خاطرات مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، هر شب منتشر میشود. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود.
متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۲۴ فروردین ۱۳۷۶ که برای نخستین بار در «انتخاب» منتشر می شود، در زیر آمده است
سال ۱۳۷۱
ساعت هشت صبح، دكتر [رضا] ملكزاده، [وزير بهداشت، درمان و آموزش پزشكي] آمد. با هم براى افتتاح بيمارستان مركز پزشكى ايران رفتيم. وزير و مديران گزارش كار دادند و من هم صحبت كردم. از بخشهاي آزمايشگاه، سىتىاسكن، پاتولوژى، راديولوژى، چشمپزشكى،آى سى يو. و سى سى يو بازديد كرديم. اين بيمارستان داراى ششصد تختخواب با تمام تجهيزات مدرن است. بر توسعه بيمههاى درمانى براى عموم و توجه به مناطق محروم تأكيد كردم.
در راه دفترم از طرح [شهرداري تهران در] خيابان نواب بازديد كردم. خيابان را از دو طرف توسعه دادهاند كه به صد متر مىرسد. ساعت يازده صبح به دفترم رسيدم. طلبه جانبازى آمد و براى سفر به مكه استمداد كرد. همچنين از ضعف مديريت نهادهاى روحانيت گفت.
[آقاي علي عابدزاده]، رييس شركت هواپيمايي آسمان آمد. نيازهاى شركت و خدمات آن را گفت و براى ارز و اجاره و بهكارگيرى هواپيماهاى بزرگتر استمداد كرد. آقاى رحمانى، مسئول حفاظت اطلاعات ستاد كل [نيروهاي مسلح] آمد. از اينكه در گذشته دربارة كارهايش مورد سئوال قرار گرفته و از كار بركنار شده گفت. در مورد امكان تداوم كار در اين مسئوليت اظهار ترديد كرد.
عصر شوراى اقتصاد جلسه داشت. دربارة نرخ كرايه هواپيما در داخل و نرخ شكر، نوشابه و وضع توزيع لولههاى گاز صحبت شد. تا ساعت نُه شب در دفترم كار كردم. به وزارت كشور گفتم كه زمان مرحله دوم انتخابات را 18 ارديبهشت تعيين كنند. به خانه آمدم و سريال «چراغ خانه» را ديدم.
سال ۱۳۷۲
ساعت شش بيدار شدم و پس از نماز تا ساعت نُه صبح، گزارشها را مطالعه كردم و كارها را انجام دادم و استماع اخبار، مطابق معمول انجام شد.
آقاى [مسعود روغني] زنجانى، [رييس سازمان برنامه و بودجه]، تلفنى اطلاع داد كه با درز كردن خبر تصميم ديروز در مورد تزريق ارز، قيمت ارز آزاد پايين آمده كه نشان از تأثير جدى تصميم است. آقايان [محسن] نوربخش، [وزير امور اقتصادي و دارايي] و [محمدحسين] عادلى، [رييسكل بانك مركزي] آمدند و با توضيحاتى اجازه گرفتند كه سقف [فروش] ارز نقد به اشخاص را از ده هزار دلار مصوب، به پنجهزار دلار پايين آورند؛ پذيرفتم.
آقاى بهشتى، مديركل [مطبوعات خارجی] وزارت ارشاد آمد و يادم آورد كه قبل از پيروزي انقلاب، هنگام بودن حاج شيخ ابوالمكارم ربانى در فردوس كه بهديدن فرزندش – آقاي مهدى ربانى[املشي]- كه در فردوس تبعيد بود، به آنجا رفته بوديم، در منزل پدر او در مشهد اقامت كرديم و پس از ديدارها، پدر را با اتومبيل پژوي خودم از فردوس به املش بردم. دربارة وضع خبرنگاران خارجى در ايران و مشكلاتى كه در دخالتهاى وزارت اطلاعات و امور خارجه و تداخل وظايف پيش مىآيد، گفت و براى هماهنگي مصاحبهام با مجله تايم اجازه گرفت.
آقاى ابوالفضل توكلىبينا، [مشاور رييسجمهور در امور اصناف] آمد. از تأخير ملاقات گله كرد و تذكرى در مورد ارز داد. آقاى [حسن] شفتى، [مديرعامل شركت هواپيمايي هما] آمد. گزارش وضع هما را داد و از تأخير وقت ملاقات دفترم گله كرد. دربارة دستاندركاران پروازهاى حج و مشكلات دوگانگى هما و سازمان هواپيمايى و قيمت بليتهاى خارجى صحبت شد.
آقاى [سيدرضا] نيرّى، قاضى شرع دادگاه انقلاب آمد. دربارة سياست و شيوه بررسى اموال تحت سرپرستى و توقيفى طاغوتيان توضيح داد. اميدوار است كار تا پايان امسال تمام شود. از تعويضهاى اخير در سطوح بالاى دستگاه قضایى ناراضى است. دربارة شركت سيمرغ براى برگرداندن به صاحبش[= سيدمحمد گرامي]، با گرفتن بدهى آن نظر خواست؛ چون اطلاع كافي نداشتم، گفتم در اصل اقدام اشكالي نميبينم؛ ايشان را فردي آگاه، معتدل و حق خواه تشخيص دادم. جواب را به بعد موكول كردم.
آقايان [ابوالقاسم] خزعلى، [احمد] جنتى، [حسين] راستى[كاشاني]، [محيالدين] انوارى و [محمدعلي] موحدى كرمانى آمدند. براى فعال كردن كميسيون تحقيق [مجلس خبرگان] اصل 11 قانون اساسى، براى كنترل حوزه رهبرى مشورت كردند. نظراتم را دادم. قرار شد اول با خود رهبرى صحبت كنند. نگراناند كه باعث رنجش رهبرى شود و از طرف ديگر احساس وظيفه مىكنند؛ ضمن اينكه اشكالاتى هم در بخشهاى تحت حوزه رهبرى مثل بنياد مستضعفان و دادگاه ويژه روحانيت و... ديدهاند.
آقاى خزعلى براى بهكارگيرى آقاى [محمود] صانعىپور استمداد كرد. آقاى انوارى براى هزينههاى جامعه روحانيت مبارز كمك خواست و آقاى جنتى در مورد مشكل اخلاقى يكى از مديران تذكر داد. عصر آقاى فردوسى از رفسنجان آمد. از سختگيرىهاى وزارت نيرو در مورد آب، چاه و برق شكايت داشت.
براى تمام كردن كارهاى جارى و آماده شدن براى سفر به كرمان، جلسه شوراى عالى ادارى را تعطيل كرديم. شب با معاونان وزارت خانهها در باشگاه نهاد رياستجمهوري جلسه داشتيم. برايشان صحبت كردم.
سال ۱۳۷۳
آقای [سیدمحمدعلی] ایازی از قم آمد. از تغییر مسئولان دفتر تبلیغات [اسلامی قم] ناراحت بود. گزارش کار مجموعه کلید قرآن و تفسیر راهنما را داد. جوایز تفسیر راهنما را که به مناسبت کتاب اول سال شدن گرفته بود، به ایشان دادم که در بین همکارانشان تقسیم کند.
[آقای احمد مینات بالکان]، سفیر جدید ترکیه، برای تقدیم استوارنامه آمد. نوشته مفصلی داشت که خواند؛ اکثر مسائل فیمابین را خوب تحلیل کرده بود. آقای [حمید] میرزاده،
[معاون اجرایی رییسجمهور] آمد و جمعبندی تقاضاها و کمکهای سفر لرستان را آورد؛ در مجموع حدود ششصد میلیون تومان است. سپس مهندس [میرحسین] موسوی، [مشاور سیاسی رییسجمهور] و دکتر [محمد] فرهادی، [رییس سازمان انتقال خون]، ملحق شدند و برای موسسه تحقیقاتی نوبنیادشان، پس از ارائه گزارش کار، کمک گرفتند.
آقای [مرتضی] محمدخان، [وزیر امور اقتصادی و دارایی] آمد. برای شرکت در اجتماع سالانه بانک جهانی، عازم نیویورک است؛ ضمن ارائه گزارش کار، سیاست ایران را در مورد کیفیت برخورد با موضوع وام بانک جهانی پرسید که جواب گرفت. تذکر دادم که در ارتباط با رییس بانک مرکزی، مراعات مقررات را بکند؛ اخیراً دکتر عادلی، از این جهت شکایت دارد.
مهندس [مصطفی] هاشمیطبا، [رییس سازمان تربیتبدنی] آمد. گزارش اقدامات و سیاستهای جدید در مورد ورزش را داد. از دادستان کل شکایت داشت. در مورد کیفیت گرفتن بخشی از زمین ورزش و از بینظمی و بیسیاستی دوران قبل گفت.
آقای [علی] فلاحیان، [وزیر اطلاعات] آمد. دربارة مسائل امنیتی روزنامه سلام، مجله ایرانفردا و کارهای عمومی کشور، طرحهای مهم و استفاده از منابع خارجی و بازجویی گروه نیک اختر صحبت شد.
عصر در هیأت دولت دوباره نرخ سود بانکها مطرح شد. قرار شد مثل سال گذشته باشد. علیرغم اصرار بانک مرکزی برای بالا بردن نرخ سود سپردهها و تسهیلات.
سال ۱۳۷۴
بیانیهای که علیه تحرکات اخیر آمریکا نوشته بودم، اصلاح نهایی کردم که امروز منتشر شود. ساعت ده و نیم، [آقای جاندانیل لاتونریچاردز]، سفیر جدید زلاندنو و سپس [آقای امون سینگاونگ]، سفیر آکرودیته لائوس و [آقای احمد طارق]، سفیر بنگلادش، برای خداحافظی آمدند. سپس [آقای داتو اجیتسینگ]، دبیرکل [سازمان اقتصادی] آسهآن آمد دربارة اهمیت همکاری و سازمان اکو و آسهآن صحبت کردیم. دبیرکل اکو هم همراهش بود.
آقای [علی]شمخانی، [فرمانده نیروی دریایی] آمد. خواستار این بود که به بهانه آمدن به شورای عالی امنیت ملی، به عنوان نماینده رهبری، از مسئولیت نظامیاش معاف شود. آقای [علی] لاریجانی، [رییس سازمان صدا وسیما] آمد. از مجلسیان و [وزارت] اطلاعات و بعضی از جراید و بیت امام، به خاطر فشار و انتقاد از صداوسیما گلایه داشت و استمداد کرد و پیشنهاد حل مسأله رشدی را مطرح کرد.
تا عصر کارهای مانده را انجام دادم. آقای [علی] فلاحیان، [وزیر اطلاعات] آمد. راجع به تحرکات آمریکا و انتخابات فرانسه و پیشنهاد کمک به نامزدی که شانس بیشتر دارد و سفر خوزستان و برخورد با اشرار و راهآهن چابهار و مشهد مذاکره کردیم؛ از دفتر رهبری گله داشت.
سال ۱۳۷۵
برای اقامه نمازجمعه به دانشگاه تهران رفتم. در خطبه اول، وضع کشور را توضیح دادم و در خطبه دوم از مناسبتهای هفته گفتم و از تجاوز دیروز و امروز اسراییل به لبنان و کمتوجهی کشورهای عربی اسلامی و سازمانهای جهانی انتقاد کردم. بخشی از وقتم، صرف خواندن خاطرات جبهه، نوشته حسین قدمی شد؛ جالب است. صفحهای هم برای مقدمه چاپ بعد نوشتم.ظهر و شب، بخشی از بچهها جمع بودند.
عصر آقای [حسین] مهدیان آمد. قرار شد، وقتی برای بازدید آقای [محمدتقی] فلسفی، معین کنم. شب دکتر مرندی، [وزیر بهداشت]، اطلاع داد که دکتر [حسن] روحانی را بهخاطر احساس درد در قفسه سینه، به بیمارستان قلب بردهاند و قرار شده برای معاینات کامل دو روز بماند. تلفنی احوالپرسی کردم؛ حالشان بد نبود.
آقای [حسین] مرعشی، [رئیس دفتر رئیسجمهور]، از مشهد گزارش وضع تدارکات برای مراسم افتتاح خط آهن سرخس- تجن را داد و پیشنهادهایی داشت که گفتم به تهران بیاورند. حسن همشیرهزاده و همسر و دخترش آمدند. برای شغل استمداد کرد؛ بیکار است.
سال ۱۳۷۶
[آقای عباس آخوندی]، وزير مسكن و [شهرسازی] و [آقای غلامحسین کرباسچی]، شهردار تهران آمدند. طرح مركز همايشهاى شهردارى تهران را [در برج میلاد] توضيح دادند و گفتند كه سالن اجتماعاتش، مىتواند نياز برنامههاى كنفرانس سران كشورهاى اسلامى را تأمين كند. شهردار گفت، مىتواند آن قسمت را تا مهرماه تكميل كند. مبلغ 12 ميليون دلار ارز خواست؛ قبول كردم، ولى وزير مسكن منفعل شده و به فكر آوردن طرحي ديگر است.
ستاد تنظيم بازار جلسه داشت. گزارش وضع قيمتها، عليرغم بالا بردن قيمت سوخت و مُزد كار، خبر از آرامش بازار مىدهد كه عجيب است. بحث دربارة سهميه ارزهاى صادراتى شد.
عصر آقاى [بیژن نامدار زنگنه]، وزير نيرو آمد. براى گرفتن اعتبارات سد مارون در ماههاى اول سال، به منظور آماده كردن آن استمداد كرد و خبر از وجود نقص در سد داد كه مقدار زيادى آب، از يكى از تونلهاى انحرافى نشت مىكند كه پس از پايين افتادن آب بايد ترميم شود؛ [مهندس] مشاور اشتباه كرده است.
شب میهمان رهبرى بودم. دربارة مسایل و احتمال حوادث بعد از دادگاه ميكونوس صحبت كرديم. ايشان قبول ندارد كه كار به تحريم ايران در شوراى امنيت با تهاجم آمريكا خواهد رسيد، ولى من احتمال آن را كم نمىدانم؛ اما در مورد موضعى كه بايد بگيريم، وحدت نظر بود. دربارة انتخابات و نامه آیتالله منتظرى به من [در مورد مسأله فقهی قربانی در منا توسط حجاج شیعه و هماهنگی با مقامات عربستان سعودی در این خصوص] و خوب برخورد كردن روسها در سفر آقاى [علیاکبر] ناطق [نوری، رییس مجلس شورای اسلامی] با توجه به غوغاى غربىها صحبت كرديم. دربارة تشكيل بنياد آفريقا، ايشان به صورت يك شركت دولتى موافق است.
امروز هم مهمترين مسأله جهانى، تبليغات مربوط به حکم دادگاه ميكونوس است. تلفنى از آقاى ولايتى، [وزیر امورخارجه] خواستم كه مسأله مذاكرات تاجيكستان را كه به مشكل برخورده و متوقف شده است، پيگيرى كند و نيز در مورد علت عدم پيگيرى مسأله نحوه انجام مراسم برائت در مكه - كه بين من و اميرعبدالله توافق شده بود- توضيح خواستم؛ جواب درستى نداشت. به آقاى دكتر [محمدعلی] نجفى، [وزیر آموزش و پرورش] گفتم كه ساختمان بيمارستان سينا را تحويل بدهد. براى خواب به دفترم رفتم. دير وقت خوابيدم