arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۴۳۳۲۴
تاریخ انتشار: ۳۸ : ۲۰ - ۲۷ مهر ۱۴۰۰
روزنامه‌گردی در «انتخاب»؛

روایت آیت‌الله اشراقی از پاک‌سازی وزارتخانه‌ها در اول انقلاب

... پاک‌سازی در وزارتخانه‌ها و ادارات باید بشود، اما پاک‌سازی که شده است صد درصد نمی‌توانم بگویم که مفید بوده اگرچه من اطلاع دقیقی ندارم، ولی از شکایاتی که به من در امر پاک‌سازی شده است گاهی یک غرض‌ورزی‌هایی هم شده است و گاهی بر یک معیار‌های واهی یک عده‌ای را پاک‌سازی کرده‌اند... اصولا کار پاک‌سازی یک امر لازمی است تا اداره‌جات از لوث افرادی که به جمهوی اسلامی و مملکت‌شان عقیده ندارند و هنوز طاغوتی فکر می‌کنند و یا در ادارات مردم بی‌کاری هستند که نمی‌خواهند برای مردم منشأ خیرات باشند پاک بشوند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»؛ گفت‌وگوی پیش رو را روزنامه‌ی میزان، ارگان نهضت آزادی ایران مورخ یک‌شنبه ۲۷ مهر ۱۳۵۹، به مناسبت مطرح شدن طرح پاک‌سازی وزارتخانه‌ها در نخستین دور مجلس شورای اسلامی با آیت‌الله اشراقی داماد امام که از طرف ایشان و رئیس‌جمهور مامور رسیدگی به پاکسازی وزارتخانه‌ها شده بود، منتشر کرد. در این گفتگو خبرنگار میزان درباره‌ی نحوه‌ی پاسخ‌گویی دفتر امام به ملاقات‌کنندگان ایشان و این‌که آیا همه درخواست‌ها به عرض امام می‌رسد نیز سوال کرد:

شما از طرف امام و آقای رئیس‌جمهور انتخاب شدید که در مورد فرمان امام برای طاغوت‌زدایی و پاک‌سازی رسیدگی کنید. پس از اتمام مهلت پاک‌سازی و طاغوت‌زدایی نظر و جمع‌بندی کلی شما چیست؟

به پیشنهاد ریاست‌جمهوری، امام دستور فرمودند که نظارتی بر امر پاک‌سازی کلیه‌ی موسسات دولتی بکنم، اما قبل از این‌که وارد این جریان بشوم به یکی دو وزارتخانه رفت و آمد کرده و روی وضعیت داخلی آن‌ها و نحوه‌ی برخورد پرسنل مطالعه کردم به نواقص و نارسایی‌هایی برخورد کردم که معتقد شدم که پیش از این‌که ما نظارتی بر وضع وزارتخانه‌ها بکنیم اول ببینیم که وزارتخانه چه واکنشی به امر امام داشته‌اند و باز مطالعه کنیم روی این جهت که آیا وزارتخانه‌ها وجودی در جمهوری ما دارند یا نه و به عبارت دیگر آیا وزارتخانه‌ها حضور در جمهوری اسلامی دارند یا نه یعنی آیا مشکلات جامعه‌ی ما را برطرف می‌کنند؟ من در دو جهت بیش‌تر فعالیت داشتم: یکی این‌که ببینم واکنش [به]امر امام چیست، مقصودم این است که ببینم روحیه و ایمان و اعتقاد پرسنل تا چه حد است و نوع تفکرشان چیست. البته در این جهت ما قهرا به مسئله‌ی پوشش اسلامی هم در وزارتخانه‌ها توجه خاصی کردیم و خواستیم ببینیم که خانم‌ها در ادارات راجع به پوشش چه عقیده‌ای دارند و آیا به این کار حاضرند یا آن‌که مخالفت خواهند کرد و اصولا برداشت‌شان راجع به حجاب اسلامی چیست و در این جهت هم من فعالیتی داشتم که خانم‌های کارمند را متوجه این نکته بکنم که حجاب اسلامی مانع ترقی و رشد نیست بلکه حجاب اسلامی آنان را آماده‌تر می‌کند برای رشد و تعالی و دخالت در امور اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و به عبارت دیگر بانوان را به این امر متوجه بکنم که حجاب اسلامی حجابی بین خانم‌ها و شخصیت‌شان و دانش نیست و حجابی بین بانوان و دخالت‌شان در مقدورات مملکت نیست و یا حجاب بین آن‌ها و کارمندی‌شان در ادارات نیست بلکه پوشش اسلامی برای این است که این‌ها در یک وضع مناسبی دربیایند که از آن حالت شیئی بودن و ملعبه‌ی دست مرد‌ها بودن خارج بشوند چنان‌چه در زمان طاغوت شاید عده‌ای به این گرفتاری مبتلا بودند و خود خانم‌ها قهرا چنین موقعیتی و شخصیتی را نمی‌خواهند بلکه طالب‌اند که شخصیت انسانی خود را حفظ کنند انسان‌های مسلمان و معتقد هستند. منتها شاید تعلیمات و آموزش بد عده‌ای از آن‌ها را به این وسوسه انداخته بود که حجاب اسلامی مانع رشد و ترقی و تعالی و دانش است در این زمینه هم من در وزارتخانه‌ها فعالیت چشم‌گیری داشتم و بحمدالله به نظر خودم موفقیتم خیلی خوب بود بنابراین من برای نظارت در پاک‌سازی به آن معنی اخص نرفته بودم البته در نظر داشته و دارم که پس از این‌که جنگ تمام شد و مملکت به وضع آرام خودش برگشت دنبال این بروم. البته اگر مجلس شورای اسلامی تصویب بکند.

پاک‌سازی در وزارتخانه‌ها و ادارات باید بشود، اما پاک‌سازی که شده است صد درصد نمی‌توانم بگویم که مفید بوده اگرچه من اطلاع دقیقی ندارم، ولی از شکایاتی که به من در امر پاک‌سازی شده است گاهی یک غرض‌ورزی‌هایی هم شده است و گاهی بر یک معیار‌های واهی یک عده‌ای را پاک‌سازی کرده‌اند. پاک‌سازی یعنی محیط را تبدیل به محیط پاک کردن نه این‌که پاک‌سازی معنایش این باشد که به توهم و خیال و با یک دلایل سست حیثیت و عرض یک عده از کارمندان شریف دولت را در جامعه ببرند و آن‌ها را از حقوق اجتماعی خودشان محروم بکنند حالا یا به صورت بازنشسته یا به صورت بازخرید و یا به صورت منفصل از خدمت و این‌ها باید با یک دلایل متقن انسانی و اسلامی باشد در حالی که پاک‌سازی‌ها گه‌گاه طبق شکایاتی که به من شده است بر این مبانی انسانی و اسلامی نبوده است از این جهت من امیدوارم که پس از تصویب ادامه‌ی کار پاک‌سازی در مجلس من‌ای این نظارت را دقیقا شروع کنم و با هم‌کاری افراد ذی‌صلاح که تهیه کرده‌ام امیدوارم بتوانیم یک نظارت دقیقی بکنیم و احیانا اگر به کسانی ظلم شده است رفع ظلم و تعدی بکنیم، ولی اصولا کار پاک‌سازی یک امر لازمی است تا اداره‌جات از لوث افرادی که به جمهوی اسلامی و مملکت‌شان عقیده ندارند و هنوز طاغوتی فکر می‌کنند و یا در ادارات مردم بی‌کاری هستند که نمی‌خواهند برای مردم منشأ خیرات باشند پاک بشوند. اما در ارتش، من هنوز به وضع ارتش در این جهت نرسیده‌ام و ارتش ما انصافا در این جریان اخیر که پیش آمد احیانا اگر چند نفری هم ناپاک بودند در این آتش جنگ پاک شدند، چون می‌دانید که آتش خودش یکی از مطهرات است و امروز این ارتش یک ارتش دلیر و متعهد و ارتش فداکاری برای اسلام و میهن عزیز ما ایران است. پس از این جنگ و این دلاوری‌ها این فداکاری‌ها و این شهامت‌هایی که ما از ارتشی‌ها دیدیم من فکر می‌کنم که دیگر ارتش نیازی به پاک‌سازی در آینده ندارد و حتی اطلاع دارم بعضی از آن‌هایی که بازنشسته شده‌اند و یا احیانا پاک‌سازی شده‌اند باز وقتی که صحبت از وطن و اسلام به میان می‌آمد و اسلام و وطن خودشان را در خطر دیدند خیلی‌ها برگشتند. اصلا معنای پاک‌سازی همین است که ما کاری بکنیم که انسان‌ها پاک بشوند و جو ما جوی پاک و محیط محیطی انسانی بشود و این جنگ پاک‌سازی کرد یعنی آن باطن انسان‌ها دوباره جلوه‌ی خاصی به ارتشی‌ها داد و آن‌ها در اثر این جنگ ساخته شدند و چه بسا بعضی مثل حر آن توبه‌ای که باید بکنند کردند و الان هم آن‌ها در صف جنگ به نفع ایران و مملکت اسلام خدمت می‌کنند؛ بنابراین همین معنی پاک‌سازی است که اگر کسی آلوده بود امروز به اسلام برگشت و خدمت به اسلام و میهن عزیز می‌کند و من اطلاع دارم بعضی‌ها به مجرد این‌که آمدند به عنوان خلبان و یا به عنوان دیگری به خدمت که مشغول شدند همان روز‌های اول در راه اسلام شهید شدند. خدا ان‌شاءالله درجات‌شان را متعالی بکند. به هر حال خود جنگ ارتش را پاک‌سازی کرد. از الطاف حق بود که این جنگ پیش بیاید و ملت ما ساخته بشود و مخصوصا ارتش ما یک شکل خاص ارتش اسلامی که لازمه‌ی ارتش امروزه‌ی ایران است به خودش بگیرد و گرفت.


می‌دانیم که افراد از دسته‌جات و گروه‌های مختلف از امام تقاضای ملاقات خصوصی می‌کنند، ولی به همه‌ی آن‌ها پاسخ مثبت داده نمی‌شود، آیا پاسخ‌های منفی تماما با اطلاع شخص ایشان است و یا دفتر امام رأسا و بدون اطلاع امام تقاضای ملاقات را رد می‌کند؟

اصولا ملاقات‌هایی که مردم تقاضا می‌کنند، منشأ ملاقات عشق و علاقه‌ی وافر به امام امت و بسیاری از مردم هستند که با امام کاری ندارند، ولی علاقه‌مند هستند که یک لحظه امام را زیارت بکنند بنابراین اگر دفتر امام بخواهد پاسخ مثبت به همه‌ی گروه‌ها و همه‌ی افراد بدهد برای ملاقات با امام من خیال می‌کنم باید دو محال را ممکن بکنیم: یکی این‌که گنجایش خانه‌ی امام را ملاحظه فرمودید که خیلی مختصر است و حال این‌که اگر همه را دفتر امام بخواهد بپذیرد اقلا روزانه ۲۰ یا ۳۰ هزار جمعیت برای ملاقات می‌آیند آن وقت ظرف کم و مظروف بسیار وسیع این ممکن نیست، چون نه زمان اجازه می‌دهد نه مکان و این هم ممکن نیست و، اما دسته‌جاتی و مردمی که کار دارند من باید متوجه بکنم که یک کار‌هایی است که در رابطه با وزارتخانه و موسسات دولتی و ادارات و نخست‌وزیر و رئیس‌جمهور و مجلس شورای اسلامی است و این را گاهی مردم اشتباه می‌کنند و به امام رجوع می‌کنند در صورتی که باید رجوع کنند به ادارات و مقامات مسئول اداری، به دفتر امام چرا مراجعه می‌کنند؟! دفتر امام اصلا در این‌جور کار‌ها دخالت نمی‌کند این اشتباه را باید از ذهن مردم بیرون آورد. از اول هم دفتر امام ابلاغ کرده است به عموم مردم عزیز ایران، ولی باز هم می‌بینیم که بعضی‌ها وقتی مایوس از وزارتخانه‌ها می‌شوند به دفتر امام پناه می‌آورند و به این جهت می‌خواهند ملاقات بکنند. من این را صریحا می‌گویم که دفتر امام و خود امام ابدا دخالت در کار‌های دولت نمی‌کنند و نخواهند کرد و عده‌ای که می‌خواهند در رابطه با کار‌های مملکتی با شخص امام ملاقات کرده و مثلا یک مسئله‌ای را به عرض امام برسانند و یا ممکن است که امام باید از جریان آگاه باشد تا آن مقداری که میسر باشد و حال مزاجی امام اجازه بدهد وقت ملاقات به این‌گونه افراد می‌دهند و چنان‌چه برای کار‌های خیلی جزئی هم گاهی اوقات وقت ملاقات می‌دهند. گاهی امام وقت می‌دهد به بعضی افراد که بیایند و ازدواج هم در محضر ایشان بکنند و گاهی اوقات هم امام در حسینیه‌ی جماران روزی یکی دو مرتبه در مواقع عادی اجازه می‌فرمایند که مردم بیایند و امام را ملاقات بکنند بنابراین ملاقات با امام تا آن‌جایی که وقت ایشان اجازه می‌دهد امام خود را در اختیار مردم می‌گذارد، اما آن مقداری که ضرورت ندارد و یا حال امام اجازه نمی‌دهد در آن صورت اجازه داده نمی‌شود. اما در مورد این‌که دفتر تقاضا‌ها را به عرض امام می‌رساند، بله دفتر این تقاضا‌ها را به عرض امام می‌رساند و خود امام هستند که باید اجازه بدهند برای ملاقات. از همه‌ی این‌ها گذشته امام هنوز آثاری از کسالت دارند و اگر بنا باشد که اجازه بدهد که مردم تا آن‌جایی که می‌شود به حضورشان برسند و فعالیت امام در این‌جور مسائل شروع بشود، علاوه بر این‌که در مسائل حساس مملکتی ممکن است غفلت بشود برای حال مزاجی امام هم چندان مناسبتی ندارد و پزشکان معالج قطعا یک هم‌چنین اجازه‌ای نمی‌دهند.

نظرات بینندگان