سرویس تاریخ «انتخاب»؛ دل‌درد باقی است و شب درست نخوابیدم. صبح قدری سیترات دو منیزی خوردم. سخت و کهنه بود و جوش نمی‌خورد. شاید هم کم بود. موثر نشد. نزدیک ظهر فرستادم یک بطری آب گلاوبر آوردند و یکجا خوردم.
بعدازظهر دکتر کمبو و کهن بر حسب وعده آمدند و مذاکره از کنفرانس‌هایی که باید داده شود می‌کردند و از این‌که باید فرانسه و بعضی دول دیگر مثل ایطالیا را ذی‌نفع کرد در ایران و در اعمال تجارتی و صنعتی و ... و ضمنا مسئله استقراض را هم پیش کشیدند. چنین به نظر می‌آید که این‌ها هم عمده غرض‌شان تحصیل فواید تجارتی و صنعتی در ایران باشد.
بعد از آن مستر مور آمد. او هم لایحه‌ای برای ترتیب سرویس آسمان‌پیمایی حاضر کرده و می‌خواهد کنتراتی با ایران ببندد. شب با وجود کسالت مشغول تهیه خلاصه لایحه مجمع ملل شدیم که باید به طهران تلگراف کرد. در غذا خیلی تقلیل کردم و حالم بد بود، با وجود آن‌که مسهل عمل کرد.
