arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۴۹۴۵۲۹
تاریخ انتشار: ۰۹ : ۰۰ - ۱۸ مرداد ۱۳۹۸

یادداشت‌های علم، ۱۷ مرداد ۱۳۵۱

صبح با هواپیما به نوشهر رفتم. ناهار در پیشگاه شاهنشاه خوردم. بعدازظهر کارهای جاری را عرض کردم. یک ساعتی طول کشید.شاه گفت: به ملک حسین گفته‌ام که ما نفوذ اردن را به جای نفوذ سابق مصر در خلیج‌فارس مغتنم می‌شماریم و تشویق می‌کنیم. بعد هم اگر [شیخ] زائد تقاضا کرد، اجازه می‌دهیم در لندن افشار را ببیند و الا خیر. یعنی ما اصراری به دین زائد و مذاکره با او نداریم.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

یادداشت‌های علم، ۱۷ مرداد ۱۳۵۱پس از انتشار خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی، «انتخاب» قصد دارد این بار بخش های گزیده ای از خاطرات دیگر شخصیت های مهم و تاثیرگذار کشور را روزانه، مرور و منتشر کند

به گزارش انتخاب، در خاطرات علم آمده است:

صبح... با هواپیما به نوشهر رفتم. ناهار در پیشگاه شاهنشاه خوردم. بعدازظهر کارهای جاری را عرض کردم. یک ساعتی طول کشید.

مذاکرات با سفیر انگلیس را به عرض رساندم. فرمودند: به او بگو، اولا شما شانه پهن ندارید، کون فراخ دارید. ثانیا به ملک حسین گفته‌ام که ما نفوذ اردن را به جای نفوذ سابق مصر در خلیج‌فارس مغتنم می‌شماریم و تشویق می‌کنیم. بعد هم اگر [شیخ] زائد تقاضا کرد، اجازه می‌دهیم در لندن افشار را ببیند و الا خیر. یعنی ما اصراری به دین زائد و مذاکره با او نداریم.

فرمودند: ملاقات بوتو و مجیب [ریس‌جمهور دولت نوبنیاد بنگلادش] هم که در لندن صورت نمی‌گیرد و این حیف شد. و به هر صورت ما خبرهایی داریم که [بانو] گاندی می‌خواهد به بوتو سخت‌گیری‌هایی کنئ، به بهانه این‌که مجیب چنان و چنین می‌خواهد، و این هیچ صحیح نیست. عریضه‌ای از بوتو رسیده بود... خواندند. فرمودند: جواب بده که تا شما بنگلادش را نشناختید، ما هم نخواهیم شناخت. من از این امر شاه تعجب کردم که چطور چنین تعهد محکم و صریحی می‌فرمایند. بعد فکر کردم که اولا شاهنشاه از مجیب و عملی که کرد و خود را به دامن هند انداخت، خوش‌شان نمی‌آید، بعد هم پاکستان شرقی برای ما اهمیتی ندارد، پاکستان غربی از هر لحاظ برای ما مهم است...

 

منبع: یادداشت‌های علم، جلد دوم، تهران: کتاب سرا، چاپ سوم، صص ۶۱۳-۶۱۵.

نظرات بینندگان