محمدعلیشاه میگفت: «ملکالمتکلمین... جیرهخوار ظلالسلطان بود و برای رسیدن ظلالسلطان به سلطنت همه کار میکرد و توسط او سید جمالالدین اسدآبادی را به همین منظور به پطرزبورغ فرستادند و امپراطور روس نپذیرفت، بعدا در مردن پدرم [مظفرالدینشاه] باز هم ظلالسلطان به خیال سلطنت افتاده و از هیچگونه تحریک و دسیسه خودداری نمیکرد؛ یک روز ملکالمتکلمین در باغ مجلس بالای منبر خطابه رفته و فریاد کرده بود محمدعلیشاه فلان فلان شده فرار کرد و ایران جمهوری شد من از آن روز سخت عصبانی شدم و کینهی این مشروطهطلبهای مزدور را در دل گرفتم...»