قصبه شاهرود پیدا شد... شهر شاهرود طرف دست چپ در دامنه کوه سنگی سختی واقع است، بسیار آباد و دایر است. تجار معتبر دارد. با اکثر شهرها تجارت دارد. تجار خارجه [و] داخله زیاد هستند. دو هزار خانوار میشود. باغات خوب دارد. آب خالصه مشهور به جلالی از کوچهباغها میگذرد، خیلی آب داشت... طولوزون کتابی که امشب محمدحسنخان پسر اعتمادالسلطنه پیشکش آورده بود میخواند. احوالات قویلاقاآن که مارکوپولو آن وقت سیاحت کرده بود در موغولستان.
کد خبر: ۶۱۸۸۲۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۳۰
امروز باید رفت به دِهملا... خلاصه رسیدیم به دهملا. مولوی آمد قدری صحبت شد. کاروانسرای خوبی به نظر آمد. مولوی گفت: «ظهیرالدوله به من پول داد تعمیر کردهام». آخرِ خاکِ دامغان، دِهِ حداده است، چسبیده به ده ملا. دِهِ بسیار معتبری است حداده. ده ملا هم معتبر است، اما جزو بسطام است.
کد خبر: ۶۱۸۶۵۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۲۹
دمِ مسجدجامع رسیدیم. پیاده شده رفتم تو. حاجی ملا محمدرضای مجتهد آنجا بود، مجتهد دامغان است و خیلی زبردست ملایی است. در پیشانی هم پینه مضبوطی برای عوامفریبی دارد. مسجدجامع کار خیلی قدیم است. یک مناره بسیار بسیار بلند محکمی خوشترکیب دارد، اما از مسجد همان سه ایوان باقی است. صحن مسجد پُر از خاک بود و کثیف بود... شهر بسیار کثیف خاکآلود بدی است... دهات دامغان پُردرخت و باغات و قشنگ است.
کد خبر: ۶۱۸۴۲۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۲۸
رفتیم [به] چشمهعلی وارد شدیم... بعد از ورود عمارت خوبی به نظر آمد. خاقان مغفور [فتحعلیشاه] ساخته است. به سپهسالار گفته بودم تعمیر کنند، بسیار بسیار خوب تعمیر کرده بودند، مثل تازه. تالار و بالاخانهها جنبین بسیار خوشترکیب در میان حوض ساخته بودند. سکوی بزرگی زیر چنار و تبریزیهای قوی پُرسایه ساخته بودند. سردری در پایین حوض طولانی بزرگ ساخته بودند، تخت کوچکی بود. جای سُم اسب حضرت میگفتند آنجاست. سم را دیدیم روی سنگ نقش بسته است، از وسط شکسته است. مردم آنجا آب ریخته میخوردند.
کد خبر: ۶۱۸۲۴۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۲۷
امروز باد بیمزه میآید. آذوقه برای مردم و غیره امروز پیدا نمیشد. فردا را هم برای تماشای چشمهعلی بنا شد اینجا اطراق شود. نوکرها و غیره در منزل امینالدوله جمع شده، آذوقه برای فردا ساختند. جواب عرایض سردار کل [و] مستوفیالممالک و غیره را نوشتیم. بعد آذوقه مسوده شد، بنای اطراق فردا شد.
کد خبر: ۶۱۸۰۷۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۲۶
از طهران نوشته بودند ۲ محرم سیل زیادی آمده است، خانههای بیرون دروازه حضرت عبدالعظیم را خراب کرده است. گود زنبورکخانه را خراب کرده است. زرگنده عمارت روسها را آب برده است، خرابی به شمیران و غیره خیلی رسانده.
کد خبر: ۶۱۷۸۱۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۲۵
در ورود، شهر دامغان پیدا شد. منارههای بلندی بود، امامزاده زیادی بود. شهر خرابه است، دویست خانوار است. جمعی از علما و غیره که بدین تفصیل اسامی داشتند پیشواز آمدند. اردو بالای سمت شمال شهر افتاده، آب چشمهعلی میآید به اردو. امینالدوله امروز صبح میگفت که در صحرای قوشه، شهر خرابه قومس مشهور که در تواریخ است دیده شد، اما من ندیده بودم.
کد خبر: ۶۱۷۶۸۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۲۴
ده امیرآباد که منزل است پیدا بود. قلعه خوبی داشت، ملک سپهسالار است. رسیدیم به اردو. منزل امروز دو فرسنگ بود. زمین اردو بسیار بدخاک و شورهزار، باد هم میآید بسیار سرد و با گرد. رفتم توی آلاچیق قدری خوابیدم. بعد از خواب نماز کرده، والده شاه [مهدعلیا] عَلَم بسته بود؛ فراشها، حاجبالدوله، عینالملک، سلیم سیاه، سید فضول کوچکه با نوحه آوردند. بعد از آن روضهخوانها آمده روضه خواندند. ملا جواد شیخی خوب حرف زد.
کد خبر: ۶۱۷۵۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۲۳
امروز منزل قوشه است. صبح از خواب برخاسته، دیشب فشندی بله شده بود. سوار شده، راندیم رفتیم تماشای کاروانسرای سنگی انوشیروانی. عجب بنایی بوده است. دستی سنگهایش را خراب کردهاند. دبیر میگفت: «تاریخی دارد که معلوم میشود هزار سال بیشتر است ساخته شده است.»... امروز صبح که از آهوان حرکت شد، شیخ محمدحسن پسر حاجی ملاجعفر مرحوم از مشهد میآمد، به طهران میرفت، به حضور آمد.
کد خبر: ۶۱۷۴۲۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۲۲
بعد از ناهار سرکردگان پیاده و سواره را آورده، ضرب زدیم، چون قدری بینظمی از قشون و غیره در سمنان شده بود... سوار شده رفتم شهر، به گردش از بازار و کوچههای خوب رفتم. بازار طاقی خوبی داشت، توی بازار سفید گچکاری، کلا هر جور اصناف بود. تکیههای قشنگ خوب بسته بودند. بسیار مصفا. چنارهای بزرگ کهن پرسایه و برگ زیاد در کوچهها بود. کوچهها تمیز، آب جاری زیاد، درخت کاشته... از محله لتیبار که سادات مینشینند گذشته، از دمِ اردو و چادرهای معیرالممالک گذشته، رفتم منزل. مسجدشاه و آن سمت داخل محله نارسار است. محلات شهر از این قرار است؛ ناسار، لتیبار، اسفنجان، چوب مسجد، شاهجوق، کودیور، کوشمقان، زاوغان، ملحی، کودانکوه، تکایای زیادی این شهر داشت.
کد خبر: ۶۱۷۰۰۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۲۰
به اول باغات گُلرودبار که در میان دره واقع است رسیدیم... از بالای تپه سرازیر شدیم، افتادیم توی باغات. رودخانه را گرفته قدری سربالا رفتم در آخر باغات، لب رودخانه نمد انداخته، نشستم. چکمهها را کنده، کاهوی خوب سمنان را آورده بودند، میخوردم. تیمورمیرزا، سیاچی، آقا علی هم صحبت میکردند. یکدفعه دیدم از طرف پایین سرآسیمه پسر امیرآخور، یحییخان، حسن قهوهچی داد میزنند که «آمد، آمد، برخیزید!» من بسیار واهمه کردم، نمیدانستم چه چیز است. برخاستم پابرهنه دویدم، کاهو را هم تیمورمیرزا برداشت عقبسر من دوید. پاهای من با جوراب رفت توی گِل، شلوار همه گلی شد. رفتم بالای سنگچین زراعت. یکدفعه سیل آمد. عجب سیلی بود! اول آب رودخانه سه سنگ بود، یکدفعه سیصد سنگ آب شد. آب گلآلود متعفن. درختهای قوی را کنده بود از ریشه میآورد؛ خیلی مهیب و باتماشا بود. به قدر یک ساعت سیل آمد؛ بعد از آن کمتر شد.
کد خبر: ۶۱۶۷۹۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۱۹
از دُور شهر آمدیم که از دروازه ارک داخل شویم به ارک. بیرون ارک دو کاروانسرای خوب تازه ساخته بودند، از اهالی و معارف سمنانی. امامزادهای بیرون شهر نزدیک ارک بود. داخل ارک شدیم. دیوار قلعه خوبی دارد، عیب هم نکرده است. میگویند خاک سمنان محکم است عیب نمیکند و این ارک و عمارت را بهاءالدوله مرحوم [بهمنمیرزا پسر فتحعلیشاه] ساخته است. ارک محوطهای است بایر، جای عملهجات و غلامان بهاءالدوله بوده است، حالا خراب است.
کد خبر: ۶۱۶۶۰۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۱۸
بالای گردنه که رسیدم، صحرا و جلگه سمنان و منزل لاسجرد پیدا شد، خیلی خوب و باصفا. قلعه لاسجرد مثل کوهی پیدا بود. باغات زیادی پشت قلعه پیدا بود... دوربین آورده، لاسجرد را تماشا کردم. قلعهای است مدور، بزرگ، بسیار محکم، سخت. دو مرتبه خانه و یک مرتبه زیر دیوار که سه مرتبه است و خانهها به ردیف، درها رو به صحرا باز است و به اندرون قلعه هم نگاه میکند و قلعه یک در دارد از سنگ و در مرتبهها مثل مَردروهای [گذرگاه] قلعههای محکم و مثل طُره، چوبهای بلند کلفت گذاشتهاند رو به بیرون. در حقیقت مثل حیاط و مهتابی است.
کد خبر: ۶۱۶۵۰۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۱۷
منزل امروز دهنمک است... کاروانسرای خوبی از قدیم در دهنمک است، آباد است و خوب. قلعه خرابه مدور بزرگی دارد، شبیه به قلعه پاده. یک چاپارخانه هم داشت. زراعت خوبی داشت، رعیت و خانوار هم دارد... دهنمک، مال حاجی علیاکبر تاجر خراسانی است؛ حمام دارد، یخچال دارد.
کد خبر: ۶۱۶۳۶۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۱۶
«اَرادان» بسیار دِهِ معتبری بود؛ قلعه غریبی در میان داشت به طوری که برج و باستیان به طور علم و مهندسی بسیار محکم و عالی، دورش هم دیوار و برجهای محکم که اغلب خراب شده است، اما نصف دیوار بود. دیوار کلفت خوب و در برج که باستیان است، رعیت و خانوارنشین است. درگاه و پنجره دارد، بالاخانه دارد، دور قلعه باستیان مدور است، چهار صد ذرع دور باستیان میشود. آبانبارهای بزرگ داشت.
کد خبر: ۶۱۶۲۰۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۱۵
از منزل دو فرسنگ با صحرا میرود. راه کالسکه بسیار خوب بود، بعد از آن میرسد به سردره خوار. سوار کالسکه شده راندیم. کاروانسرای بسیار کوچکی – خرابه – از راه شاهعباسی، در اول سردره بود، بسیار جای مناسبی است برای قافلهانداز در زمستان. در اول دره آب کمی دارد، شور و تلخ. همینطور سراشیب میرود از توی دره به صحرای خوار، زمین شور و کبیر [کویر] است. از جعده [جاده] اگر خارج شوند، اسب فرو میرود، بهخصوص در باران باید خیلی اسب و آدم فرو برود.
کد خبر: ۶۱۶۰۴۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۱۴
راه امروز بسیار صاف و برای کالسکه خوب است. امروز منزل ایوانکیف (ایوانکی) است. با ساعت ملاحظه کردم، پنج فرسنگ درست است اما راه کالسکه همه جا خوب بود. طرف دست چپ همه سحرای بوتهدار بود، صاف و بیآبادی و منتهی میشد به کوه و درهماهورهای دامنه قرهقاج... بالاخره پنج ساعت به غروب مانده به منزل رسیدیم. کاروانسرای بسیار بسیار عالی خوب شاهعباسی در ایوانکیف [ایوانکی] است، اما خراب شده است. دِهِ ایوانکیف منظم است، دویست خانوار دارد. یخچال، بازار، حمام، باغات انجیر، انار و غیره دارد.
کد خبر: ۶۱۵۸۶۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۱۳
به بهانه سالروز قتل ناصرالدین شاه؛
ناصرالدین شاه ، با ایجاد برابری حقوقی میان ایرانیان، زیربنای ساخت یک ملت مدرن را فراهم کرد، دو اقدام بزرگ ناصرالدین شاه در این راستا: فرمان لغو جزیه و منع سب خلفا و عمرکشون بوده... با فرمان لغو جزیه، نه تنها زرتشتیان بلکه همه ایرانیان غیرمسلمان را برای نخستین بار منزلت و مقام شهروندی برابر بخشید. مخبرالسلطنه هدایت سالها بعد در نقد نطق رضاشاه در افتتاح مجلس درباره ادعای رفع خرافات مذهبی در عصر پهلوی مینویسد: «اگر منظور از (خرافات) سخنهای بین سنی و شیعه است، هنر ناصرالدین شاه بود، اما در این دوره ندانستم کدام خرافات از میان رفت! (خاطرات و خطرات ص ۴۰۴).»
کد خبر: ۶۱۵۷۷۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۱۲
منزل امروز سلمانآباد خالصه است؛ اما بعد از ورود گفتند سلمانآباد خرابه و جای بدی بود. در شریفآباد، دهِ حاجی محمدقلیبیک نایب اردو افتاده بود. جای خوبی بود. دو فرسنگ و نیم راه بود. اول دهی که ملاحظه شد آلویک، ده آقاخان پیشخدمت؛ بعد گبر و داغالان، ده امینالملک [بود]. بعد خسرو، باز ده آقاخان پیشخدمت. در خسرو باغی بود. از کاسکه پیاده شده رفتم باغ. هوا گرم بود. حکیم طولوزون را آنجا دیدم، صحبت شد؛ میگفت میانه پروس و فرانسه جنگ خواهد شد.
کد خبر: ۶۱۵۷۱۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۱۲
عصری رفتیم چادر والده شاه [مهدعلیا]. در آن بین باد تندی آمد، گرد و خاک زیادی شد؛ چادرها اغلب خراب شد. بعد باران خوبی آمد، هوا بسیار سرد و خوب شد. فلانی، زن غلام، بیگمخانم و غیره آنجا بودند. روزی که از دوشانتپه آمدیم، ابتدای گل سرخ و زرد بود.
کد خبر: ۶۱۵۴۹۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۱۱