arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۲۶۸۸۸
تاریخ انتشار: ۵۰ : ۲۳ - ۱۰ بهمن ۱۳۹۸

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۱۰ بهمن ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵: حقانی‌ها با آقای یزدی میانه‌ی خوبی ندارند / معاون قضایی رئیس قوه قضاییه از بعضی تصمیمات حساب نشده محمد یزدی، گلایه داشت که گاهی هم پس از روشن شدن حقیقت عوض می‌شود

آقای [حسین] کریمی، معاون قضایی آقای [محمد] یزدی، [رئیس قوه قضاییه] آمد. توضیحاتی دربارة وضع قوه‌قضاییه داد و از آینده قوه، اظهارنگرانی‌کرد. گفت، دو جمع حضور دارند؛ یکی گروه حقانی‌ها که خودتصمیم هستند و با آقای یزدی هم میانه خوبی ندارند و بعضاً سیاست را در قضا دخالت می‌دهند؛ گروه دیگرکه مایه سیاسی ندارند و تحت نفوذ آقای [محمدرضا]، عباسی‌فرد، [رئیس دیوان عدالت اداری]، با گروه اول تعارض دارند. در این میان، افرادی هم هستند که توجه‌شان به مسائل قضایی است و مستقل عمل می‌کنند که خودش از آنها است. از بعضی تصمیمات حساب نشده آقای [محمد] یزدی، گلایه داشت که گاهی هم پس از روشن شدن حقیقت عوض می‌شود و ضمن اینکه برحُسن نیت و فضایل قضایی آقای یزدی تأکید داشت. از من، برای اصلاح وضع کمک می‌خواست.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۱۰ بهمن ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵: حقانی‌ها با آقای یزدی میانه‌ی خوبی ندارند /معاون قضایی رئیس قوه قضاییه از بعضی تصمیمات حساب نشده محمد یزدی، گلایه داشت که گاهی هم پس از روشن شدن حقیقت عوض می‌شودخاطرات مرحوم  آیت الله هاشمی رفسنجانی را از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵، هر شب منتشر می‌کند. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود
 
به گزارش «انتخاب»؛ متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۱۰ بهمن 1371 تا 1375 در زیر آمده است

 

سال ۱۳۷۱

مسئولان آموزش کودکان عقب افتاده آمدند. دکتر [غلامعلی] افروز، گزارش خوبی از آمار و مشکلات و راه‌های پیشگیری و کمک را داد. تشویقشان کردم و وعده کمک دادم.

آقای [احمد] جلالی آمد. پیشنهاد جذب نخبگان ایرانی موجود در خارج، منجمله دکتر [علی] جوان[۱] برای صنعت لیزر را داد. به آقای میرزاده گفتم پیگیری کند. آقای [حمید] میرزاده، [معاون اجرایی رییس‌جمهور] برای امور بازسازی، کیش، کمک به دانشگاه‌ها و جزیره فارور آمد. گفتم با توجه به عدم استقبال سازمان زندان‌ها از تحویل معتادان، [جهت استقرار در جزیره فارور] منصرف شوند.

شورای مرکزی ستاد نماز جمعه تهران آمدند. برای ساخت سقف میدان چمن دانشگاه که اخیراً بر اثر برف فروریخته است، کمک خواستند. از عدم جذابیت خطبه‌های دیگر ائمه جمعه گله داشتند. عصر دکتر [حسن] حبیبی، [معاون اول رییس‌جمهور] آمد. نظر شورای نگهبان در مورد اضافات مجلس در خصوص اعتبارات تکلیفی بانکی را گفت؛ خوب است.

جلسه‌ای با محافظانم دربارة اختلافاتشان و احتمال تعویض فرماندهی داشتم. مشکلاتشان را گفتند. رأی مخفی گرفتیم. با اکثریت سه چهارم، با باقی‌ماندن آقای اقبالی‌پور موافقت داشتند.

شب شورای عالی امنیت ملی جلسه داشت. آقای [عبدالله] نوری، وزیرکشور از عدم برنامه‌ریزی درست وزارت امورخارجه برای سفر ایشان به ترکیه گله داشت. در این جلسه، فروش سلاح به سوریه و همچنین طرح کیفیت مقابله با توطئه‌های استکباری تصویب شد.

 

سال ۱۳۷۲

دکتر [محمدعلی] نجفی، [وزیر آموزش و پرورش]، اول وقت آمد. اشتباهی به [منزل در] جماران رفته و مراجعت کرده بود. با هم برای افتتاح آموزشکده فنی و حرفه‌ای دخترانه [شریعتی]، به خانی‌آباد رفتیم. محل وسیعی است. برای هزار و پانصد دانشجو است، اما فعلاً برای پانصد نفر آماده شده است. از بخش‌های مختلف بازدید کردم. در جمع مدیران، گزارش وزیر، تواشیح دختران دانش‌آموز و صحبت من انجام شد.[۱] چهل هزار دانشجوی فنی حرفه‌ای [در کل کشور] دارند. در مسیر، بحث بودجه در مجلس را از رادیو گوش می‌دادم؛ حرف‌های بی‌ربط زیاد است.

آقای [علی] لاریجانی، وزیر [فرهنگ و] ارشاد [اسلامی] آمد. در مورد برنامه‌های وزارت ارشاد و صداوسیما صحبت شد. آقای [عباس] آخوندی، [وزیر مسکن و شهرسازی] آمد و برای واگذاری زمین‌خام به جای زمین‌های آماده، به بخش خصوصی اجازه خواست.

آقای [سیداحمد] فهری، [نماینده ولی‌فقیه در دمشق] از سوریه آمد. برای تکمیل مقبره عمار یاسر کمک خواست و از سیدفضل‏الله بدگویی کرد. عصر اخوی محمد آمد. راجع به سازمان صدا و سیما مذاکره کردیم. دکتر ولایتی آمد. راجع به سفر به ترکیه و بالکان و یونان مذاکره شد.

شب میهمان رهبری بودم. در مورد جامعه مدرسین [حوزه علمیه قم]، وزارت ارشاد و صداوسیما، بودجه، اظهارات خلاف آقای [محسن] یحیوی، [نماینده تهران] در مجلس در مورد نظر رهبری به حذف تبصره ۲۵ که تکذیب شده و وزارت کشور و بودجه نیروی انتظامی مذاکره کردیم.

 

سال ۱۳۷۳

به دفترم رفتم. کارهای مانده از دیروز را انجام دادم. آقای [منوچهر] متکی، سفیر جدیدمان در ژاپن آمد و برای مأموریت خود کسب نظر کرد. بر اهمیت استحکام روابط با ژاپن تأکید کردم.

آقای نیازُف و همراهان آمدند و نتیجه مذاکرات گروه‌های کارشناسی را دادند. در اکثر موارد به نتایج مطلوب رسیده‌اند و برضرورت پیگیری موارد توافق تأکید کردیم. با هم به فرودگاه رفتیم. در راه گفت، پاکستان در صدد این است که راهی از طریق افغانستان به آسیای میانه داشته باشد، ولی به این زودی امنیت لازم در آنجا نیست؛ گرچه آمریکا هم کمک خواهد کرد. گفت آمریکا کمک به عبور گاز قطر به پاکستان هم می‌نماید؛ گفتم به ضرر ما و شما نیست. قطری‌ها اصرار دارند که با ما مشترکاً انجام شود، شما هم می‌توانید شریک شوید. در فرودگاه مصاحبه انجام شد[۱] و بعد از امضای توافق‌نامه، با بدرقه رسمی رفتند.

عصر امام جمعه و استاندار و نمایندگان استان چهارمحال بختیاری آمدند. برای سرعت ساخت فرودگاه و اجرای طرح‌های صنعتی و مستقل شدن اداره آب استان و اجرای طرح راه‌آهن و مهار آب استمداد کردند و برای امور فرهنگی کمک گرفتند. آقای [کریم] زارع، نماینده شیراز و آقای [ناصر] سهرابی، نماینده مسجدسلیمان آمدند. ضمن تشکر از خدمات دولت، برای کارهای عمرانی بیشتر استمداد کردند.

[آقای علی‌اکبر ولایتی]، وزیر امورخارجه و معاونان و سٌفرایمان در کشورهای مشترک‌المنافع شمال آمدند. نظرات و پیشنهادهایی برای توسعه روابط دادند و از من شنیدند. قرار شد به توسعه روابط با روسیه هم اهمیت بدهند و سعی کنند که اعتماد قزاقستان و اُزبکستان را جلب کنند.

شب دکتر [حسن] روحانی آمد. در مورد بودجه صحبت شد و نظری که آیت‌الله خامنه‌ای در مورد انقباضی‌شدن بودجه ۱۳۷۴ به مجلس داده‌اند و اینکه مشکل است، بتوانیم از هزینه‌ها بزنیم.

شب برای دیدن حاجیه والده و همشیره طیبه که از سفر عمره برگشته‌اند، به منزل اخوی محمد رفتیم؛ حالشان خوب است و از سفرشان راضی هستند. قرار است فردا به نوق بروند. گفتم بمانند که دیداری داشته باشیم. والده گفتند در منزل نوق راحت‌ترند.

به خانه آمدم. فاطی از آلمان تلفن کرد. معلوم شد امروز هم مثل سفر مکه‌اش از حال رفته و به همین دلیل، مراجعتش که قرار بود امروز باشد، به تأخیر افتاده است.

 

سال ۱۳۷۴

دکتر حبیبی، [معاون اول رئیس‏ جمهور] آمد. گزارش سفر به قزاقستان را داد؛ من جمله توافق روی [انتقال] نفت‏شان به پالایشگاه تهران. دربارة انتخابات و مسایل بودجه در شورای نگهبان صحبت شد.

اخوی محمد آمد. از برگزاری مراسم چهلم والده در قم راضی بود. علما و مردم شرکت وسیعی داشته‌اند و آقای مسعودی، [تؤلیت آستان حضرت معصومه(س)] هم پذیرایی خوبی کرده است. راجع به انتخابات بحث شد.

[آقای غلامرضا آقازاده]، وزیر نفت آمد. از علت عدم امضای بیانیه خدمتگزاران [=کارگزاران] گفت. فکر می‌کند که من ناراحت شده‌ام. گفتم برای من اصلاً تفاوتی ندارد و این خواست من نبوده است، من فقط رفع منع کرده‌ام. عازم سفر به ترکیه است. برای قرارداد فروش گاز، گفتم به آقای [سلیمان] دمیرل، [رئیس‏ جمهور ترکیه] بگویدکه مناسب نبود، رسانه‌های ترکیه دربارة کامیون‌های حامل سلاح قاچاق، بیش از آنکه حقیقت روشن شود، تبلیغات کردند.

جلسه‌ای برای شروع کار بزرگراه ساحلی خزر داشتیم. قطعه اول را در شمال رامسر در نظر گرفته‌اند و پنج کیلومتر در داخل دریا، به گونه‌ای که با ساحل پرورشی، یک میلیون مترمربع زمین هم استحصال می‌شود؛ جایی که دانه‌های شن کف دریا مناسب است. قیمت
هر مترمکعب شن‏ریزی را در حد یک دلار تصویب کردیم که به پیمانکار داده شود. هم کمربندی برای رامسر و هم آزمایش اصل این طرح بزرگ است و هم آموزش‏کار برای خودمان. خبر دادندکه قرارداد احداث بزرگراه تهران- چالوس هم با بنیاد مستضعفان منعقد شده است. قرار شد برای ترویج هر دو کار شرکت کنیم.

بیانیه دوم انتخاباتی گروه خدمتگزاران [= کارگزاران سازندگی] را آوردند دیدم. بردند، رهبری هم دیده‏اند و تأیید کرده‏اند. می‌گویند وزرا امضا نمی‌کنند و فقط معاونان لیست را امضا می‌کنند. افطار، نمایندگان مجلس میهمانم بودند. نماز جماعت و افطار انجام شد. مراجعات زیادی برای حوزه‌های انتخابیه داشتند. در گزارش‌ها تیره‌تر شدن روابط ترکیه و یونان بر سر یک جزیره در دریای اژه و اقدام به تهدید یکدیگر مورد توجه است.

 

سال ۱۳۷۵

آقای [حسین] کریمی، معاون قضایی آقای [محمد] یزدی، [رئیس قوه قضاییه] آمد. توضیحاتی دربارة وضع قوه‌قضاییه داد و از آینده قوه، اظهارنگرانی‌کرد. گفت، دو جمع حضور دارند؛ یکی گروه حقانی‌ها که خودتصمیم هستند و با آقای یزدی هم میانه خوبی ندارند و بعضاً سیاست را در قضا دخالت می‌دهند؛ گروه دیگرکه مایه سیاسی ندارند و تحت نفوذ آقای [محمدرضا]، عباسی‌فرد، [رئیس دیوان عدالت اداری]، با گروه اول تعارض دارند. در این میان، افرادی هم هستند که توجه‌شان به مسائل قضایی است و مستقل عمل می‌کنند که خودش از آنها است. از بعضی تصمیمات حساب نشده آقای [محمد] یزدی، گلایه داشت که گاهی هم پس از روشن شدن حقیقت عوض می‌شود و ضمن اینکه برحُسن نیت و فضایل قضایی آقای یزدی تأکید داشت. از من، برای اصلاح وضع کمک می‌خواست.

بنا بود [آقای شعبانی‌فرد]، استاندار ایلام بیایدکه نیامد. جلسه شورای عالی انرژی هسته‌ای داشتیم. آقای [رضا] امراللهی، [رئیس سازمان انرژی اتمی] و همکارانش، در خصوص پیشرفت در کار ساخت انواع لیزر و انواع داروهای هسته‌ای و طرح ساخت راکتور آب سنگین و مشکل کار طرح‌هایمان با چین، در خصوص ساخت نیروگاه و چرخه ساخت سوخت نیروگاه‌ها و مسأله نظارت بین‌المللی، گزارش کار دادند. این دومین جلسه شورای عالی، در تمام دوره ریاست‌جمهوری‌ام بود.

افطار بچه‌ها به دفتر من آمدند. شب ساعت ده ونیم، برای مراسم شب [احیاء] ۲۱ رمضان، به مرقد امام رفتیم. به محض رسیدن، سخنرانی نیم‌ساعته‌ای دربارة شب قدر و شهادت حضرت علی (ع) و دهه فجر و روز رحمت و دستاوردهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، علمی و فنی ایراد کردم[۱] و به خانه برگشتم. عفت و بچه‌ها برای مراسم شب قدر ماندند. در مراجعت، یکی از ماشین‌های اسکورت، به عقب ماشین من خورد و به خیرگذشت. کمی از شب را خوابیدم.

نظرات بینندگان