همه ما همواره در جستوجوی شادی هستیم. ما معمولا باور داریم که تصمیمات خوبی میگیریم؛ تصمیماتی که ما را به رفاه نزدیکتر خواهند کرد.
همه ما بهطور طبیعی خواهان اجتناب از ترس و فراهم کردن یک زندگی راحت و بیدغدغه هستیم. مشکل این است که گاهیاوقات انتخابهای ما برخلاف انتظار، اندوه و اضطراب ما را بیشتر میکنند. در واقع، گرفتار عادات بدی میشویم که به ما آسیب میرسانند و رضایت و شادیمان را میگیرند. با سرکوبکردن این عادات بد که در این نوشته خواهیم گفت، میتوانید شادیتان را دوباره بهدست آورید.
مقایسه دائمی خود با دیگران
مقایسه دائمی خودمان با دیگران منجر به عدم رضایت از زندگیمان میشود.اگر میخواهید خودتان را با دیگران مقایسه کنید، سعی کنید سنجیده قضاوت کنید. به خودتان یادآوری کنید که هیچکس کامل نیست و همه میخواهند منتهای تلاششان را بکنند تا به اهدافشان برسند.
ناسپاس بودن
صرفنظر از مشکلات زیادی که شاید در زندگی داشته باشید، باز هم داشتههای زیادی دارید که باید قدردان آنها باشید. هر روز که از خواب بیدار میشوید و نفس میکشید فرصت دوبارهای را برای کارکردن، نزدیکشدن به اهداف، خدمت به دیگران و کشف شادیهای کوچک در زندگی دارید. اگر قدردان داشتههایتان نباشید، ارزش و اهمیت آنها را درک نخواهید کرد.
قدردانی، زندگیتان را دگرگون میکند. شاکربودن، فکر شما را به داشتههای شگفتانگیزتان معطوف میکند. اگر درک نکنید که در زندگی از چه نعمتهایی برخوردار هستید و قدردان آنها نباشید، هرگز در زندگی احساس رضایت نخواهید کرد. قدردانی از استرس شما میکاهد، به ذهن شما آرامش میدهد و از شما یک شخصیت منعطف و مهربان میسازد.
گرفتار ترس یا نفرت شدن
مغز ما بهطور طبیعی خطرات و تهدیدات واقعی را به ما هشدار میدهد و به حفظ امنیت ما کمک میکند؛ اما ترس و اضطراب غیرطبیعی زندگی ما را مختل میکند.
ترس از شکست مانع پیگیری رؤیاهایمان میشود و بر تصمیماتی که دوست داریم بگیریم اثر منفی میگذارد.نفرت هم به اندازه ترس مخرب است. اگر بگذارید خشم، شما را کنترل کند؛ در باتلاقی از بدبینی فرو میروید.
خاطره تجربیات تلخ در ذهن ما انباشته میشوند، اما اگر بخواهیم بر اساس خشم یا نفرت تصمیمگیری کنیم، توانایی تمرکز خود را روی مسائل مهم زندگی از دست میدهیم. نفرت، شادیهایمان را ذرهذره از ما میگیرد.خودتان را تسلیم ترس و نفرت نکنید.
نوشتن افکارتان را جدی بگیرد تا با این احساسات منفی مبارزه کنید. به نحوه رفتار و برخوردتان با دیگران اهمیت بدهید و نگذارید پای خصومت به زندگیتان باز شود.
تمرکز محض روی گذشته یا آینده
اگر توجه شما معطوف به گذشته یا آینده باشد، احتمال دارد تجربیات و فرصتهایی را که درست مقابل چشمانتان است، نادیده بگیرید. شما باید در لحظه زندگی کنید تا توجهتان را معطوف شرایط و اطرافیانتان کنید.
اگر اینگونه نباشد، بدون اینکه تشخیص بدهید، روزها و سالهای زیادی را پشت میگذارید؛ درحالی که در هیچیک از آنها زندگیکردن در لحظه را تجربه نکردهاید. زندگی در گذشته، معمولا نشان از وجود مسائل حلنشدهای است که از مغز ما بیرون نمیروند. تمرکز کامل روی آینده معمولا نشانهای از وجود اضطراب درباره اتفاقات آتی و توانایی شما در مواجهه با آنها است. تحقیقات نشان میدهند کسانیکه در لحظه زندگی میکنند و به زمان حال میاندیشند، انسانهای شادتری هستند.
اسیرشدن در بازی سرزنش
سرزنشکردن مداوم دیگران بهخاطر مشکلات یا شرایط خودتان، عادت مخربیست که هم به خودتان و هم به اطرافیانتان آسیب میرساند. وقتی دیگران را سرزنش میکنید، از مسئولیت احساسات و اعمال خودتان چشمپوشی میکنید.
ما مسئولیت مشکلاتمان را به گردن دیگران میاندازیم، چون نمیخواهیم خودمان را مقصر بدانیم. درعوض، با مقصردانستن دیگران، شکست خودمان را توجیه میکنیم تا احساس بهتری پیدا کنیم.ما تصور میکنیم با مقصردانستن دیگران، پشیمانی و افسوس از دوش ما برداشته میشود. در دنیای واقعی، ما همیشه مسئول اعمال خودمان هستیم. هیچکس نمیتواند ما را به کاری که به ضررمان است وادار کند یا مسئولیت اعمالمان را بهجای ما بهعهده بگیرد.
چشمدوختن به داراییها
ماشین مدل بالا، مبلمان شیک، ساعت گران و تمام چیزهایی که آرزوی داشتنشان را دارید به شما احساس تعلق یا رضایت نخواهند داد. اگر برای خرید هر یک از آنها خودتان را در تنگنای مالی قرار داده باشید، فقط به بار استرس و اضطراب خودتان افزودهاید.وقتی تمرکز زندگیتان روی پول و مادیات باشد، نمیتوانید شادیهای واقعی و حقیقی زندگی را ببینید. منکر نمیشویم که پول به رفاه ما و اطرافیانمان کمک میکند، اما زمانیکه تمرکزمان بهطور کامل روی ثروت و اندوختن آن باشد، چیزهایی را که سبب آرامش و شادی واقعیمان میشوند، فراموش میکنیم.
از بینرفتن فرصت ها بهواسطه تنبلی
همه ما هرازگاهی وظایفی را به تعویق میاندازیم که از انجامشان میترسیم یا بهانهتراشی میکنیم تا دلیلِ انجامندادن کاری که قول انجامش را داده بودیم، توضیح بدهیم. به تعویق انداختن همیشگی، بدونشک به شادی بلندمدت ما لطمه میزند.
ما با تنبلی، زمان باارزش و انرژیمان را هدر میدهیم، درحالی که میتوانیم از این دو منبع باارزش برای پیگیری اهداف و آرزوهایمان استفاده کنیم.وقتی به گذشته نگاه میکنید، آیا از نحوه استفاده از زمانتان احساس پشیمانی و ناراحتی میکنید؟ آیا روزهایی که پشت سر گذاشتهاید، ارزش و هدف داشتهاند؟ آیا در گذشته فرصتهای مهمی را از دست دادهاید؟ نگویید «هنوز وقت هست»، یا «دفعه بعد»، چون اصطلاحی بهنام «دیگر خیلی دیر شده است» وجود دارد. پس از همین امروز آغاز کنید.
بدترین منتقد خودبودن
ما باور داریم که وقتی به هدفی نمیرسیم، باید انتظاراتمان را بالا ببریم و به خودمان سخت بگیریم. در نتیجه انتقاد از خود برای شناسایی عیوب و کاملکردن مهارتهایمان ضروری است. آگاهبودن از نقاط ضعف شخصی مهم است.
اهمیت ندادن به این آگاهی بهعلت غرور یا اعتمادبهنفس بیشازحد، ما را به جایی نمیرساند. از طرفی، خودگوییهای منفی و منتقدانه، شما را به جایی نمیرساند و مانع پذیرفتن شادیهای واقعی زندگی میشود.
مهم ایناست که بدانید چرا اینقدر به خودتان سخت میگیرید؟ آیا از خودتان ناامید هستید، چون میدانید که میتوانید عملکرد بهتری داشته باشید؟ شما واقعا از خودتان چه انتظاری دارید؟ افکار منفی را کنار بگذارید و فقط به انتقادات سازنده فکر کنید. فراموش نکنید که با خودتان مهربان باشید، همینطور با دیگران، چون این راه رسیدن به شادی واقعی است.
روزنامه آرمان