پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : این مرد جوان پس از دستگیری مدعی شد نقشه سرقت را برای انتقام گیری اجرا کرده است. در ادامه مصاحبه با این مجرم را بخوانید.
*در مورد نقشهات توضیح بده.
من و دو همدستم، مینی بوسی اجاره کرده بودیم و کنار خیابان منتظر افرادی میشدیم که میخواستیم از آنان اخاذی و سرقت کنیم. هر خارجی را که از کنارمان رد میشد، صدا میزدیم و از او کارت شناسایی یا پاسپورت میخواستیم. اگر نداشت میگفتیم برو بالا، داخل مینیبوس به آنها میگفتم چون غیرقانونی به ایران آمدهای باید شما را تحویل دهیم اما می توانیم در ازای مبلغی پول چشمپوشی کنیم.
*چقدر پول میگرفتید؟
فرق نمیکرد، هر چقدر که به همراهشان بود.
*چه مدت این کار را کردید و چقدر گیرتان آمد؟
در 20 روز حدود 300 میلیون تومان گیرمان آمد.
*لباس یا آرم نیروی انتظامی داشتید؟
نه، همین که میگفتیم بیا اینجا، میترسیدند و خودشان همکاری میکردند. اما در بین صحبتهایم میگفتم سرهنگ یا سرگرد هستم.
*چرا اتباع خارجی را برای اخاذی انتخاب کردی؟
من نقاش ساختمان هستم و از زمانی که آنها به ایران آمدهاند وضعیت کار من و خیلیهای دیگر خراب شده است.
*یعنی چه کارت خراب شده است؟
مثلا کاری که من متری 150 هزار تومان فقط برای دستمزد انجام میدهم آنها متری 40 هزار تومان با وسایل میگیرند. همین مساله باعث شد که کار کم شود. تا جایی که شرایط بد مالی باعث شد همسرم هم درخواست طلاق بدهد.
*یعنی همسرت جدا شد؟
بله. همین الان دارم 114 سکه را که مهریهاش است به صورت اقساط پرداخت میکنم.
*چه ربطی به آنها دارد؟
از همه طرف کم آوردم و دلیلش هم حضور افغانها است کارم و همسرم را از دست دادم. همین باعث شد از آنها کینه به دل بگیرم و به فکر انتقام بیفتم.
*خانوادهات از کارهایی که کردهای خبر دارند؟
خانواده ندارم. یک سال و نیمه بودم که مادرم مرا سر راه گذاشت و تا زمانی که بزرگ شدم در پرورشگاه بودم.
*یعنی تو هم از خانوادهات خبر نداری؟
چرا، وقتی از پرورشگاه بیرون آمدم دنبال پدر و مادرم گشتم. آنطور که فهمیدم پدرم به خاطر اعتیاد جایش معلوم نبود. حتی نفهمیدم چه بلایی سرش آمده است. مادرم را هم بعد از سالها پیدا کردم، ازدواج کرده بود و مرا نخواست. وقتی خانوادهای نداری که بالای سرت باشند، وقتی هر چیزی که نداری از دست بدهی، کارت به اینجا هم میکشد.