arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۷۳۴۸۴
تاریخ انتشار: ۵۹ : ۲۳ - ۱۸ شهريور ۱۳۹۹
تورق خاطرات چهره ها در «انتخاب»؛

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۱۸ شهریور ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶: حکم دبیری مجمع تشخیص برای محسن رضایی با هماهنگی دفتر رهبری نوشته شد؛ برای ترک سپاه لازم بود مسئولیتی در رابطه با من یا رهبری داشته باشد

آقاى [رضا] امراللهى آمد. گله كرد، از اينكه آقاى خاتمى، عدم معرفى او را منتسب به نظر رهبرى كرده و گفت، به خاطر عدم تخصص آقاي [غلامرضا] آقازاده، [رییس سازمان انرژی اتمی] براى اين سمت، متخصصان دلسردند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

خاطرات مرحوم  آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، هر شب منتشر می‌‌شود. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در سرویس تاریخ «انتخاب» منتشر شده بود.

سرویس تاریخ «انتخاب»: متن کامل خاطرات ۷۱ تا ۷۶ (که به صورت اختصاصی در «انتخاب» منتشر می‌شود) در زیر آمده است

 

سال ۱۳۷۱
زودتر بلند شدم. نماز خواندم، استحمام كردم و براى سفر آماده شدم. آقاى [رضا] امراللهى، [رييس سازمان انرژي اتمي] كه امروز صبح وارد شده بود، آمد و گفت توصيه‌اى به رييس‌جمهور بكنم كه مأموران ذيربط با او همكارى كنند.
با آقاى غلام‌اسحاق‌خان به فرودگاه رفتيم. هواپيماى 747 ايران‌اير، از تهران براى تعويض هواپيماى حامل‌مان به جهت مراعات جهات امنيتى آمده بود. تعويض هواپيما نيم ساعتى تأخير به‌وجود آورد.
آقايان [حميد] ميرزاده، [معاون اجرايي رييس‌جمهور] ، [اكبر] تركان، [وزير دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح]، [اصغر]ابراهيمى، [مديرعامل متروي تهران] و [رضا] امراللهى، [رييس سازمان انرژي اتمي]، براى كارهاي‌شان در چين به ما ملحق شدند. آقايان [مصطفي] معين، [وزير فرهنگ و آموزش عالي]، [سيدمحمد] غرضى، [وزير پُست و تلگراف و تلفن] و [محمد] سعيدى‌كيا، [وزير راه و ترابري] به ايران مراجعت كردند. در راه با آقايان تركان و ميرزاده، دربارة مسايل‌شان با چين مذاكره شد. يك فيلم ايرانى خوب ديديم.آقاى [محمد] اصغرى، رييس موسسه كيهان از خلاف‌هاى گروهى از تندروها در روزنامه كيهان شكايت كرد و خواست كه كمكش كنم. بعد از شكست در انتخابات مجلس، ناراحت است.
ساعت چهار به وقت چين در فرودگاه بين‌المللى پكن فرود آمديم. سفيران مقيم و ايرانيان و بعضى از رجال چينى براى استقبال آمده بودند، ولى مراسم استقبال رسمى طبق سنت چينى‌ها در كنار تالار خلق در ميدان آسمانى انجام شد.
به اقامتگاه آمديم. وزير همراه، وزير رفاه اجتماعى است. در راه سئوالات زيادى از او كردم. جهت را درست تشخيص نمى‌داد. وقتى كه به سوى جنوب مى‌رفتيم، خيال مى‌كرد به سوى غرب مى‌رويم. در اقامتگاه كه خيلى مجلل است، بعد از نماز و استراحت، گزارش آقاى [حميد] ميرزاده را مطالعه كردم.
باران گرفت، لذا مراسم استقبال را از ميدان به داخل تالار منتقل كردند. كمى تأخير داشتند. ساعت شش و نيم به تالار رفتيم. با استقبال [آقاي يانگ شانكن]، رييس‌جمهور و سران ديگر، مراسم رسمى با شليك توپ‌ها با غرش رعدآسا و سان بدون رژه انجام شد. سپس مذاكرات داشتيم كه كلى و تشريفاتى بود.
در سالن ديگرى نماز مغرب و عشا را به جماعت خوانديم. سر ميز شام رفتيم كه با سرود ملى دو كشور و موزيك مداوم و با غذاهايى عمدتاً گياهى و دريايي سرو شد. سر ميز شام، سئوالات زيادى از رييس‌جمهور چين كردم كه همه را با صراحت جواب داد. گفت با كُره جنوبى رابطه برقرار كرده‌اند، به شرط آنكه با تايوان قطع رابطه كند كه كرده است. از اينكه كره جنوبى برخلاف سياست آمريكا چنين تصميمى بگيرد، تعجب كردم.
گفت وضع روسيه خيلى بد است و احتمال بروز تشنج زياد است. احتمال كودتا هم هست. قرار است، آقاي [بوريس] يلتسين، [رييس‌جمهور روسيه] دو ماه ديگر به چين بيايد. اگر تا دو ماه ديگر بتواند بماند !! معتقد بود روس‌ها به آسانى نمى‌توانند جزاير را به ژاپن پس بدهند، لذا مشكل‌شان حل نمى‌شود و ژاپني‌ها و غربي‌ها حاضر نيستند كمك مهمى به روسيه بكنند. آمريكا براى انتخابات آماده شده كه 160 فروند هواپيماى اف 15 به تايوان بدهد كه با اين كار پنج هزار شغل را حفظ مى‌كنند و هم بحران قطع رابطه با كُره جنوبى. عكس‌العمل چين اين است كه با كنفرانس خلع سلاح همكارى نكند و به ديگران سلاح بفروشد؛ اين مطلب، چراغِ سبزى به ما هم بود. چين اخيراً به پاكستان هم موشك داده است.
فردا بنا دارند، اعلام همكارى در انرژى هسته‌اى با ايران بنمايند و در مقابل فرانسه و ايتاليا كه بناست هواپيماي ميراژ و ناو جنگى به تايوان بدهند، عكس‌العمل خواهند داشت. گفت روس‌ها براى تأمين ارز حاضر شده‌اند سلاح‌هاى حساس بفروشند و اخيراً خود چين، بيست فروند سوخو27 به قيمت هر فروند سى ميليون دلار از آنها خريده است. خيلى حرف‌هاى ديگر هم زد. ساعت نُه شب به اقامتگاه برگشتيم.

 

سال ۱۳۷۲
آقاى [حسین] محلوجى، [وزیر معادن و فلزات] آمد. گزارش توسعه ذوب آهن اصفهان و فولاد مباركه و تنظيم قيمت‌ها را داد. آقاى [عباس] آخوندى، [وزیر مسکن و شهرسازی] آمد. برنامه‌اش براى حل مشكل مسكن را توضيح داد و براى اجرا استمداد كرد.
آقاى [سیدمحمد]غرضى، [وزیر پُست و تلگراف و تلفن] آمد و براى تأمين منابع مالى برنامه توسعه مخابرات استمداد كرد. آقاى [مهدی] صفرى، سفيرمان در اتريش آمد و گزارش اقداماتش و وضع اتريش را گفت.
عصر به لتيان رفتیم. عفت هم آمد. در آب سد مقدارى شنا كردم. شام را با عفت خورديم؛ بچه‌ها نرسيدند. شب دير وقت بعضى‌ها آمدند.

 

سال ۱۳۷۳
در منزل بودم. كار كمى به خانه آورده بودم. براى مصاحبه فردا با برنامه روايت فتح، مقدارى مطالعه كردم؛ هم حوادث روزهاى اول جنگ و هم مسايل مربوط به والفجر هشت، عمليات عبور از اروند و تصرف فاو.
ظهر با عفت و ياسر غذا خورديم. خانه برخلاف معمول جمعه‏ ها، خلوت بود. عصر بى‎بى‏ جميله –دخترخاله- آمد. مقدارى در مورد بستگان نوق و رفسنجان احوال‏پرسى كردم. سپس خانم افشار آمد و مقدارى از تلاش‌هايش را تعريف كرد و اختلافش با سپاه بر سر سردخانه را گفت.

 

سال ۱۳۷۴
در گزارش‌ها مسایل افغانستان و نیز توافق ژنو دربارة بوسني، مهم ولي ناقص است. [آقای آردال اینونو]، وزيرامورخارجه تركيه آمد. دربارة روابط دو كشور و مسایل عراق صحبت كرديم. خيلي صريح و قاطع، با تجزبه عراق مخالفت مي‌كنند؛ براي ادعاي سوريه كه مي‌گويند با طرح تجزيه موافقت كرده‌اند. سپس [آقای فاروق‏‌الشرع]، وزيرامورخارجه سوريه ملحق شد. دكتر ولايتي گزارش اجلاس سه‏ جانبه را داد و توافق بر سر بيانیه و همكاري در حفظ يكپارچگي عراق و من بر ضرورت همكاري جدي و جلوگيري از اجراي خواسته‌هاي اجانب در منطقه تأكيد نمودم. سپس با وزير امورخارجه سوريه در مورد اظهارات آقاي [عبدالحلیم]خدام، در خصوص طرح تجزيه عراق ملاقات داشتيم.
جلسه‌اي دربارة مبارزه با قاچاق داشتيم. دفترم گزارش عملكرد ضعيف نيروي انتظامي را داد. آقايان [علی‏ محمد] بشارتي، [وزیر کشور] و [رضا] سيف‌اللهي، [فرمانده نیروی انتظامی] دفاع كردند و مدعي عدم همكاري ديگران، از قبيل گمرک و قوه قضایيه و وزارت اقتصاد شدند. از عدم پرداخت حق‏ الكشف‌ها گله كردند و گزارش فعاليت‌ها را دادند؛ در مجموع دفاع خوبي كردند. دربارة سرنوشت اموال كشف‏ شده قاچاق بحث شد كه مبهم ماند. قرار شد اخوي محمد، ستاد پشتيباني مبارزه با قاچاق را فعال كند كه تاكنون نبوده و در مورد سرنوشت اموال و ادعاهاي دو طرف بررسي نمايد.
عصر آقاي امراللهي، [رییس سازمان انرژی اتمی] آمد. براي پرداخت پيش‏ پرداخت قرارداد نيروگاه اتمي بوشهر به روس‌ها و افتتاح اعتبار در حد يك‏دهم قرارداد ارزي، اجازه گرفت. شوراي عالي امنيت ملی جلسه داشت. دربارة عراق و افغانستان بحث شد و سياست‌ها را مبني بر مذاكره با هيأت عراقي و اهداف‏شان و كمك به دولت افغانستان در مقابل طالبان، با محمل‌هاي قابل قبول و ... مشخص کردیم.

 

سال ۱۳۷۵
مطابق معمول، برنامه روزانه با نماز صبح و نوشتن خاطرات ديروز كه حدود سه صفحه شده و نرمش و مطالعه گزارش‌ها و صبحانه از ساعت پنج و نیم تا هشت و نیم بود. دو ریيس كاتوليك‌ها و پروتستان‌هاي اوگاندا آمدند. آدم‌هاى متواضعى هستند. ریيس كاتوليك‌ها صحبت كرد و با حالت ايستاده، از رو خواند و از اينكه من براى ايجاد صلح بين اوگاندا و سودان تلاش مى‌كنم، قدردانى کرد. مجموعاً به دست مى‌آيد كه همه بخش‌هاي مردم اوگاندا در اشتياق صلح‌اند؛ هم مسلمانان و هم مسيحى‌ها از مردم و هم مسئولان و مديريت‌هاى دولتى.
گفتند جمعيت مسيحى كشور، حدود هفتاد درصد است؛ 5/6 ميليون كاتوليك و 2/6 پروتستان و 300 هزار نفر اُرتدكس. اين نظر مسلمان‌ها را تأييد مى‌كند كه مى‌گويند بيش از سى درصد هم مسلمان هستند؛ گرچه آقاى موسوينى كه خود يك مسيحى است، مى‌گويد مسلمان‌ها يازده درصد هستند. در مسير اين مطلب را با آقاى موسوينى در ميان گذاشتم. گفت آمار اين را مى‌گويد و قبول كرد كه آمار درستى ندارند و اضافه كرد كه براي او مسلمان و مسيحي فرق نمي‌كند و او اوگاندا و همه مردم اوگاندايي را مي‌خواهد؛ ولى به طور كلى دل خوشى از مسلمان‌ها ندارد، چون عواطف آنها را متوجه اعراب مى‌داند. به خاطر اسلام و ضديت شديدى كه با سودان دارد، از ياد گرفتن زبان عربى مردمش ناراضى است و مى‌گويد سودانى‌ها، مى‌خواهند فرهنگ عرب را بر آفريقا تحميل كنند.
همراه ریيس‏ جمهور به فرودگاه انتبه رفتيم. انتبه در اثر فرورفتگى درياچه ويكتوريا از دو طرف به صورت شبه‏جزيره سرسبزى درآمده است. مراسم بدرقه هم مثل مراسم ورود بود. سان و دوباره سرود ملى و رقص و طبل و صفوف مردم و بزرگان.
به سوى سودان پرواز كرديم. جالب است كه وزير امورخارجه اوگاندا در رأس يك هيأت شش نفرى براى مذاكرات صلح همراه ما آمد. حادثه‌اى بي‏سابقه در تاريخ ميانجي‏گرى‌هاى معمولي است و مى‌تواند به عنوان موفقيت ما در ميانجي‏گرى مطرح شود، كه شد.
در سودان براى استقبال سنگ‏تمام گذاشته بودند. هم در مراسم فرودگاه و استقبال مردمى كه بسيار باشكوه بود. در فرودگاه، در مصاحبه كوتاهى، ميانجي‏گرى براى صلح را يكى از اهداف سفر ذكر كردم.1 آقاى [عمر حسن] بشير، ریيس‏جمهور سودان، صريحاً اظهار امتنان كرد. خيلى به صلح احتياج دارند. جنگ دارد آنها را ضعيف مى‌كند. جنگ داخلى است، ولى كم كم همسايه‌ها دارند با شورشيان وارد جنگ مى‌شوند و بيشتر از همه اوگاندا و اريتره و اتيوپى و حتي مصر كه كشور اسلامى است. به خاطر اختلافات سياسى و فكرى كه عملاً منطقه را اشغال كرده، ولي وزير امورخارجه آمريكا، صريحاً اعلان كرده از طريق همسايگان، سودان را از پا درمى‌آوريم.
من و بشير كه در اتومبيل زرهى نشسته بوديم، پس از خروج از محوطه فرودگاه، به خاطر امواج خروشان مردم استقبال كننده، سقف ماشين را باز كرديم و براى جواب دادن به احساسات مردم ايستاديم كه با فرياد الله‏ اكبر، همراه با عكس‌هاى من و پرچم ايران، جلوه خوبى داشت. آفتاب بسيار گرم مى‌تابيد. به خاطر حساسيت پوست من در مقابل آفتاب، لحظه‌اى نشستم و با كرم ويتامين آ صورتم را با عجله چرب كردم. در سفرهاى داخلى كه همين وضع را داريم، دكتر ميلانى این کرم را برایم تجویز کرده است.
به كاخ رياست‏ جمهورى رفتيم. صحبت كوتاهى نموديم. آقاى بشير، بسيار از سفر من به سودان ممنون است و آن را مهم مى‌داند. اصولاً همه ناظران اين سفر را براي آفريقا مهم مى‌دانند و مى‌گويند باعث از انزوا درآمدن شرق آفريقا است. براى خود ما هم خوب است. درست در جهت عكس اهداف آمريكا است كه مخفى هم نمى‌كنند.
سُفراى آمريكا در كنيا و اوگاندا، در مصاحبه‌هاي رسمى از سفر ما اظهار ناراحتى كرده‌اند. حتى در يك اقدام بى‏سابقه، سفير آمريكا كه خانمى است، همان روز حضور ما، استوارنامه را تقديم كرده و اسناد يك كمك هفت ميليونى را به ریيس‏جمهور كنيا داده است.
همراه آقاى بشير به اقامتگاه رفتيم. همان اقامتگاه سفر سابق كه خيلى گرم است و عفت هم كه نمى‌خواهد از كولر استفاده كنيم، كار را مشكل‌تر كرده. همراهان در هتل وضع بهترى دارند. عصر براى مذاكرات رسمى به مقر ریيس‏جمهور رفتيم. مسایل دوجانبه و آشتى مطرح شد. آقاى ولايتى، همراه وزراى خارجه سودان و اوگاندا، مذاكرات صلح را اداره مى‌كردند. تقريباً تمام شب را هم كار كرده و بالاخره اسناد توافق را آماده نموده بودند. كار مهمى كه معمولاً هفته‌ها طول مى‌كشد، به خاطر آمادگى دو طرف و فشار كارى ما، در كمتر از ده ساعت انجام شد.
براى نماز مغرب به اقامتگاه برگشتيم. آقاى حسن ترابى، رهبرشان و ریيس مجلس، براى ملاقات آمدند. مذاكرات خوبى داشتيم. از دستاورد‌هاى سازندگى ايران تجليل كرد و از اقدام ميانجی‏گرى من تشكر نمود و استقبال او از صلح، با توجه به مواضع جهادي‏اش، دليل مهم ديگرى بر نياز آنها است.

 

سال ۱۳۷۶
جامعه وعاظ تهران آمدند. آقاى [محمد] مؤمنى شهميرزادي گزارش داد. از نقش من در انقلاب و دفاع و سازندگى تجليل نمود و لوح تقدير جامعه وعاظ را تقديم كرد. من دربارة نقش بنيانى روحانيت در جامعه و نقش رهبرى و ولايت صحبت‏كردم و توجه دادم به توطئه‌هایى كه براى تضعيف ولايت و روحانيت در جريان است و دفاع كردم. پريشب رهبرى انتظارشان را در مورد دفاع از اين تهاجم به من ابرازكردند.
آقاى [حسن] شفتى، مديرعامل [شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی] هما آمد. از حمايت‌ها با اغراق تشكركرد و گفت، اكنون وقت زيادى صرف خواندن كتاب‌هاى من مى‌كند و اينكه آقاى تركان، در اواخر كار خود حاضر نشده خريد هواپيماهاى ايرباس را تصويب كند. از من خواست كه براى تأمين اين نياز كمك كنم.
آقاى خليليان، سرپرست استاندارى تهران آمد. گفت، محتمل است نامزد استاندارى هم شود و در اين خصوص نظر من را خواست. عصر تيمسار [علی] شمخانى، [وزیر دفاع] آمد. از عدم آشنایى آقاى خاتمى، نسبت به مسایل اقتصادى و نيز عدم اقدام مناسبى در سياست خارجى كه ممكن است پس از ماه‏ عسل كوتاه دولت، انتقادات باعث دلسردي مردم و ضعف دولت شود، اظهار نگرانى كرد. گفت، آقاى خاتمى بيش از حد به نظرات آقاى [محمد] باقريان، [دبیرکل سازمان امور اداری و استخدامی]، متكى است كه او هم خام است. از اينكه در حكم رهبرى، براى فرمانده نداجا [= نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی]، به خدمات مؤثر او در نيروها توجه نشده، گله‌مند است.
آقاى [رضا] امراللهى آمد. گله كرد، از اينكه آقاى خاتمى، عدم معرفى او را منتسب به نظر رهبرى كرده و گفت، به خاطر عدم تخصص آقاي [غلامرضا] آقازاده، [رییس سازمان انرژی اتمی] براى اين سمت، متخصصان دلسردند. عصر با هماهنگى دفتر رهبرى، حكم دبيري آقای محسن رضايى، [برای مجمع تشخیص مصلحت نظام] نوشته شد. براى ترك سپاه، لازم بود كه مسئوليتي در رابطه با من يا رهبرى داشته باشد.

نظرات بینندگان