منزل امینالسلطان رفتیم. صحبت پولتیک در میان بود. این جوان وزیراعظم میگفت: «حالا قوت ما در این است که مخالفت خودمان را با عثمانی معلوم سازیم و تعصب شیعه را محرک شویم.» خواستم بگویم: «آقای وزیر حالا پانصد سال قبل نیست که حقهبازیهای شاه اسماعیل را تجدید کرد. حالا توپ کروپ است و تفنگ اشانیوس.» این است درایت وزرای ما، پناه بر خدا!
کد خبر: ۵۲۹۴۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۳
تاجر دهدشتی مرده... همان شب حکم شد امینالسلطان بفرستد حاجی محمدحسن برود تحصیل پول کند... معلوم شد دولت ما وارث همه شدند، خداوند عاقبت امور را خیر کند!
کد خبر: ۵۲۷۴۰۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۳
شاه فرمودند: به ملیجک که: «اگر فرنگستان رفتم تو باید در تماشاخانه مرا حفظ کنی. همین که آتش درگرفت مرا از تماشاخانه بیرون بکشی»! سبحانالله! تصور میکند خدا نیست و ملیجک حافظ وجود سلطنت است.
کد خبر: ۵۲۵۲۱۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۱
ولیخان کتابچه نوشته بود و تقلبات دارالضرب را در این مدتی که در دست امینالسلطان مرحوم [پدر میرزا علی اصغر خان اتابک صدراعظم بود]تا پارسال که به او رجوع شده بود معین کرده بود. منجمله توقیر وزن نقره که هر قرانی قدیم بیستوشش نخود بود و از زمان امینالسلطان به بعد بیستوچهار نخود شده بود. در این دو نخود کسری که از وزن شده بوده هفتصد هزار تومان جمع نوشته بود
کد خبر: ۵۲۴۹۸۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۳۰
مجدالملک از طرف شاه مامور شد که برود به صدراعظم [میرزا یوسف آشتیانی] ابلاغ کند: «وزرا ناهار را در منزل بخورند و شش به غروب مانده هفتهای سه روز در عمارت شمسالعماره حاضر شوند و احدی را جز اشخاص معینه راه ندهند.» مجدالملک... فرمایش شاه را به طور نجوا به صدراعظم گفت. صدراعظم بلند جواب داد که: «اولا من ناهارخور نیستم، اما شکوه [و]رونق دربخانه [دربار]شما به این دو مجموعه ناهاری است که من از خانه میآورم! چشم! بعد از این میگویم ناهار نیاورند. ثانیا آمدن من به شمسالعماره، چون پیرمرد علیلی هستم مزاجم مقتضی نیست که از منزل خودم به شمسالعماره بیایم. ثالثا فراشخلولت دمِ درب گذاشتن و سایر وزرا را راه ندادن اسباب یأس جمعی میشود که غالبا خودشان و پدرهاشان به دولت خدمت کردند... از این گذشته من پیرمرد خرفتی هستم و عقلم به هیچ چیز نمیرسد. مرا از حضور مجلس شورا معاف فرمایید.»
کد خبر: ۵۲۴۷۶۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۹
این جوان شیدا وزیر اعظم ۲۶ ساله... مقدس هم تشریف دارند، شراب نمیخورند! اما خون مدعی را اگرچه به تصور و قیاس هم باشد نوش جان میکند! اگر برای هزار سال بعد ایل و طایفه خود در وجود شخصی صدمهای تصور کند، خود و نژادش را معدوم صرف میفرماید. سبحانالله از این وضع از این مملکت!
کد خبر: ۵۲۴۵۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۸
... سلطنتآباد رفتیم. شاه پنج ساعت به غروب مانده وارد شدند. چهار و نیم ناهار صرف فرمودند. بلافاصله تاریخ عثمانی را دست من دادند. دو فرسخ پیاده راه رفتند و من بیچاره میخواندم. یک ساعت به غروب مانده به طرف شهر آمدند.
کد خبر: ۵۲۴۳۹۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۸
تمام ایران اغتشاش است و یک نفر حرف راست به شاه عرض نمیکند و خود شاه هم طالب حرف راست شنیدن نیست.
کد خبر: ۵۲۴۰۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۵
دیروز شیخ اسدالله اعمی، قاری و حافظ کلامالله، فوت شد. این شخص را انیسالدوله به جهت اینکه قرائت بیاموزد حرمخانه آورد. کمکم اعتبار غریبی پیدا کرده بود... بعضیها تا چهل هزار تومان میگویند. اصلا هم ترک بود... این شخص به قدری زرنگ و باهوش بود، به حرمخانه از آبغوره تا جواهرات و پارچه میفروخت.
کد خبر: ۵۲۳۸۶۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۴
یادداشتهای اعتمادالسلطنه، یکشنبه ۲۲ دی ۱۲۷۴؛
پریروز از قرار مسموع صورت نرخ ارزاق طهران را نایبالسلطنه حضور فرستاده بود. نان از قرار منی سه عباسی، گوشت چهارکی چهار عباسی، برنج صدری شش هزار، زغال خرواری سه تومان و پنج هزار، روغن ری سه تومان و قس علی هذا.
کد خبر: ۵۲۳۴۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۲
بعضی کاغذها به علما و طلاب مدارس نوشتهاند از معایب دادن امتیازات به فرنگیها. کنت [رئیس پلیس تهران] و نایبالسلطنه (بعضی میگویند نایبالسلطنه) از این کاغذها به دست آورده به شاه داده و به گردن سید جمالالدین گذاشتهاند. حکم شد که: «پنج نفر غلام، سید را از حضرت عبدالعظیم ببرند به طرف عراق عرب.»
کد خبر: ۵۲۲۶۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۱۸
فرمودند که: «کلیتا عمل داخله و خارجه [کمپانی رژی را] موقوف کردیم؛ اما باید خسارتی به کمپانی داد.» عرض کردم: «در قرارنامه و امتیازنامه فقط نوشته شده که دولت ایران باید از کمپانی رعایت کند و حمایت نماید. کدام رعایت و حمایت بالاتر از اینکه صد نفر نفوس محترمه خودتان را کشتید... حکم به اخراج میرزا حسن آشتیانی دادید و چه کمکهای معنوی نفرمودید. با وجود این همه حمایت دیگر دیناری حق مطالبه خسارت ندارند.»
کد خبر: ۵۲۲۲۰۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۱۷
تورق خاطرات چهره ها در «انتخاب»؛
تمام سعی من در مدت سلطنتم ثروت ایران بوده است؛ و حال هم با این نقشه که کشیده و این تهیه که برای رعایا نمودهام که پس از قرن [جشن پنجاهمین سالگرد تاجگذاری- انتخاب]، به آنها حق بدهم، مالیات را موقوف کنم، مجلس شورا را برای ایشان افتتاح کنم، از ولایات وکیل از طرف رعایا در آن مجلس پذیرم، گمان نمیکنم صلاح رعیت در قتل من باشد.
کد خبر: ۵۱۹۶۵۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۰۳
تورق خاطرات چهره ها در «انتخاب»؛
آقایان تا دو ساعت قبل من صدراعظم شما بودم و اینک یک نفر از افراد و با شماها همقطارم... شاه به رحمت ایزدی رفت و اکنون اختیار با شما است؛ هرچه را برای مملکت مناسب و صلاح میدانید، و بر آن اتفاق میکنید بگویید من هم مطیع آرای شما هستم. اگر میل دارید و صلاح میدانید ولیعهد در تبریز است، او را به سلطنت انتخاب کنیم و اگر به جمهوری راغب و آن را برای کشور صلاح میدانید من حرفی ندارم. آنچه صلاح میدانید بفرمایید تا عمل کنیم.»
کد خبر: ۵۱۹۴۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۰۲
به زیارت آستان مبارک [امام رضا(ع)] نائل شدم. در مرقد میرزا حسین خان سپهسالار سوره الرحمن خواندم. لعنت به نسوان بیوفا نمودم. قمرالسلطنه پارسال اینجا آمده بود چهار دانه چراغ نخریده بود سر قبر شوهری که از دولت او یک کرور مالک است بگذارد. مرقد سپهسالار دارالسیاده است.
کد خبر: ۴۹۵۷۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۲۴