مناظره حجتالاسلام رفیعی و سیدحسن آقامیری برگزار و در آن درباره شبهاتی، چون عدم جاودان بودن جنایتکاران و مشرکان در جهنم، انجام عمل و امکان جبران گناه در قیامت، ایجاد یأس در جامعه و... بحث و گفتگو شد.
به گزارش فارس، گفتوگوی تعاملی بین حجتالاسلام رفیعی و سیدحسن آقامیری از ساعت ۱۰:۳۰ امروز به میزبانی حجتالاسلام سرلک برگزار و این گفتگو به صورت زنده و مستقیم از طریق فضای مجازی پخش شد.
در آغاز این گفتگو حجتالاسلام رفیعی با اشاره به استقبال مردم از این برنامه گفت: طی چند روز اخیر در خیابان، خودرو و فرودگاه همه مردم راجع به این برنامه با من سخن میگفتند که نشان دهنده دغدغه مردم است و ضروری است متولیان فرهنگی، سازمان تبلیغات و حوزههای علمیه باب این گفتگوها را باز کنند و به جای اینکه یک نفر بنشیند و برای مردم سخن بگوید دو به دو بنشینیم درباره موضوعات صحبت و بحث کنیم.
صحبتهای آقای آقامیری سه محور دارد: یکی مسائل اجتماعی است که در این زمینه خود من هم سخنهای زیادی دارم و معتقدم اگر با برخی افراد تعامل میکردیم میتوانستیم آنها را حفظ کنیم. حوزه دیگر صحبتهای آقای آقامیری موضوعات اقتصادی است که در این راستا هم خود من هم صحبتهایی دارم و هم فعالیتهایی دارم، اما اینها موضوع بحث امروز ما نیست بحث امروز ما درباره حوزه دین است که من در این راستا با آقای آقامیری حرف دارم.
احساس من این است که یا مطالب شما به ما کامل نرسیده و یا در فرمایشات شما اشتباه راهبردی وجود دارد. مطالبی که ما مطرح میکنیم یا کوچه و خیابانی است و یا مبنای درستی دارد. اگر مبنای صحبتهای ما قرآن است دیگر نمیتوانیم در آن حرفی بیاوریم، زیرا سخن قرآن حجت کامل است و من در این زمینه با آقای آقامیری اختلاف نظر دارم، زیرا گاهی سخنان وی دارای اشتباهاتی است.
در ادامه سیدحسن آقامیری به تقطیع برخی از سخنانش اشاره کرد و گفت: یکی از مشکلاتی که وجود دارد این است که گاهی سخنان ما را تقطیع میکنند و جملات را به گونهای در کنار هم میچینند که کاملاً قابل باور میشود، اما باید توجه داشت برخی صحبتها اصلاً به چهره و خط فکری طرف نمیآید و نباید آن را باور کرد. مثلاً ممکن است ببینیم یک آخوند میخواهد علیه نماز حرف بزند که با عقل جور در نمیآید. من هم اینجا باید بگویم بسیاری از صحبتهایی که در فضای مجازی از من نقل میشود تقطیع شده است و حرف من نیست.
درباره برگزاری این جلسه هم باید بگویم مردم بسیار خوشحال شدهاند که ما میخواهیم با هم سخن بگوییم و به نتیجه برسیم، البته من واقعاً نگران بودم که عدهای حرمت آقای رفیعی را نگه ندارند و همه سعیام را کردم که این حرمت حفظ شود و امیدوارم این اتفاق آغازی باشد که باب این گفتگوها باز شود و این مشکلات حل شود.
در ادامه حجتالاسلام رفیعی گفت: البته مبنای صحبتهای من صفحه شخصی شما است و موضوعاتی است که در پیج رسمی خود شما منتشر شده که امکان تقطیع در آنجا وجود ندارد.
این نکته را خدمت شما عرض کنم که دین ما مجموعه و پازلی ست که باید همه این پازل در کنار هم قرار بگیرد و اگر یکی را برداریم موضوع ناقص میشود مثلاً اگر حدود را ببینیم، اما عفو را نبینیم بحث کاملاً به انحراف میرود. در دین ما جنبه عفو و رحمت بسیار گسترده است من بارها گفتهام ما مواردی داریم که اگر انجام بدهیم مانند روز تولد پاک میشویم، اما نمیتوانیم نقاط روبرو این حرف یعنی موضوع عذاب راهم نادیده بگیریم.
من در یکی از صحبتهای شما دیدم که بحث خلود یعنی عذاب دائمی در جهنم را زیر سؤال بردید و گفتید قرار نیست تا ابد کسی در جهنم بماند. در حالی که این آیه قرآن است که کافر اگر همه آنچه در زمین است را بدهد و دو برابر آن را هم بدهد عذاب جهنم را از او بر نمیدارند و یا عذاب بر آنها تخفیف هم داده نمیشود. حال شما میآیید و میگوید خدا میبخشد و کافر و مشرک هم از جهنم بیرون میآیند. خدا میبخشد، اما نه هر کسی را.
به عنوان مثال کلیپی از شما منتشر شد که راجع به موضوع عذاب صحبت کردید که در آیهای آمده که بکشید، دست و پا را قطع کنید و... شما فرمودید: آقای فلانی شما قرآن را نفهمیدید و موضوع را کلاً زیر سؤال بردید. با این توضیحات شما مخاطب میگوید: این چه دینی است؟ این از داعش بدتر است. درحالی که آیه شان نزول دارد: عدهای نزد پیامبر آمدند و گفتند: میخواهیم مسلمان شویم، پیامبر (ص) هم قبول کرد. آنها رفتند بیرون از مدینه و در جای خوش آب و هوا ساکن شدند و پیامبر هم برای آنها امکانات حتی چوپانی فرستاد. اما این افراد چوپان را کشتند، دست و پایش را قطع کردند و همه اموال را غارت کردند و متواری شدند اینها مستقیماً با پیامبر و با خدا وارد جنگ شدند که این آیه صراحتاً برای آنها نازل شد.
در عین حال شما گاهی به گونهای سخن میگویید که خلاف عدالت است مثلاً مدام از موضوع بخشش و رحمانیت سخن میگویید. بله درست است دین اسلام، دین رحمانیت است و چندین برابر غضب، آیات رحمت در قرآن آمده است، اما این گونه سخن گفتن ممکن است در ذهن مخاطب تلقی شود که گناه کردن اشکالی ندارد و همه چیز بخشیده میشود و هر کاری که دلمان میخواهد انجام بدهیم. در این صورت اگر قرار است هرگونه گناه و هر خطایی بخشیده شود تکلیف شخصی مثل صدام چیست؟
این خوب است که ما درباره رحمت و بخشش خداوند صحبت کنیم، اما باید در این زمینه تعادل را هم حفظ کنیم و اگر قرار است از رحمت و بخشش صحبت میکنیم از موضوع عقوبت گناه هم سخن بگوییم یعنی هم از خوف حرف بزنیم و هم از رجا.
سیدحسن آقامیری در ادامه در پاسخ به این سخنان حجتالاسلام رفیعی گفت: در دعای ابوحمزه ثمالی امام سجاد (ع) میگوید: از عقوبت به خدا پناه میبرم. جهنم ظاهرش غذاب است، اما باطنش رحمت است. زیرا اگر جهنم نبود بهشت معنی نداشت گاهی ما عذاب را به گونهای به مردم نشان میدهیم که مثلاً اگر این آقا نماز نخواند عدهای در جهنم منتظر هستند تا بیاید و او را رنده کنند.
ما باید بپذیریم که در فقه اختلاف نظر وجود دارد، مثلاً امسال عید فطر شاهد بودیم که مقلد یک مرجع افطار کرد و مقلد مرجعی دیگر روزه گرفت. اختلافات فقهی وجود دارد و باعث نمیشود که کسی دیگری را کافر بشمارد، اما گاهی ما این اختلافات را به رسمیت نمیشناسیم. در معارف نمیتوانیم یک آیه را بگوییم و آیات دیگر را نادیده بگیریم باید همه قرآن را با هم بیان کنیم در مورد موضوع خلود در جهنم خداوند میگوید: «خالدین فیها» مگر این که خدا نخواهد.
در این زمینه امام علی علیهالسلام میگویند: مگر میشود خدا کسی را تنها بگذارد شاید انسان مشترک خدا را رها کند، اما خدا بندهاش را هیچگاه رها نمیکند من میگویم باید برخی ادعیه را به عنوان تفسیر قرآن از دید اهل بیت نگاه کنیم آیه قرآن موضوع عذاب را مطرح میکند این عذاب برای این نیست که خداوند انتقام خود را از ما بگیرد یا خودش را خالی کند عذاب برای این مطرح شده که بندگان برگردند. همه حرف من این است که عذاب برای ادب کردن است. خداوند همانطور که در این دنیا مکانیزمی را قرار داده، برای آخرت هم مکانیزمی را قرار داده که اگر درست عمل نکنیم انتهای آن مکانیزم به عذاب ختم میشود یعنی خداوند کسی را عذاب نمیکند بلکه ما به گونهای عمل میکنیم که انتهای این عمل ما به عذاب ختم میشود. یعنی کسی کسی را به جهنم نمیبرد بلکه انسانها با پای خودشان به جهنم میروند و با پای خودشان از آن بیرون میآیند. سؤال اینجاست که آیا واقعا راه برگشت از جهنم وجود ندارد؟ و برخی نمیتوانند از جهنم بیرون بیایند؟
مناظره خواندنی حسن آقامیری و حجتالاسلام رفیعی
رفیعی: اینگونه که شما سخن میگویید یک مشرک چگونه میتواند از جهنم خارج شود؟ شخصی، چون ابوجهل چگونه میتواند بازگردد و از جهنم بیرون بیاید؟ آیا شما عقیده دارید که ما در برزخ هم میتوانیم رشد کنیم و عمل انجام دهیم و کار خیر و نیک انجام دهیم و دنیا را جبران کنیم؟
آقامیری: اینکه ما آیه بیاوریم که مشرک به جهنم میرود باید بگویم کسی که ذرهای گناه دارد هم نمیتواند به بهشت برود، زیرا حتی اگر حقالناس را هم از او بردارند باید ابتدا دست از عمل و عقیدهاش بردارد و بازگردد تا بتواند به بهشت برود حال اگر مشرک هم دست از عملش بردارد و در قیامت دست از عملش بردارد میتواند از جهنم خارج شود و به بهشت برود. یک فرد مشرک حتی اگر در جهنم دست از شرکش بردارد و بگوید که پشیمان است باز هم میتواند بازگردد. مگر میشود خدا حتی در جهنم به بنده بگوید نه دیگر پشیمانی سودی ندارد و این قبول نیست و شما دیگر فرصتی ندارید.
رفیعی: اینکه خداوند بخشنده است در آن شکی نیست. روزی زنی پیامبر (ص) را صدا زد و در منزل هنگامی که تنور روشن بود به پیامبر (ص) گفت: این فرزندان من را خیلی اذیت میکنند، اما هر چقدر با خودم کلنجار میروم هیچگاه نمیتوانم ببینم که آنها در این آتش تنور بیفتند و بسوزند. پیامبر (ص) گریست و گفت: خدا از این مادر هم مهربانتر و بخشندهتر است.
اما این دلیل نمیشود که ما بگوییم یک فرد در این عالم هر عملی را که میخواهد انجام بدهد و از کردهاش دست بر ندارد و پشیمان هم نشود و در این حالت بمیرد و در روز قیامت دست از عقیدهاش بردارد و بتواند بازگردد و حتی اگر قرار است چنین سخنی را هم مطرح کنیم بهتر است آن را به عنوان یک احتمال مطرح کنیم نه اینکه قطعی بگوییم که حتی مشرک و کافر هم میتوانند در روز قیامت باز گردند. من به هیچ وجه این سخن شما را قبول ندارم، زیرا حرف قرآن نیست و اگر هم قرار است چنین سخنانی مطرح شود باید آن را به عنوان یک احتمال بیان کرد و در کنار آن احتمالات دیگر را هم بیان کرد، در این صورت است که میتوان سخن گفت. اما شما به گونهای مسائل را مطرح میکنید که انگار قطعی است و هیچ احتمال دیگری وجود ندارد.
آقامیری: روایت داریم که رحمت خداوند به گونهای است که شیطان هم در روز قیامت طمع رحمت خدا را میکند. بله درست است که انسان باید در این دنیا بکارد و در آخرت برداشت کند، اما قیامت هم برای خود قوانین و قواعدی دارد و کار تمام شده نیست.
در ادامه پنج دقیقه جلسه برای استراحت تعطیل شد و پس از پایان زمان استراحت سید حسن آقامیری گفت: یک خلف وعده داریم و یک خلف وعید، خلف وعده به هیچ وجه ممکن نیست، اما خلف وحید ممکن است حال بزرگانی مانند آیت الله بهجت میگویند: عذابهایی که در قرآن آمده وعید است و قطعی نیست، قرآن برای پیشگویی نیامده، ولی که برای پیشگیری آمده، به عنوان مثال ما گاهی میخوانیم که خوراک جهنمیان چرک و خون است در حالی که خداوند به همه بندگان در هر حالتی رزق میدهد. چگونه میشود که در جهنم رزق بنده از چرک و خون باشد.
این توضیح دارد: امام علی علیهالسلام پیش از شهادت برای ابن ملجم شیر فرستاد، ابن ملجم از آن شیر فاصله گرفت و گفت: این کثافت است، چگونه آنرا بخورم؟ وقتی معرفت نداشته باشیم بهترین خوراک را هم زهر و چرک و خون میبینیم. این موضوع حتی در همین دنیا هم صدق میکند. در جهنم کافر رزقش را به دلیل ناپاکی قلبش، چون چرک و خون میبیند و این نشانه عمل خودش است در حالی که حتی در جهنم هم یک کافر و مشرک رزقش چرک و خون نیست. آنچه بر سر ما میآید به خاطر عمل خودمان است، خداوند ما را عذاب نمیکند بلکه ماه راهی را میرویم که آخرش به عذاب ختم میشود، اما در عین حال خدا و اهل بیت (ع) دست در دست هم دادهاند که ما را از این عذاب نجات دهند.
در دنیا ابزارهایی مانند بخشش، رحم کردن، خدمت کردن، محبت و... داریم که به وسیله آنها میتوانیم بازگردیم و از عذاب نجات پیدا کنیم. به عقیده من در آخرت و در قیامت هم ابزارهایی برای بازگشت وجود دارد و میتوان آنجا هم مورد رحمت قرار گرفت. حرف من موضوع بازگشت است و این بازگشت میتواند هم در این دنیا باشد و هم در آن دنیا.
رفیعی: قرار نیست اینجا من از یک بُعد دفاع کنم و شما از بعدی دیگر. هدف این است که اگر ما یک نکتهای را میگوییم باید ابعاد دیگر آن نکته را هم مطرح کنیم. من میگویم مبنای سخن ما چیست؟ آیا مبنای سخن ما کلام یک شخص یا یک منبری است؟ یا اینکه مبنای سخن ما قرآن است؟
دین هم حب دارد و هم بغض، پیامبر (ص) هم اشداء علی الکفار است و هم رحماء بینهم. اینکه شما گفتید قرآن برای پیشگیری است این سخن بسیار خوبی است، اما این نوع بیان شما موضوع پیشگیری را زیر سؤال میبرد، زیرا به گونهای مطرح میکنید که شخص هیچ ترسی از گناه ندارد، زیرا او میگوید حتماً بخشیده میشود. این نوع سخن گفتن پیشگیرانه نیست و اثر موضوع وعید که خودتان مطرح کردید را میگیرد. خدا بسیار مهربان است و قطعاً بیشتر مردم به بهشت میروند، اما اینکه بگوییم همه بدون هیچ حسابی به بهشت میروند با عقل خدا جور در نمیآید. این همه جنایاتی که در دنیا رخ میدهد، کودکان بسیاری کشته میشوند انسانهای بیگناهی حقشان پایمال میشود، آیا این درست است که آنها بهشت بروند و شخصی که مهربان است و همه زندگیاش را وقف مردم میکند او هم به بهشت برود این کاملاً خلاف عدالت است.
ما باید مبنای حرفمان قرآن و احادیث باشند، برخی موضوعات آیه صریح قرآن هستند و به هیچ وجه نمیتوانیم خودمان تعبیر کنیم و یا در آن دست ببریم، حداقل اگر میخواهید برداشتهای دیگر را از آیات قرآن بگویید، باید آنها را به عنوان احتمالات بگویید و در عین حال احتمالات دیگر را هم بیان کنید.
یکی دیگر از موضوعاتی که من درباره سخنان آقای آقامیری باید بگویم این است که گاهی در موضوعات سیاسی، اقتصادی و مدیریتی شما به گونهای سخن میگویید که مردم از انقلاب پشیمان میشوند در حالی که من میبینم شما از امام سخن میگویید از کتابش مثال میآورید، نشانه این است که انقلاب را قبول دارید، اما در سخنان به گونهای مسائل را مطرح میکنید که مخاطب بگوید کلاً اشتباه کردیم انقلاب کردیم.
آقامیری: ما اینگونه بزرگ شدیم که با زور مخالفیم، اما مشکل اینجاست که گاهی با ظالم مخالف میشویم نه با ظلم. اگر ما با ظلم مخالف باشیم آن مسیر را نمیرویم و راه ظالم را ادامه نمیدهیم، حال ظلم را هر کسی که میخواهد انجام بدهد فرقی ندارد متأسفانه مسائل در کشور ما بقدری جناحی شده که انسان نمیتواند آزاده باشد و هر سخنی میگوید مفهومی جناحی پیدا میکند و فوراً به یک گروه میچسبانند. در حالی که صحبت من صحبت ظلم است و ظالم هر که میخواهد باشد، از هر گروه و جناحی.
رفیعی: این را همهگونه میشود بیان کرد، اما شما جنبه نقدت به نحوی قوی است که یک موضوع را از ریشه زیر سوال میبرید و به مسائل یک سویه نگاه میکنید، در حالیکه باید به موضوعات جامع نگاه کنیم یعنی اگر ضعفها و اشکالات را میگویید نقاط مثبت و نقاط قوت را هم بگویید تا مردم کاملاً از آن موضوع روی برنگردانند ضمن اینکه همان طور که یکبار هم گفتم در سخنان اگر احتمالات را میگویید جنبههای دیگر را هم مطرح کنید و قاطعانه نگویید که حتماً مشرکان هم به بهشت میروند.
درست است که باید به مردم امید داد، ولی عادل کسی است که هم مأیوس نکند و هم به گونهای امید ندهد که طرف به گناه بیفتد. ما در گذشته به پای منبر برخی از اساتید میرفتیم، چنان درباره امام زمان سخن میگفتند که گمان میکردیم ایشان فقط قوه قهریه دارند، اما در حوزه دریافتیم که امام زمان، امام مهر است، اما برای ما فقط قهر امام را برجسته میکردند. ما باید همه جوانب را ببینیم هم مهر و هم قهر.
نکته دیگری که باید بگویم این است که گاهی شما سخنی از یک نفر میشنوید و آن سخن را به پای دین میگذارید مثلاً درباره موضوع قبر شما شما به گونهای ماجرا نقد میکردید که انگار نظر دین درباره قبل این است که عالم قبل همین قبر دنیایی است در حالی که روایات مختلفی داریم که عالم قبر عالم متفاوتی است.
آقامیری: در آن سخنان من کاملاً صریح گفتم که عالم قبر ربطی به قبر دنیا و جسم ندارد و اینکه ما از تنگی قبر و سؤال و جواب سخن میگوییم مربوط به عالم قبر است و این اتفاق در داخل قبری که در دنیا است نمیافتد، اما این صحبتهای من تقطیع شده است. یعنی فایل صوتی که شما شنیدهاید دقیقاً نیمی از سخنان من بود، صحبت من ناظر به بازگشت است من میگویم حتی اگر فرعون هم که باشید نباید ناامید شوید و میتوانید بازگردید.
رفیعی: بله، اما باید این را هم بگویید که باید فرعون خودش بخواهد که بتواند بازگردد و اگر نخواهد نمیتواند بازگردد. همچنین شما در جای دیگر گفته بودید که بهشت برای مردان است در حالی که بخشی از بهشت و نعمتهای آن اصلاً ربطی به مرد ندارد.
آقامیری: در این زمینه هم صوتی که در اختیار شما قرار گرفته بود ناقص بود و کاملش را در صفحه منتشر کردم به هیچ وجه این نظر من نبود که بهشت جای خانمها نیست و فقط برای مرد است و آن سخنان کاملاً تقطیع شده بود و میتوانید صوت کامل آن را در پیج شخصی من دوباره گوش دهید.
با پایان زمان گفتگو دو طرف تأکید کردند که این گونه برنامهها میتواند در رفع شبهات بسیار موثر باشد.
حسن آقامیری هم در پایان ضمن تقدیر از حجتالاسلام سرلک برای فراهم کردن این گفتگو گفت: من خودم درخواست کردم که آقای سرلک در این گفتگو حضور داشته باشند و الان هم در منزل ایشان هستیم. جا دارد بسیار از وی تشکر کنم، البته در این زمینه به آقای سرلک احترامیهایی هم شد که من از ایشان معذرت میخواهم. این را هم بگویم که من خودم مسئول اعمال و رفتار خودم هستم و ممکن است فردا هم سخنانی بگویم که در آن شبهاتی وارد شود، امیدوارم که صحبتهای من را به آقای رفیعی نسبت ندهید.
حجتالاسلام رفیعی هم در پایان گفت: امیدوارم آقای آقامیری روی حرفهای من تأمل کنند و خوشحال هستم که بخشی از شبهات را توضیح دادند این جلسه، جلسه مچگیری نبود و سعی من این بود که نکات و شبهات برطرف شود و امیدوارم طلایه دار این گفتگوها صدا و سیما باشد و در آینده آنها از این گفتگوها را برگزار کنند و ترسی هم نداشته باشند.
با این نظر موافقم و لی در پاسخ به این مطلب آیه ای از قرآن و داستانی از پیامبر را می نویسم
وقتی حضرت نوح می خواست پسر خودش هم از آب نجات دهد خدا به او گفت او از اهل تو نیست و *انه عمل غیر صالح * یعنی پسر نوح ،هویت او عمل غیر صالح او شده و پسر نوح با عمل غیر صالح خودش متحد شده
2- روایتی هم هست که کفار و دشمنان اهل بیت در جهنم حتی از نفحات حضور پیامبر هم بیزارند و می گویند این نفحات رسول الله را دور کنید لذا چون با زشتی ها و عمل غیر صالح خود متحد شده اند حتی بهشت حقیقی را نمی توانند تحمل کنند و به همان عذاب خو می کنند و برایشان عذب و گواراست ولذا بهشت حقیقی را نمی پسندند مثل شخصی که فضله حیوانات را جمع میکرد و وارد بازار عطر فروشان شد و از حال رفت (داستان مولوی )
حکایتی دیگر نقل است زمان پیامبر شخصی انباری از خرما داشت ولی در راه خدا نبخشید بعد از مرگ صاحب انبار خرما، وارثان او انبار خرما در راه خدا برای پدرشان بخشیدند ولی پیامبر فرمودند اگر یک عدد خرمای مکیده شده را خود پدرتان می بخشید از این انبار که وارثانش بخشیدند برای او مفید تر بود
دلیل این امر این هست دنیا دار استعداد و قوه است و بعد از دنیا با اینکه در برزخ هنوز استعداد تکامل هست ولی نسبتش به اندازه حکایت خرمای مکیده به انبار خرما هست و حرف سید حسن آقا میری با توجه به اتحاد عاقل به معقول عبارت( اول و دوم ) ملاصدر ا ودیگر بزرگان رد است البته بنده خیلی مختصر و بیان کردم که مجالش اینجا نبود یاعلی ع
قابل توجه مسئولین ایران.......
نمونه اش امام حسین حتی تا آخرین لحظه دست از ارشاد برنداشت حتی بعد از کشته شدن فرزندان و یارانش.اگر حر راه را بر ایشان نبسته بود قطعا واجعه کربلا رخ نمی داد اما امام بخشید چون نور معرفت در حر بود اما چند هزار لشکر عبیدالله اونقدر احمق بودن که حتی با وجود جنایاتی که کردند و امام در آخرین لحظات باز هم فرصت به آن ها داد خریدارها خوبی نبودند. منظور آقامیری همین بود از میان اون همه جنایت کار مطمئن باش اندکی هم از جهنم راه فراری نخواهند داشت چون قطعا رحمانیت خداوند قابل قیاس با امام حسین نیست اما ان ها احمق خواهند بود و خودشان حتی با وجود رحمت خدا لیاقت بخشش پیدا نخواهند کرد.
در ضمن فورا که خدا نمی بخشه مثل این دنیا یکی به خاطر جرمش ۱ سال زندان می خوره دیگری ابد، یکی هم اعدام. اما همون خدای مهربون اگه جرم طرف قتل باشه به خانواده مقتول حق انتقام می ده ولی می گه اگه ببخشی بهتره البته نه هر قاتلی.
بحث در این باره طولانی ....
خدا آخر و عاقبت هممونا ختم به خیر کنه
هر زمان مطهری خود را دارد.
اینگونه بر نامه ها بسیار مفید است ان شاءالله که همانگونه که حجتالاسلام رفیعی فرمودند در صدا و سیما اینچنین برنامه ها فعال شود .
حال باید پرسید، آیا با چنین خطابات هشداردهنده در قرآن که در آنها این چنین از فریفتهشدن به مهر و لطف الهی هشدار داده شده، جایی برای این مدعا باقی میماند که وعدۀ عقوبت و عذاب الهی محقق شدنی نیست و صِرفاً برای بیم دادن آدمیان از آنها استفاده شده است؟! مفسران به نیکی دریافتهاند که مراد از فریفتهشدن به خداوند، فریفته شدن به رحمت و بخشش الهی است. فیض کاشانی در تفسیر این آیه چنین آورده است: الشیطان بأنیمنیکم المغفره مع الاصرار على المعصیه: شیطان به شما در کنار دعوت به اصرار بر گناه، امید مغفرت میدهد. ایشان در تفسیر صافی چنین آورده است: و لایغرنکم بالله الغرور الشیطان بان یرجیکم التوبه و المغفره فیجرئکم على المعاصی: شیطان شما را به خداوند مغرور نسازد؛ به این معنا که به شما امید توبه و مغفرت دهد و شما را بر انجام گناهان گستاخ سازد و نیز در تفسیر کشاف آمده است: و لایقولن لکم الشیطان اعملوا ماشئتم فإن الله غفور یغفر کل کبیره و یعفو عن کل خطیئه: شیطان به شما نگوید: هر چه خواستید انجام دهید که خداوند بخشنده است و همۀ گناهان کبیره را میبخشد و از هر خطایی درمیگذرد.
نصیری در پایان سخنانش گفت: علامه طباطبایی(ره) در ذیل آیۀ سی و سوم سورۀ مبارکه لقمان چنین آورده است: معنای فریفتن انسان توسط شیطان آن است که از یک جهت ذهن آنان را به مظاهر حلم و عفو الهی معطوف سازد و از جهت دیگر از امتحان، استدراج و مکر الهی غافل سازد و آنان چنین پندارند که اشتغال به دنیا، فراموشی آخرت، رویگردانی از حق و حقیقت، عقوبت و مؤاخذهای را در پی ندارد و دنیادوستان هر چه بیشتر به کار خود میپردازند و در غفلت خود فرو میروند و در معاصی و گناهان غرق میشوند، خوشی و راحتی بیشتری در زندگی خود میبینند و در میان مردم از عزت و وجاهت بیشتری برخوردار میگردند و آنچه که در دعوت الهی، اعم از وعده و وعید آمده و پیامبران از آن خبر آوردهاند، اعم از رستاخیز، بهشت و جهنم همه خرافه است! علامه(ره) همچنین در تفسیر آیۀ ششم سورۀ مبارکه انفطار این نکته را مورد تأکید قرار داده که خداوند، انسان را به خاطر فریفته شدن به رحمت الهی با تکیه بر مهر و کرامت او نکوهش کرده است.
https://fa.shafaqna.com/news/395550/
منبع
مشکلات اقتصادی به اینا چه ربطی داره؟
۱ بحث دینی بود شما دغدغه اقتصادی داری این مناظره رو دنبال نکن
یه وین جدیدآورده که خبری از دین توش نیست!
آقای رفیعی نباید با مانند آقا میری بحث می کرد.
ولی در قرآن داریم؛ لیست التوبه للذین یعملون السیئات حتی اذا حضر احدهم الموت قال انی تبت الان ولا الذین یموتون وهم کفار.
یعنی توبه از کسانی که تا دم مرگ کافرند و زمان مرگ می خواهند تازه توبه کنند و همچنین کسانی که کافر می میرند قبول نمی شود.
ممنونم ازدست اندرکاران بسیار برای بنده جذاب بود وامید آن دارم که این مناظره مستمرباشد تاواقعیات مبین شود یاد مستندی از صداوسیما افتادم که شهید بهشتی مناظره میکرد بنظربنده رحمت خداوند بی واسعه است ولیکن عدالت قادر مطلق را تحت الشعاع قرار نمیدهد چون عادل محض است بنظر بنده انسان بایستی امید به رحمت ذات اقدس الهی داشته واین امید نبایستی بیم تجری به گناه شود
ودعامیکنیم که بارالهی مارا بافضل وبخششت مورد رحمت قرار ده
آمین
سخنتن رفیعی بسیار بسیار منطقی و دقیق بود. مگه اینکه کسی نخواد بپذیره وگرنه هیچ راه در رویی باقی نذاشت.
متشکرم استاد رفیعیِ بزرگ
حرف های آقا میری بی منطق بود
"(انتخاب گرامی لطفاً جهت رفع ابهام وتنویر افکار مخاطبین چاپ بفرمایید")
نتیجه کار ضعیف
دلیل آوردن تو بحث خیلی مهمه اونی که میگه من قبول ندارم ونظر من اینه اون بحث نیس مجادله است
"(انتخاب گرامی لطفاً جهت رفع ابهام وتنویر افکار مخاطبین چاپ بفرمایید")