گل به خودی زنوزی به تراکتور

سید مهدی فاطمی: کافیست تنها دو هفته به عقب برگردیم تا تبریز و فوتبال دوستانش را سرمست از بردهای پیاپی و کلین شیت‌های فروزان، امیدوار به فتح نوبرانه لیگ برتر ببینیم!

اما امروز و پس از دو شکست تلخی که نصیب شاگردان لیکنز شد حتی خوشبین ترین هواداران تراکتورسازی هم با قاطعیت از قهرمانی این تیم حرف نمی‌زنند چرا که می‌دانند رسیدنشان به صدر جدول سخت تر از هر زمان دیگری شده است.

فاصله دو امتیازی سرخپوشان دیار ستارخان با پرسپولیس این امید را به آنها می‌داد تا با برد احتمالی دیدار رو در رو با حریف در تبریز جایشان را با رقیب عوض کرده نهایتا به قهرمانی دست یابند اما شکست دور از انتظار مقابل سپیدرود در رشت، همه رشته‌هایشان را پنبه کرد!

ناتوانی مدیران این تبم در مدیریت بحران خود خواسته ای که بیشتر حاصل اشتباه و بی‌تدبیری شان بود که از این تیم مدعی قهرمانی، مجموعه ای پر حاشیه و ملتهب ساخت.

شکست ناباورانه برابر پیکان در استادیوم یادگار امام آب سردی بر رویاهای بلندپروازنه هواداران تراکتور بود که نه تنها قهرمانی، حتی کسب سهمیه آسیا را نیز با تردید و اما و اگر مواجه کرد.

زنوزی مالک متمول تراکتورسازی که با خریدهای پر سرو صدا و صرف هزینه های ارزی و ریالی فراوان به اصطلاح با توپ پر به میدان آمده بود حالا باید متوجه شده باشد که پر شورها سند مصونیت هیچ شخص و گروهی را امضا نمیکنند! صندلی هایی که در یادگار امام توسط تماشاگران خشمگین تبریزی به سمت او پرتاب شد و یا کشیده ای که به صورت مسعود شجاعی نواخته شد صرف نظر از اینکه عملی ناشایست و مغایر با روح ورزش و جوانمردی بوده است این پیام را داشت که طرفداران تراکتور در برابر کمکاری و بی تدبیری هیچ کس ساکت نخواهند ماند! بد نیست بدانید که این هواداران همانهایی که هستند که از اولین سال حضور دوباره در لیگ برتر فرهنگ شکست پذیری و تشویق تیم بازنده را رواج دادند. در طول یک دهه گذشته بارها شاهد بوده ایم که بعد از دریافت گل با شعار «عیبی یوخ» از تیمشان حمایت کرده و کمتر دیده ایم که در برابر شکستها اینگونه لجام گسیخته و خشمگین بوده باشند

اما چه بر آنها رفته است که عنان از کف داده و زمین و زمان را به هم دوخته اند؟ پاسخ را می توان در تصمیمات عجیب مرد همه کاره این تیم یافت. او ابتدا جان توشاک معروف را آورد بازیکنانی مثل آنتونی استوکس و اروین و سوگیتا را جذب کرد. سه کاپیتان تیم ملی را نه از تیمهای داخلی که از آنسوی مرزها به تیمش اضافه کرده تا ظاهری کهکشانی به خود گیرند تا به امروز بارها و بارها مدیرعامل تیمش را تغییر داده و این تغییرات حتی ارکان پایین تر باشگاه را هم شامل شده است. توشاک رفت، تقوی مرد شماره یک نیمکت شد و این تیم که فصل را با شکست و ناکامی شروع کرده بود را به جمع بالا نشینان آورد. تقوی رفت و لیکنز آمد و تا یک قدمی صدر هم رسید اما عدم اداره مناسب تیم تنها در دو هفته تمام معادلات را بهم ریخت.

زنوزی در جریان اشتباهات فروزان می‌توانست بهتر و منطقی تر عمل کند .محروم کردن بازیکن بدون استماع دفاعیات و انجام تحقیق و بررسی کارشناسانه عملکرد او جز نا آرام کردن فضای تیم حاصل دیگری نداشت‌.

تراکتور هنوز برای رسیدن به قهرمانی شانس دارد. آنها باید ببرند و به انتظار شکست چهار رقیب دیگر بمانند که کمی دور از انتظار است. اما مشکل بزرگ جایی در دل تصمیمات مدیران باشگاه نهفته است!

هوادار امروز صرفا یک طرفدار که برای لذت بردن به تماشای فوتبال می‌نشیند نیست. او یک فوتبال شناس شده است کسی که بهتر از هر کارشناسی می تواند عملکرد بازیکنان و کادر فنی تیم محبوبش را تجزیه تحلیل کند.