ديويد كراننبرگ» شده است.

** «اينگمار برگمن»، كارگردان صاحب‌نام سينماي سوئد در مكان سوم ديده مي‌شود. برگمن در طول سال‌ها فعاليت سينمايي در مجموع ‌‌٦٢ فيلم ساخت كه فيلم‌نامه بسياري از آنان را نيز خودش نوشته بود و علاوه‌ برآن كارگرداني ‌‌١٧٠ نمايش تئاتر از او يك چهره درخشان در عرصه اين هنر نمايشي ساخته بود.

وي براي اولين‌بار به صورت جدي در سال ‌‌١٩٤٤ با نگارش فيلم‌نامه‌ «شكنجه/جنون» وارد دنياي سينما شد و اولين فيلمش را يك سال بعد به‌نام «کريس» ساخت. اولين موفقيت بين‌المللي او در سال ‌‌١٩٥٥ با فيلم «لبخندهاي يك شب تابستاني» به دست آمد كه در جشنواره كن همان سال علاوه بر كسب جايزه بهترين اثر طنز شاعرانه، تا آستانه كسب نخل طلا نيز پيش رفت. اين كارگردان صاحب سبك سينماي جهان با ساخت سه‌گانه‌ «همچون يك آينه» (‌‌١٩٦١)، «چراغ زمستاني» (‌‌١٩٦٢) و «سكوت» (‌‌١٩٦٣) باورهاي مذهبي خود را به‌ تصوير كشيد.

بيشترين درخشش اينگمار در عرصه سينماي جهان مربوط به جشنواره معتبر كن است كه ركورد دست‌نيافتني برجاي گذاشت. او در سال ‌‌١٩٥٥ با فيلم «لبخندهاي يك شب تابستاني» جايزه بهترين طنز شاعرانه را كسب كرد. دو سال بعد با فيلم «مهر هفتم» جايزه ويژه هيأت داوران كن را گرفت كه البته با همين فيلم نامزد نخل طلا هم بود.

در سال ‌‌١٩٥٨ «برگمن» براي فيلم «آستانه زندگي» جايزه بهترين كارگرداني كن را دريافت كرد كه با همين فيلم تا آستانه كسب نخل طلا نيز رفت. در سال ‌‌١٩٦٠ براي فيلم «چشمه باكرگي» تقدير ويژه شد؛ در سال ‌‌١٩٧٢ با فيلم «فريادها و نجواها» جايزه بهترين دستاورد فني را از جشنواره كن به‌دست آورد و در سال ‌‌١٩٩٧ در مراسم ويژه بزرگداشت خود در كن، «نخل نخل‌ها» را به‌دست آورد.

** «فرانسوا تروفو»، كارگردان پرآوازه فرانسوي كه بهترين فيلم‌ساز تاريخ سينماي اين كشور محسوب مي‌شود، ديگر كارگردان برتر تاريخ سينما در خلق آثار غيرانگليسي است. وي از فيلم‌سازان و نظريه‌پردازان بزرگ سينما و از پيشگامان "موج نو" در سينماي فرانسه محسوب مي‌شد كه اولين اثر سينمايي وي بانام «چهارصد ضربه» جزو شاهکارهاي سينماي دنيا قرار دارد.

«تروفو» نويسنده فيلم‌نامه تمام فيلم‌هايي بود که خودش کارگرداني کرد. آثار او ترکيبي از کمدي، غم، ترديد و عشق بود. يکي از مضامين اصلي فيلم‌هاي «تروفو» زندگي خودش بود. از اين جهت پاره‌اي از آثارش فيلم‌هاي زندگي‌نامه‌اي محسوب مي‌شوند. از ديگر آثار سرشناس وي مي‌توان به «به پيانيست شليك كن»، «كودك وحشي» و «دو دختر انگليسي» اشاره كرد. تروفو در سال ‌١٩٧٣ براي فيلم «روز براي شب» نامزد جايزه اسكار بهترين كارگرداني و برنده جايزه بافتا شد، در سال ‌١٩٥٩ براي فيلم «چهارصد ضربه» بهترين كارگردان جشنواره كن شد و در سال ‌١٩٨١ با فيلم «آخرين مترو» جايزه سزار بهترين فيلم و كارگرداني را دريافت كرد.

** «پدرو آلمادوار»، كارگردان برجسته اسپانيايي نيز در اين فهرست حضور دارد. آلمادوار كه فيلم‌هايش از مقبوليت فراواني در آمريكا بهره مي‌برند، در آثارش از مشخصه‌هاي بارزي چون داستان‌سرايي پيچيده،‌ ترانه‌هاي عامه‌پسند، طنز، دكورهاي تاريك و فرهنگ پاپ استفاده مي‌كند. اين فيلم‌ساز سرشناس در دنياي سينمايي‌اش از كارگردانان نام‌داري چون «لوئيس بونوئل»، «آلفرد هيچكاك»، «اينگماربرگمن»، «فدريكو فليني» و الهام گرفته است. وي خالق آثار معروفي چون «چه‌ كرده‌ام كه شايسته اين باشم»، «زنان در آستانه فروپاشي عصبي»، «همه چيز درباره مادرم»، «با او حرف بزن»، «آغوش‌هاي شكسته» و «جسمي كه در آن زندگي مي‌كنيم» است.

«آكي‌را كوروساوا» كه در گزارش وب‌سايت IMDB به‌عنوان بهترين خالق فيلم‌هاي غيرانگليسي تمام ادوار سينما انتخاب شده است، متولد بيست‌وسوم مارس ‌١٩١٠ در حومه توكيو، پايتخت ژاپن در نوجواني در روزنامه‌هاي تندرو مقاله مي‌نوشت و هم‌زمان استعداد خود را در ادبيات و نقاشي دنبال مي‌كرد.

«كوروساوا» در سال ‌١٩٢٤ در يك استوديو فيلم‌سازي ژاپن به‌عنوان دستيار كارگردان مشغول به‌كار شد و اولين تجربه كارگرداني‌اش را با ساخت فيلم «سانشيرو سوگاتا» به‌دست آورد.

اگرچه فيلم‌هاي بعدي «كوروساوا» با نظارت شديد دولت زمان جنگ ژاپن ساخته شدند و اغلب موضوعات ملي‌گرايانه داشتند، با اين‌حال او در اولين فيلم خود پس از جنگ با نام «تاسفي براي نوجوانان‌مان نيست» به انتقاد از دولت ژاپن پرداخت.

«كوروساوا» فيلم‌هاي زيادي درباره ژاپن ساخت كه «فرشته مست» و «سگ ولگرد» از آن جمله‌اند. با اين‌حال شهرت جهاني اين كارگردان با ساخت فيلم «راشومون» به‌دست آمد كه با كسب شير طلايي جشنواره ونيز، توانست نامي براي خود در عرصه جهاني دست‌وپا كند.

تكنيك سينمايي «كوروساوا» در ساخت فيلم‌هايش منحصربه‌فرد بود و در دهه ‌٥٠ سبك جديدي از خود بدعت گذاشت. او عقيده داشت كارگذاشتن دوربين‌ها در فواصل دور از بازيگر، عملكرد آنان را بهتر خواهد كرد. او همچنين علاقه خاصي به استفاده از چند دوربين و ضبط يك صحنه از زواياي مختلف داشت.

ديگر شاخصه فيلم‌سازي «كوروساوا»، علاقه‌اش به استفاده از عناصر آب‌وهوا براي عمق بخشيدن به فضاي حاكم بر فيلم‌اش بود. سرما، مه، برف و باران در اغلب ساخته‌هاي او به چشم مي‌خوردند. ديگر رويكرد قابل توجه فيلم‌هاي «كوروساوا»، وسعت تأثيرهاي هنري اوست. بعضي از داستان‌هاي او اقتباس از آثار «ويليام شكسپير» هستند. براي مثال «آشوب» براساس «شاه لير» است و «سرير خون» براساس«مكبث» و «خواب بد» برگرفته از «هملت» هستند.

«كوروساوا» براي ساخت فيلم‌هايش از آثار ادبي روسيه نيز بهره گرفت، مانند «ابله» اثر «داستايوفسكي» و «در اعماق» نوشته‌ «ماكسيم گوركي». با اين‌حال رمان «مرگ ايوان ايليچ» نوشته «لئو تولستوي» بيش از همه او را تحت‌تأثير قرار مي‌داد.

با وجود اين‌كه بسياري از منتقدين ژاپني معتقدند كه كوروساوا «خيلي غربي» بود، اما او عميقا تحت‌تأثير فرهنگ ژاپن قرار داشت. فيلم «ريش قرمز» نقطه عطفي در كارنامه سينمايي او محسوب مي‌شود كه آخرين فيلم سياه و سفيد او نيز بود.

بعد از اقدام به خودكشي نافرجام، «كوروساوا» فيلم‌هاي ديگري ساخت و با وجود شهرت بين‌المللي، در داخل ژاپن كمتر استوديو فيلم‌سازي حاضر به حمايت مالي از پروژه‌هايش مي‌شد. فيلم «درسو اوزالا» كه اوايل قرن بيستم در صربستان در جماهير شوروي سابق ساخته شد، تنها فيلم «كوروساوا» بود كه در خارج از ژاپن و به زبان غيرژاپني ساخته شد. اين فيلم اسكار بهترين فيلم غيرانگليسي را براي او به‌همراه آورد.

پس از آن «كوروساوا» به‌همراه «جورج لوكاس» و «فرانسيس فورد كوپولا»، فيلم «كاگه‌ موشه» را ساختند كه اين فيلم موفق شد جايزه نخل طلاي جشنواره كن را در سال ‌١٩٨٠ به‌دست آورد.

اما بزرگ‌ترين پروژه فيلم‌سازي سال‌هاي پاياني اين كارگردان بي‌ترديد فيلم «آشوب» بود كه نسخه سينمايي از شاهكار «شاه لير» شكسپير محسوب مي‌شد. اين فيلم كه نامزدي بهترين كارگرداني اسكار را براي «كوروساوا» به‌همراه آورد، بيش از يك دهه جلب حمايت مالي آن به‌طول انجاميد كه امروزه به گفته بسياري از منتقدان، آخرين شاهكار «كوروساوا» به‌شمار مي‌آيد.

او در دهه ‌٩٠ سه فيلم ديگر ساخت كه شخصي‌تر از ديگر آثار قبلي او بودند. فيلم «روياها» كه براساس يك‌سري توصيف‌ها براساس روياهاي اوست، فيلم «هيجان در اوت» كه خاطرات او درباره بمباران اتمي ناكازاگي است و آخرين فيلم او با نام «مادادايو» كه داستان يك معلم بازنشسته و دانش‌آموزان سابق او است.

«كوروساوا» روز ششم سپتامبر ‌١٩٩٨ در سن ‌٨٨ سالگي بر اثر سكته مغزي در توكيو درگذشت. پس از مرگ او، آخرين پروژه‌اش با نام «پس از باران» توسط نزديك‌ترين دوست‌اش «تاكاشي كونيرو» ساخته شد.

كوروساوا طي چند دهه فيلم‌سازي موفق شد جوايز معتبري از جشنواره‌هاي بين‌المللي به‌دست آورد كه بخشي از آنها عبارتند از:

* جايزه اسكار بهترين فيلم غيرانگليسي در سال ‌١٩٥١ براي «راشامون»

* جايزه اسكار بهترين فيلم غيرانگليسي در سال ‌١٩٧٥ براي «درسو اوزالا»

* جايزه افتخاري آكادمي اسكار براي يك عمر دستاورد سينمايي در سال ‌١٩٩٠

* جايزه بهترين فيلم خارجي جوايز بافتا در سال ‌١٩٨٧ براي «آشوب»

* جايزه خرس نقره‌اي بهترين كارگرداني جشنواره برلين در سال ‌١٩٥٩ براي «دژ پنهان»

* نخل طلاي جشنواره كن در سال ‌١٩٨٠ براي «كاگه‌موشه»

* جايزه بهترين فيلم خارجي جوايز سزار فرانسه در سال ‌١٩٨١ براي «كاگه‌موشه»

* شير طلايي افتخاري جشنواره ونيز در سال ‌١٩٨٢

* شير نقره‌اي جشنواره ونيز در سال ‌١٩٥٤ براي «هفت سامورايي»

* شير طلاي جشنواره ونيز در سال ‌١٩٥١ براي «راشامون»
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۸
در انتظار بررسی: ۵
غیر قابل انتشار: ۲
ناشناس
|
United States
|
۱۷:۳۹ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۰
9
163
پس آقای ده نمکی چی میشه!!!!!!!!!!!!
پاسخ ها
شریف
| Iran, Islamic Republic of |
۱۹:۰۴ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۰
هیچی آقای ده نمکی فیلمهایی میسازه که فتنه گرها رو میسوزونه و دل مردم رو شاد میکنه
ناشناس
| United States |
۱۹:۳۹ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۰
آقای شریف اول واژه مردم رو پیش خودت معنی کن بعد نظر بده
ناشناس
|
Germany
|
۱۹:۰۱ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۰
24
91
آقا اين ظلمه . بهترين فيلم تاريخ سينما ، فيلم اجراجيها ست كه هشت طلاي نخل و صنوبر و كاج و غيره را گرفته است . تازه اسكار هم گرفت ده نمكي خودش قبول نكرد .
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۹:۰۶ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۰
9
39
پس آقای ده نمکی چی میشه!!!!!!!!!!!!

اسمش هست ببین گذاشتن پشت اسم آقای اصغرفرهادی ندیدی اخوی
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۰۹ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۱
0
4
خواهشمند است در این گونه خبرها لینک مستقیم را نیز قرار دهید.
با سپاس
sohabshahamati
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۱:۵۲ - ۱۳۹۱/۰۱/۱۳
1
1
به نظر بنده کوین کاستنر
حسین
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۳:۵۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۲۰
0
0
بروسلی م بود او الگو بیشتر فیلم سازان هالیوود است هالیوودی ها از سبک بروسلی برای ساخت فیلم های بزن بزن استفاده میکنند
نظرات بینندگان