هفتهی گذشته در یک اقدام غیرقابل پیشبینی، فرهاد مجیدی، کاپیتان سابق آبیپوشان استقلال و یکی از ستارگان فوتبال ایران، از دنیای فوتبال حرفهای خداحافظی کرد.
به گزارش سرویس ورزشی «انتخاب» ؛ فرهاد مجیدی در بخشی از بیانیهی خود تاکید کرد که کنارهگیری وی از فوتبال، دشوارترین تصمیمگیری زندگیاش بوده، ولی اتفاقات هفتههای اخیر و صحبتهای شنیده شده در میان مدیران و کادر رهبری استقلال، سبب شد وی بر خلاف میل باطنیاش از فوتبال کنارهگیری کند.
در این میان، بسیاری بر این عقیدهاند که عامل اصلی کنارهگیری مجیدی از فوتبال، کسی نیست جز مربی جدید آبیپوشان، یعنی امیر قلعهنویی.
حال در موازای ماجرای فرهاد مجیدی، دیگر ستارهی فوتبال ایران، علی کریمی
نیز در پرسپولیس وضعیتی مشابه دارد و عملاً کنار گذاشته شده است.
چرا با ستارگان فوتبال ایران چنین برخورد میشود؟ و چگونه برخی شبکههای
مافیایی، فوتبال ایران را در دست گرفتهاند و بدین ترتیب نزول کیفی فوتبال
ایران ادمه دارد؟
رادیو فرانسه در این مورد با مرتضی شمس، روزنامهنگار و کارشناس فوتبال گفت و گو کرده که عیناً در پی می آید:
نظرتان در مورد این اتفاق چیست؟
اینقدر من شوکه شدم از شنیدن این خبر که همچنان دوست دارم و منتظرم از سوی فرهاد مجیدی و رسانههای دیگر این خبر تکذیب شود. متأسفانه پذیرش اینکه بازیکن آماده و سرپنجهای مثل فرهاد مجیدی در فوتبال ما کنار میکشد، واقعاً غیرقابل باور است.
اما با توجه به شرایطی که طی ماههای اخیر بر فرهاد گذشت، پر واضح بود که
بین حضور ایشان به عنوان محبوبترین چهرهی تاریخ فوتبال استقلال... البته
اینکه میگویم محبوبترین، به این دلیل است که به طور مثال آقایان ناصر
حجازی و حسن روشن جزو چهرههای محبوب استقلال بودند و هستند، اما با توجه
به عدد کمّی طرفداران این باشگاه، به طور مثال، آقای حجازی زمانی محبوب
استقلال بود که کل هواداران این تیم در کشور، به رقم ۱۰ میلیون میرسید.
ولی الان وقتی میگوییم فرهاد مجیدی محبوبترین چهرهی استقلالیهاست،
ایمان داریم که حداقل ۳۰ میلیون نفر عاشقانه او را دوست دارند و حتی در
لیست بازیکنهای محبوب جهان، در ردیف شایستهای هم قرار گرفت.
به هرحال، روزی که مشخص شد امیر قلعهنویی به عنوان سرمربی استقلال قرار
است کارش را شروع کند، پر واضح بود که دیگر جایی برای فرهاد مجیدی وجود
نخواهد داشت و چندین بار مذاکره به اشکال مختلف صورت گرفت و به دلیل فشار
هواداران استقلال که بیصبرانه خواهان بازگشت کاپیتان محبوب تیمشان به
استقلال بودند، امیر قلعهنویی کار خودش را کرد و این بازیکن را در عین
شایستگی کنار گذاشت. حتی در همان مقطع شنیده شد که مدیرعامل باشگاه رقیب
استقلال، یعنی رویانیان، در پرسپولیس خواهان جذب این بازیکن شد، ولی بازیکن
و کاپیتان پرتجربهی استقلال، به دلیل عرق و علاقهای که به باشگاه سابق
خود، یعنی استقلال داشت، علیرغم پیشنهاد مالی بسیار خوبی که به او شده
بود، حاضر نشد به پرسپولیس برود و قید بازی کردن را زد، اما علاقه و عشق
خود را نفروخت.
آقای شمس، نقش مدیریت استقلال در تصمیمگیری فرهاد مجیدی چه بود؟ دیدیم
که علی فتحاللهزاده، مدیرعامل استقلال، در ارتباط با کنارهگیری وی اعلام
داشته که «فرهاد مجیدی در قبال باشگاه کملطفی کرده». در این زمینه نظرتان
چیست؟
من نمیدانم چطور آقای فتحاللهزاده این صحبتها را میکنند. آیا ایشان
واقعاً به حافظهی تاریخی این ملت شک دارند یا دارند به همین صراحت، به
شعور هوادارانشان توهین میکنند؟ فرهاد مجیدی چرا کملطفی کرده؟ فرهاد
مجیدی زمانی خواست از استقلال جدا بشود که با تمام وجودش درک میکرد که
چاهی سر راه استقلال کندهاند که استقلال با پرویز مظلومی به مقام قهرمانی
نرسد و او که نمیتوانست این فشارها را تحمل کند و صدایش هم به جایی
نمیرسید و از همه مهمتر نمیخواست ایجاد تنش کند، به ناچار در یک مقطع
دو، سه ماه از این تیم جدا شد و به قطر بازگشت که شاید تا آخر فصل، اگر
قرار است این اتفاق بیافتد، تکلیف آن هم روشن شود.
اینکه آقای فتحاللهزاده میفرمایند فرهاد مجیدی کملطفی کرده، به نظر
من، بیشتر کملطفی خود آقای فتحاللهزاده است به این بازیکن محبوب و موفق
استقلالیها. نه؛ فرهاد مجیدی اصلاً کملطفی نکرده، او همیشه ثابت کرده که
استقلالی است و استقلال را دوست دارد و آخرین دلیلش هم همین است که ایشان
پیشنهاد نجومی پرسپولیس را در دو هفتهی گذشته به ضرس قاطع رد کرد، فقط
برای اینکه ثابت کند که عاشق تیمش هست و تیمش را دوست دارد.
اما
من فکر میکنم فتحاللهزاده با این حرفی که زده، سعی کرده سرپوشی برای
ضعف خودش در مدیریت استقلال پیدا کند. چرا که در دو بار حضور آقای
قلعهنویی به عنوان سرمربی و مدیریت فتحاللهزاده در استقلال، مشخص شد که
ایشان اصلاً قدرت تصمیمگیری ندارند و آقای امیر قلعهنویی بنا به صلاحدید
و تشخیص و عرق و علاقهشان، از نگهبانهای باشگاه، خدمهی باشگاه تا
قائممقامی باشگاه را تعیین تکلیف میکرد. یعنی ایشان تصمیم میگرفت، منصوب
میکرد و فتحاللهزاده به عنوان یک ماشین امضا، فقط تاییدکنندهی
درخواستها و نظریات امیر قلعهنویی بود که به عبارتی حقنه میشد به آقای
فتحاللهزاده.
آقای شمس، حسن روشن، بازیکن صاحبنام سالهای دور آبیپوشان، در خصوص
خداحافظی فرهاد مجیدی اظهار داشته: «از خداحافظی فرهاد مجیدی بسیار خوشحالم
و شک نکنید اگر مجیدی به استقلال برمیگشت، آقایان او را خراب میکردند».
در وهلهی اول نظر شما در ارتباط با این اظهارنظر حسن روشن چیست؟ و منظور
ایشان از "آقایان" کیست؟
بسیار بسیار دلسوزانه و خیرخواهانه! حسن روشن فرد امتحانپسدادهای است و
ثابت کرده که بیدلیل محبوب طرفداران استقلال نیست و روزی هم که از امارات
پا به کشورمان گذاشت، صادقانه پا پیش گذاشت و خودش پیشنهاد برپایی آکادمی
فوتبال استقلال را داد. ایشان همیشه به دنبال این بود که یک کار ریشهای در
تیمش بکند و معتقد بود با این کار میتواند دینی را که به باشگاهش دارد،
ادا کند. اما همین آقای فتحاللهزاده به دلیل شانتاژهایی که از بیرون
میشد، اجازه نداد آقای روشن کارش را ادامه بدهد و چنان عرصه را بر این
چهرهی محبوب تنگ کرد که ایشان عطای ماندن را به لقایش بخشید و کنار کشید.
ولی آنچه که آقای روشن دارند از آن یاد میکنند، بدون تردید نام آقای امیر
قلعهنویی است. چه بسا همگان این سابقه را دارند، اگر شنوندگان شما هم به
خاطرشان باشد، در دورهی قبل که آقای قلعهنویی سرمربی استقلال شد، فرهاد
مجیدی را که آن موقع سه، چهار سال هم جوانتر بود، در ترکیب ثابتش
نمیگذاشت و من یادم هست که یک روزی با ایشان که صحبت کردم و به ایشان
توصیه کردم که چرا از فرهاد مجیدی استفاده نمیکنید، ایشان واژهای را به
کار برد که بعدها خلاف آن ثابت شد. آقای قلعهنویی معتقد بود که آقای فرهاد
مجیدی پا به سن گذاشته و بازیکن آرمانی سالهای قبلش نیست. بعداً ثابت شد
که آقای مجیدی دو، سه سال در اوج قدرت، بهترین و حساسترین گلها را برای
باشگاهش به ثمر رساند و خلاف نظر آقای امیر قلعهنویی، ایشان توانمندی آن
را داشت که در آن سالها بازی کند و من هماکنون معتقدم که فرهاد الان
حلقهی گمشدهی استقلال است. استقلال به رغم خریدهایی که داشته، هنوز
نتوانسته در خط حمله، کسی را جایگزین فرهاد مجیدی بکند.
اما آقای شمس، میبینیم که یک ستارهی فوتبال دیگر ایران، علی کریمی در
پرسپولیس، وضعیتی تقریباً مشابه با وضعیت فرهاد مجیدی دارد. فکر میکنید
میتوان وضعیت این دو نفر را با همدیگر به نوعی مقایسه کرد؟ و فرهاد مجیدی
خودش کنار رفت، فکر میکنید علی کریمی را دارند به زور به طرف در خروجی
سوق میدهند؟
من با تمام احترامی که برای علی کریمی قائلام، میخواهم به استحضار شما
برسانم که حکایت این دو نفر، بیشتر مؤید هوش بالاتر فرهاد مجیدی بود. چون
عملاً در باشگاه پرسپولیس هم همین کاری را دارند میکنند که برای فرهاد
مجیدی در باشگاه استقلال انجام دادند. منتها فرهاد خودش گرفت و کنار کشید،
اما علی کریمی مقاومت کرده و حتی این روزها به سر تمرین تیمش میرود و به
تنهایی تمرینش را ادامه میدهد. ولی نگرفته که باشگاه به هر دلیلی میخواهد
ایشان را کنار بگذارد.
به نظر من، اشتباهی که استقلالیها در کنار گذاشتن فرهاد مجیدی دارند انجام
میدهند، به همان میزان و شاید بیشتر علی کریمی، دچارش شده و در پرسپولیس
هم همین معضل برای او فراهم شده است. به نظر من، پرسپولیسیها هم اشتباه
فاحشی را دارند میکنند. اینکه عدم نتیجهگیری تیمشان را به تندخوییهایی
علی کریمی ربط میدهند، در واقع، نوعی ؟؟؟ بر دریاست. چرا که نه تنها علی
کریمی مشکل پرسپولیس نیست، بلکه بارها و به کرات ثابت کرده که این
فوتبالیست خوشتکنیک ایرانی، مشکلگشای پرسپولیس بوده، نه مشکلآفرین.
الانم داره براي تيم حاشيه درست ميكنه