arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۱۷۷۹۱
تاریخ انتشار: ۰۰ : ۱۸ - ۲۳ آذر ۱۳۹۸
روزنامه گردی در «انتخاب»؛

نظر رسمی ایران درباره اعلامیه حقوق بشر، ۶ سال پس از انقلاب؛ اعلامیه حقوق بشر و میثاق‌های آن در حدی معتبرند که با اسلام سازگارند / نظام سیاسی جدید ما «منوکراسی» یا «حکومت خدای یگانه» است

اعلامیه حقوق بشر سندی است که بیش‌تر معرف برداشت‌های مادی‌گرایانه از فرهنگ «یهودی – مسیحی» است که توسط چند تفسیر تنظیم شده، به طوری که قبلا هم نشان داده‌ایم، این سند دارای تناقض‌های اساسی است و لهذا ما از منتقدین خود تقاضا می‌کنیم که از ما به خاطر نقض چیزی که قبولش نداریم خرده نگیرند. / ما قویا حامی حقوق بشر هم هستیم و به شدت با نقض آن موازین اخلاقی که شما رد چارچوب حقوق بشر بیان می‌کنید مخالفیم، البته در جوامعی که به هیچ وسیله قانون دیگری برای دفاع از کرامت انسان وجود ندارد. / کنوانسیون‌های بین‌المللی و از جمله اعلامیه حقوق بشر و میثاق‌های آن در حدی معتبرند که با اسلام سازگارند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

نظر رسمی ایران درباره اعلامیه حقوق بشر، شش سال پس از انقلاب؛ اعلامیه حقوق بشر و میثاق‌های آن در حدی معتبرند که با اسلام سازگارند

سرویس تاریخ «انتخاب»: چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۳۶۳ و در آستانه ششمین سالگرد انقلاب اسلامی ایران، کمیسیون مخصوص حقوق بشر در مجمع عمومی سازمان ملل به کار خود پایان داد. در این روز، سعید رجایی خراسانی، نماینده وقت ایران در سازمان ملل نظر رسمی جمهوری اسلامی ایران را در قبال اعلامیه حقوق بشر، طی سخنانی تشریح کرد. وی درباره نوع نظام حکومتی شکل‌گرفته در ایران گفت: «نظام سیاسی جدید ما نه دموکراسی است، نه سوسیالیسم، نه تئوکراسی یا خودمختاری و نه آنارشی، بلکه نظام ویژه‌ای است که می‌توان منوکراسی گفت.» و درباره نظر حکومت جدید ایران درباره اعلامیه حقوق بشر اظهار داشت: «ما آن بخش از اعلامیه حقوق بشر را قبول داریم که با اسلام سازگار است.»
اهم سخنان وی که مشروح آن در روزنامه کیهان، ۲۲ آذر ۶۳ منتشر شد، به شرح زیر بود:
مفهوم حقوق بشر به نظر ما آقای رئیس در محدود اعلامیه حقوق بشر خلاصه نمی‌شود. ما معتقدیم که انسان از منشأیی الهی سرچشمه گرفته و کرامت انسانی به مراتب بزرگ‌تر از آن است که بتواند با مراجعه به یک سلسله به اصطلاح حقوق دنیاگرایانه که توسط چند نفری تعریف شده است - که صلاحیت‌شان از هریک از اعضای این کمیته کمتر بوده است – از آن دفاع کرد.
ما معتقدیم که باید با تمام مظاهر گسترده فساد مبارزه کنیم. ما به هیچ عنوان نمی‌توانیم شکنجه، خفقان، تبعیض، کشتار مردم بی‌گناه و محروم ساختن مردم از آزادی‌های خدادادی را تحمل کنیم. ولی ما این اعتقاد را هم داریم که این‌ها معلول‌اند نه عللی که باید ریشه‌کن شوند و مطمئنم که روزی نه چندان دور علل فساد و انحراف‌هایی را که هم‌اکنون باید نادیده بگیریم ریشه‌کن خواهیم کرد و فقط هنگامی که علل بررسی شوند خواهید فهمید که چرا برخی از مفاد اعلامیه حقوق بشر باید از نو نوشته شوند.
از نظر ما مسئله خیلی اساسی‌تر از این حرف‌ها می‌باشد، اگر این کمیته شهامت این را داشت که به وضع کسانی بپردازد که در پشت صحنه از رژیم‌های وابسته فاسد حمایت می‌کنند و عملا مسئول مستقیم تمام مفاسدی هستند که آن رژیم‌ها در میان مردم خود رواج می‌دهند، آن وقت ملاحظه می‌فرمودند که تا چه اندازه مسائل حقوق بشر اصولا باید به زبان روابط وابستگی‌ها یا اغراض نامشروع سیاسی، اقتصادی این و آن بیان گردد.
عده‌ای از نمایندگان حاضر نگرانی خود را درباره شایعات نقض حقوق بشر در ایران اعلام کرده، برخی دیگر گزارش‌های بی‌اساس تفصیلی از این قبیل ارائه داده‌اند. همه این ادعا‌ها قطعا باید ناشی از اطلاعات نادرست یا جهالت باشد و لذا در قبال آن اتهامات هرچند غیرموجه و نادرست هم باشند نمایندگی من اخلاصی و حسن نیت کسانی را که این اتهامات را وارد کرده‌اند زیر سوال نمی‌برد، ولی مایلم به کمیته یادآوری کنم که هیچ‌یک از منتقدین جمهوری اسلامی نامه اعمال سفیدی در سوابق سازمان عفو بین‌المللی ندارند. با این همه من سعی می‌کنم از برخورد‌های انتقام‌جویانه خودداری کنم و در عوض تفاوت‌های ارزشی بین نظام جمهوری اسلامی ایران و معیار‌های سیاسی – اجتماعی حقوق بشر را اعلام نمایم.
با پیروزی انقلاب اسلامی مردم مسلمان ایران پس از مدت‌ها انتظار و به لطف خداوند به این مفتخرند که تحت لوای اسلام زندگی می‌کنند، همان‌طور که می‌دانید آقای رئیس فرق است بین یک نظام اسلامی که در آن رژیمی به وجود آمده است که موظف است امور جامعه را بر اساس اسلام اداره و احکام اسلام را اجرا کند و یک نظام اسلامی که در آن صرفا اکثریت مردم کشور مسلمان هستند، اما رژیم آن‌ها شکل و شمایل نظام‌های دنیاگرایانه و غیرمذهبی مغرب‌زمین را دارد. قبل از انقلاب مردم ایران رژیمی از نوع دوم را داشتند و فقط قادر بودند اسلام را در زندگی فردی و برخی شئون اجتماعی‌شان به کار ببرند، در حالی که نظام سیاسی کشور همچنان غیرمذهبی و ضدمذهبی بود. پیروزی انقلاب تفاوت موجود بین اعتقادات جامعه و هنجار‌های مردم از یک طرف و نظام سیاسی جامعه را از طرف دیگر از بین برد. ما در طول قرن‌ها در مواقع گوناگون به‌خصوص در ماه‌های رمضان دعا می‌کردیم که «اللهم انا ترغب الیک فی دوله کریمه، تعز بها الاسلام و اهله و تذل بها النفاق و اهله» هم‌اکنون ما رژیمی داریم که به اسلام و مسلمین احترام می‌گذارد و نفاق و منافقین را خوار می‌شمارد؛ لذا ما معتقدیم که با پیروزی انقلاب اسلامی دعای دیرینه ما مستجاب شده است.
نظام سیاسی جدید ما نه دموکراسی است، نه سوسیالیسم، نه تئوکراسی یا خودمختاری و نه آنارش، بلکه نظام سیاسی ویژه‌ای است که برای ما کاملا شناخته شده است و احتمالا برای ادبیات سیاسی شرق و غرب هم ناشناس. ما نام این رژیم را «منوکراسی» یا «حکومت خدای یگانه» می‌دانیم. ما از قرآن آموخته‌ایم که «و من لم یحکم بما انزل الله فهو من الظالمون» و ما نمی‌خواهیم از جمله ستمکاران باشیم. با استقرار این نظام جدید سیاسی که با عمیق‌ترین باور‌های اخلاقی و مذهبی ما هماهنگی کامل دارد و لذا مظهر کاملی از سنن و اعتقادات دیرینه فرهنگی، اخلاقی، مذهبی و اعتقادی جامعه ماست، دولت موظف است که امور جامعه ما را بر حسب احکام اسلامی اداره نماید؛ بنابراین ما به حقوق اسلامی متعهدیم نه به چیز دیگر. به نظر ما کنوانسیون‌های بین‌المللی و از جمله اعلامیه حقوق بشر و میثاق‌های آن در حدی معتبرند که با اسلام سازگارند، به تعبیر دیگر ما نه در صدد نقض اعلامیه حقوق بشر هستیم و نه در صدد رعایت آن. اعلامیه و میثاق‌های آن اصلا به ما ارتباطی ندارد، هدف ما این است که به احکام اسلام عمل کنیم، حتی در زمینه‌هایی که می‌بینید ما به مفاد حقوق احترام می‌گذاریم، ما مدعی رعایت موازین حقوق بشر نیستیم، زیرا اعلامیه حقوق بشر و مستخرجات آن برای ما ملاک قضاوت و یا معیار اتخاذ تصمیم نمی‌باشند، همچنان‌که در سی و هشتمین اجلاس مجمع عمومی در همین کمیته گفتیم تصمیم‌ها، موافقت‌نامه‌ها و قطعنامه‌های این و یا دیگر جوامع بین‌المللی که مخالف اسلام باشند در جمهوری اسلامی کمترین اعتباری ندارند. البته اگر کشور‌های غیرمسلمان علاقه‌مند باشند که فعلا موافقت‌نامه‌ای در الغای مجازات اعدام تنظیم کنند و ما با چنین سندی که از نظر ما نه اعتباری دارد و نه به ما ارتباطی، مخالفت نمی‌کنیم. به چه دلیل به آن‌چه به ما مربوط نیست مخالفت کنیم؟!
اعلامیه حقوق بشر سندی است که بیش‌تر معرف برداشت‌های مادی‌گرایانه از فرهنگ «یهودی – مسیحی» است که توسط چند تفسیر تنظیم شده، به طوری که قبلا هم نشان داده‌ایم، این سند دارای تناقض‌های اساسی است و لهذا ما از منتقدین خود تقاضا می‌کنیم که از ما به خاطر نقض چیزی که قبولش نداریم خرده نگیرند. البته ما بدون درنگ آن‌چه را که نقض‌کردنی است باید نقض کنیم. این سخن بدان معنا نیست که اتهامات ویژه‌ای که بر ما وارد می‌آورند درست باشد و نه به این معنا است که در اعلامیه حقوق بشر مطالب سازگار با اسلام سراغ ندریم، البته که سراغ داریم و با تمام امکانات سعی هم می‌کنیم که آن قسمت‌ها را به دقت احترام بگذاریم و رعایت کنیم، ولی نه به خاطر احترام به اعلامیه و میثاق‌های آن، بلکه صرفا به این دلیل که آن بخش‌های به‌خصوص با اسلام سازگار است. در عین حال قویا اعتقاد داریم که اعلامیه جهانی حقوق بشر علی‌رغم نواقصی که دارد حتما باید در جوامع غیرمسلمان رعایت شود، ما نمی‌توانیم شاهد رفتار‌های غیرانسانی و اعمال توهین‌آمیز به مقام انسان باشیم که گاه و بی‌گاه از السالوادور، شیلی، آفریقای جنوبی و حتی در کشور‌های غربی گزارش می‌کنند. ما قویا شکنجه را محکوم می‌کنیم، ما هرگونه آزار بازداشت‌شدگان را به قصد گرفتن اعتراف و یا اطلاعات محکوم می‌کنیم.
ما معتقدیم که مجازات اعدام یا دیگر مجازات‌های جسمانی تحت عنوان شکنجه قرار نمی‌گیرد، اما به شرط این‌که فقط بر اساس حقوق اسلامی و با موازین اسلامی اجرا شود، در غیر این صورت هم ما آن‌ها را محکوم می‌کنیم و از نوع شکنجه می‌شماریم و به این اعتبار هرگونه شکنجه از جمله مجازات‌های جسمانی و مجازات اعدام را مادام که طبق دستور اسلام نباشد با عنوان شکنجه محکوم می‌کنیم. حقیقت این است که به ضرورت رعایت کامل حقوق بشر در جوامع غیراسلامی معتقدیم، چه هرگاه حداقلی که اعلامیه حقوق بشر فراهم کرد، به وسیله این جوامع زیر پا گذاشته شود آن جوامع تبدیل به مراکز فساد، شکنجه، بیداد، خفقان، ظلم و خلاصه محکوم به قانون جنگل می‌شود، این برای ما قابل تحمل نیست. آرزوی ما این است که همه جوامع بتوانند با موازین الهی اسلام زندگی کنند، ولی اگر نتوانند به این سطح برسند لااقل باید مختصری را که جامعه بین‌المللی پیشنهاد کرده است حتما رعایت کنند. به این معنا ما قویا حامی حقوق بشر هم هستیم و به شدت با نقض آن موازین اخلاقی که شما رد چارچوب حقوق بشر بیان می‌کنید مخالفیم، البته در جوامعی که به هیچ وسیله قانون دیگری برای دفاع از کرامت انسان وجود ندارد. خلاصه کنم:
۱- ما تماما به احکام اسلام معتقدیم و آن بخش از اعلامیه حقوق بشر را قبول داریم که با اسلام سازگار است.
۲- ما از منتقدینی که نگرانی صادقانه خود را درباره نقض حقوق بشر از ایران ابراز می‌دارند صمیمانه تشکر می‌کنیم و توصیه می‌کنیم که به دو نکته توجه کنند:
الف- در مفاد اعلامیه حقوق بشر بین اجزای موافق با اسلام و آن‌چه که بر خلاف اسلام است و ما با کمال افتخار علی‌الدوام نقض خواهیم کرد فرق بگذارند. ما از دوستان‌مان انتظار داریم که نسبت به مواردی که نقض آن‌ها قابل اجتناب است روش معقولی اتخاذ کنند. بالاخره یا ما باید احکام خدا را نقض کنیم و یا کنوانسیون‌های غیرمذهبی را و ما تصمیم گرفته‌ایم که دومی را انتخاب نماییم.
ب- از ایراد اتهامات بی‌رسالت و دامن زدن به شایعاتی که بر اساس غرض و توسط منابع مشکوک عنوان می‌شود، جدا اجتناب کنند.

نظرات بینندگان