
سرویس تاریخ «انتخاب»: منوچهر هاشمی، رئیس اداره هشتم ساواک بود. وی از سال ۱۳۴۲ تا انتهای زمان خدمت یعنی شهریور ۵۷ که خود را بازنشسته نمود، مدیر اداره کل ضد جاسوسی ساواک بود.هاشمی دلیل بازنشسته کردن خود را عدم اعتقاد به مقدم که به تازگی به ریاست ساواک رسیده بود عنوان کرده است.منوچهر هاشمی در آستانه سقوط حکومت پهلوی از ایران خارج شد و دربارهٔ زندگی و اقداماتش در ارتش و ساواک، کتابی با عنوان «داوری: سخنی در کارنامه ساواک» منتشر کرد. «انتخاب» روزانه بخش هایی از مصاحبه هاشمی با تاریخ شفاهی هاروارد را منتشر میکند.
س - مخالفین چگونه تشخیص داده میشدند؟ ملاکی که سازمان امنیت داشت برای تشخیص این مخالفین چه بود؟ چگونه اینها دستگیر میشدند؟ وسائل دستگیری چه بود؟ عرض شود که، نحوه بازجویی چگونه بود؟ آیا شکنجه وجود داشت یا نداشت؟ اگـــــــــــر وجود نداشت این شهرت به شکنجه دادن چه بود؟ به چه مناسبت بود؟ و اگر شکنجه وجود داشت در چه حدی بود؟ چگونه بود؟ بعد وقتی که بازجویی تمام میشد رابطه سازمان امنیت با دستگاههای قضائی کشوری و لشکری چگونه بود ینها را آب مخالفین را تحویل دادرسی ارتش میداد؟ تحویل دادگستری میداد؟ و چه رابطهای بین سازمان امنیت و دادرسی ارتش و دادگستری وجود داشت؟ و در نهایت هم خواهش میکنم چند نمونه ذکر بکنید از رفتاری که دستگیری مخالفین و رفتاری که با مخالفیـن شده است.
ج - عرض کنم خدمتتان که از سازمان اطلاعات و امنیت خط مشی را از مقامات عالیه در هر کشوری خط مشی را از بالا دریافت میکنند منتهی خوب، مملکت دریافت میکند. بسته به نوع حکومتها، در یک حکومت دیکتاتوری از شخص دیکتاتور این خط مشـی را میدهد در کشورهای دموکراسی خط مشی را از دولت، به هر صورت خط مشی از طرف دولت داده میشود به رئیس دولت داده میشود، به هر سازمان اطلاعاتی و امنیتی در ایران برمبنای آن موقعیت جغرافیاییمان برای ما اولین هدف برای سازمــــــــــــان امنیت فعالیتهای کمونیستی بود. بدلیل این که ما هم مرز کشور شوروی بودیم و بعد از انقلاب شوروی روسیه تزاری همیشه دولت شوروی در صدد ایجاد هستههایی در داخل و قسمتی از کشور ما بودند که بعد از به اصطلاح قبل از سلطنت پهلوی چه بعد از آن تا همین الان که بنده و شما صحبت میکنیم این یک چیز غیرقابل به اصطلاح توقف است برای کشور شوروی. بنابراین اولین هدف هدف مراقبت از فعالیتهای کمونیستی بود.
بعد از انقلاب چین بعد گروههای دیگر کمونیستی هم یک رقابتهایی داشتند. آنها هم شروع کردند در نفوذ در داخل ایران چون در گذشته چندین گروه کمونیستی که وابسته بودند به چین و چه گوارا نمیدانم، گروههای متعدد دیگر، هدف اولیه اینها بودند. هدف دوم مخالفین رژیم بودند، اینجا دو تا چیز عمده را میتوانم بگویم یکـــــــــــــی عدهای از نهضت آزادی و جبهه ملی که طرفداران اجرای قانون اساسی بودند سوم را میتوانم بگویم روحانیون مخالف و مذهبیهای مخالف رژیم.
به طور کلی این سه هدف در داخل؛ البته مسئله عشایر بود، بازار بود، طبقات مختلف اجتماع بود، توجه دستگاه به این طبقات مختلف اجتماع برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم بود در درجه اول، دوم تحریکاتی که احتمالاً به وسیله جناح مذهبی مخالف یا دارو دستــــــه نهضت آزادی که آنها هم یک قسمت جنبه مذهبی داشتند یک قسمت جنبه به اصطلاح ناسیونالیستی که هر دو چیز ... در مورد کمونیستها خوب، طبق قوانین این فعالیتها را مراقبت میکردند، افراد را تحت نظر میگرفتند، نفوذ میکردند در داخلشان یکی از آن افراد را تحت تأثیر قــــــــــرار میدادند، یا با منطق قانعشان میکردند.
در داخل خودشان بودند مدتها مراقبت، تا یک عمل حادی از اینها سر نمیزد فقط مراقبت میشدند اما یک وقتی قصد داشتند در یک جایی یک حرکات تندی عمل کنند اعلامیه پخش بکنند، فرض کنید علنا و دائماً اینها اعلامیه داشتند. خودمان هم میگرفتیم دائم میخواندیم، اعلامیههایشان را تا اینکه به هدفهایشان پی ببریم، تحریکات در کارخانجات بکنند وادار به اعتصاب بکنند یا اواخر که این گروههای تندرو که قصد خرابکاری داشتند، تا به این مراحل نمیرسید. فقط به مراقبت اکتفا میشد چون گرفتن یک چیز کور کردن منبع اطلاعاتشان روشن بود که داخل اینها ما داشتیم و دید داشتیم. غالب دستگاههای اطلاعاتی این گروهها را نفوذ میکنند، شناسائی میکنند مهرههای حساس را چیز میکنند گردانندگانشان را، از کجا اینها هدایت میشوند خارج از کشور منابع مالیشان این را اگر هرکس فردی را شناختند کمونیست است بگیرند.
س - راه بسته میشود
ج - حدود سه سال چهار سال پنج سال ده سال تا یک عمل حادی نکنند هیچوقت مسأله دستگیری اصلاً مطرح نبود. چون در کشور ما کمونیستها فعالیتشان غیرقانونی بود نفوذ خیلی کار مشکلی بود. اینها چون روش پنهان کاریشان در کشورهایی کـه فعالیت آزاد دارن برسند با کشورهایی که در آنجا فعالیت غیر آزاد دارند فرق دارد از لحاظ سازمانی.
هاشمی: فعالیتهای بیگانگان منحصر به جاسوسی در داخل مملکت ما نبود بلکه فعالیتهای مضره دیگری هم داشتند؛ مثلا فعالیتهای اقتصادی داشتند چیزهایی آماده میکردند در طرحهای بزرگ اقتصادی، بدون استثناء کشورهای خارجی اقداماتی مسئولین امر میکردند خیلی ما اطلاعاتی در این زمینه کشف میکردیم. فرق نمیکرد کلیه کشورها برای منافع خودشان میآمدند تحت تأثیر قرار میدادند. به بعضی مقامات را پول هایی میدادند قراردادهایـی میبستند که به موقع آنها را هم کنترل میکردیم. بعضی مأمورین اعمال نفـــــــــــوذ داشتند. اینها چه غرب، چه کشورهای کمونیستی که استفاده جاسوسی نمیکردند، بلکه از نفوذ اینها برای پیشبرد مقاصدشان استفاده میکردند.